گرد آوری مقالات علمی و اجتماعی

اکثر مقالات این سایت گرد آوری از روزنامه های می باشند که با ذکر نام نویسنده همراه است. مقالات اینجانب در ستون روزانه موجود است.

گرد آوری مقالات علمی و اجتماعی

اکثر مقالات این سایت گرد آوری از روزنامه های می باشند که با ذکر نام نویسنده همراه است. مقالات اینجانب در ستون روزانه موجود است.

دروغ می‌گوییم تا خوب جلوه کنیم

دروغ، دروغ و تو چه می‌دانی که دروغ چیست؟ دروغ ابتدای بدی‌ها است. دروغ که آغاز می‌شود هم علامت می‌دهد و هم بدی می‌زاید و دور باطل رهایی از «دروغ اول» به وسیله «دروغ بزرگتر» شروع می‌شود و تا رسوایی امتداد پیدا می‌کند.

دروغ از معدود پدیده‌های ضد اخلاقی است که نظم و انضباط را بر هم می‌زند و بسرعت از حالت شخصی و فردی بیرون می‌آید و جنبه اجتماعی به خود می‌گیرد. دروغی که فرزند به پدر می‌گوید، مادر به دختر و کارمند به همکار و ... جامعه را دوگانه،‌دو وجهی و سست می‌کند و چون صورت ناپسندش از زشتی به در ‌آید و همه‌گیر شود، هیچ چیز را از معرض آسیب و نقصان و اضمحلال دور نمی‌دارد.

دروغ در مدرسه رایج می‌شود و تو می‌بینی که در کشاورزی اثر می‌کند! در کارخانه دروغی گفته می‌شود و در خیابان معضل‌ساز می شود، ابتدایش ساده است ولی انتهایش دهشتناک و مخوف می‌شود. درست برخلاف «صداقت» که ابتدا سخت می‌نماید ولی کارها را روی خط آسانی قرار می‌دهد، اگر صداقت واجب شود و راست‌گویی عهد دوران شود تو می‌بینی که بدی‌ها گرفتار می‌شوند. و نابسامانی‌ها محدود و محکوم به نظم می‌شوند فرزند راستگو اسیر صداقت است چرا که هر خلافی مستلزم یک دروغ است و از همین جا است که راستی به مدد نیکویی می‌آید و نظم و زیبایی و خوبی می‌آفریند و از انباشته‌شدن کدورت‌ها و بی‌اعتمادی‌ها جلوگیری می‌کند، متولیان و دلسوزان جوامع دو انگیزه برای اشاعه صداقت دارند، انگیزه اول اخلاق است و انگیزه دوم نظم و انضباط و قانون، اخلاق که از فرد آغاز می‌شود و به کار آرامش درونی و ثبات شخصیتی و قدرت اراده می‌آید بنیان‌های جامعه را مستحکم می‌کند و قانون که نظم و زیبایی و عدالت می‌آورد و این هر دو نیاز مبرم به «صداقت» دارند و سم مهلکشان دروغگویی است. دروغگویی هم محصول فرد و جامعه ضعیف است و هم بر ضعف آن‌ها می‌افزاید و نابسامانی‌هایشان را متراکم می‌سازد، چرا دروغ می‌گوییم؟ چون ضعیف هستیم، چون تنبلیم، چون نابلد و پرمدعا هستیم،‌چرا درست نمی‌شویم؟ چون دروغ می‌گوییم و با وصله‌های ناچسب نواقصمان را پر می‌کنیم.

چوپان دروغگوی قصه‌‌های ما خیلی ساده بود و فقط برای تفریح جعل خبر می‌کرد ‌و به سرعت تاوان ناراستی خود را پرداخت، چوپان دیگری در آن طرف آبادی‌ها بود که هرگز ساده نبود و برای تفریح زبان به زشتی دروغ باز نمی‌کرد،‌گرگی به گله حمله نکرده بود، ولی خودش گوسفندی را پاره کرد قسمتی از گوشتش را کباب کرد و خورد و خونش را بر زمین ریخت و گواه صدق خود گرفت،‌به این هم بسنده نکرد، دوستان ناباب خود را به ده فرستاد که هنگام حضور اهالی در صحرا راحت سرقت کنند،‌خودش هم اصلاً نخندید، گریست و روستاییان ساده‌دل را واداشت که بر مظلومیتش رحم آورند و به جای یک گوسفند، دو گوسفند به گله‌اش اضافه کنند و تازه از آن‌ها قول گرفت که نوبت بعد با سرعت بیشتری به کمکش بیایند!...

دروغ چوپان اول، بار داد و زشتی آفرید و بزرگتر و پیچیده‌تر توسط چوپان دروغگوی بعدی پیگیری شد.

اما این بار وقتی اهالی روستا به اصل قضیه پی بردند خیلی دیر شده بود ولی دیگر به بی‌اعتنایی اکتفا نکردند و او را به سختی تنبیه نمودند. بالاخره گرگ آمد و این بار علاوه بر گوسفندان خود چوپان را هم درید و روستاییان هیچ نگفتند و به سکوت گذشتند و در دل به دروغگویان لعنت فرستادند.

مقاله زیر کنکاشی در علل و عوامل دروغگویی دارد با هم آن را می‌خوانیم:

***

همه دروغ می‌گویند و دروغ گفتن مختص زمان خاصی نیست. حال چرا ما دروغ می‌گوییم؟

کارشناسان براین باورند که افراد برای اینکه برای خود و دیگران خوب و موجه جلوه کنند، اقدام به دروغ گفتن می‌کنند.

«رابرت فلدمن» استاد برجسته دانشکده روانشناسی ماساچوست در این رابطه می‌گوید که انسان‌ها برای احترام به نفس خود دروغ می‌گویند و افراد هنگامی که عزت نفس خود را در معرض تهدید می‌بینند بلافاصله شروع به دروغ گفتن می‌کنند. تمامی دروغ‌ها مضر نیستند. در حقیقت دروغ گاهی اوقات بهترین راه برای حفاظت از اسرار برای جلوگیری از عناد و کینه‌توزی دیگران است.

برخی فریب‌ها نیز مثل لاف زنی و دروغ‌هایی با عنوان نشان دادن ادب و نزاکت نباید زیاد جدی گرفته شوند. اما در نقطه مقابل برخی دروغ‌ها که فقط برای دروغ گفتن بیان می‌شوند خطرناک هستند و در ابعاد کلان اعتماد اجتماعی را از بین می‌برند.

دروغ گفتن و تظاهرکردن درمیان حیوانات نیز امری شایع است اما این فقط انسان‌ها هستند که به عمد دروغ می‌گویند و به این وسیله خود و دیگران را گول می‌زنند.

مردم همواره به این فکر می‌کنند که اطرافیانشان چگونه فرق میان دروغ و راست را در سخنانشان از یکدیگر تمیز می‌دهند. به عنوان مثال، فلدمن در یک تحقیق جالب دو فرد غریبه را در یک اتاق قرار داد و از تمامی مکالمات آنها فیلمبرداری کرد. سپس به صورت جداگانه، فیلم گرفته شده را برای آنها پخش کرد. این افراد اذعان کردند که تمامی حرف‌هایشان راست نبوده است. جالب آنکه این اشخاص پس از پایان گفت و گو اعلام کردند که همه چیز را راست گفته‌اند، اما پس از اینکه فلدمن با زیرکی نکته‌هایی را که آنها دروغ گفتند را مشخص کرد، افراد مورد آزمایش قرار گرفته نیز اذعان کردند که برخی موارد را دروغ گفته‌اند. این تحقیق چندی بعد در ابعاد وسیع‌تری انجام شد. نتایج به دست آمده از این مطالعه نیز نشان داد که حدود 60 درصد از مردم دست کم یک بار در یک مکالمه یک دقیقه‌ای دروغ گفته‌اند.

مردم عموماً به صورت غیر ارادی دروغ می‌گویند و هیچگاه دروغ را جزیی از مکالمه عادی خود در نظر نمی‌گیرند. در حال حاضر نظریه دیگری که مطرح است بر این امر تأکید دارد که ما تلاش چندانی برای تحت تأثیر قرار دادن اطرافیانمان نمی‌کنیم اما دوست داریم آنگونه باشیم که آنها دوست دارند. ما می‌خواهیم سازگار باشیم برای اینکه زندگی اجتماعی آسان‌تر و راحت تری داشته باشیم.

جالب است بدانید که مردها بیشتر از زن‌ها دروغ نمی‌گویند، اما آنها همیشه تلاش می‌کنند دروغ‌های خود را به گونه‌ای دروغ بگویند که برای دیگران بهتر به چشم بیایند. فلدمن همچنین با تحقیقات خود ثابت کرد که برونگراها بیشتر از درون گراها دروغ می‌گویند.

در مجموع دروغ‌ها به چند دسته تقسیم می‌شوند:

1ـ دروغ‌های بزرگ:

برخی دروغ‌ها فاجعه‌بار هستند و حتی ممکن است به قربانی شدن انسان‌های بی‌گناه منجر شود و یا خسارات بسیاری را به دنبال داشته باشد. کارشناسان از گسترش این نوع دروغ ابراز نگرانی می‌کنند. به عنوان مثال شخصی در یک دادگاه علیه یک بی گناه، شهادت دروغ می‌دهد.

2ـ با دقت سخن گفتن:

برخی افراد برای اینکه اطلاعات و جزئیاتی را در سخنانشان بیان نکنند سعی می‌کنند به دقت حرف بزنند و در انتخاب عبارات و جملاتشان نهایت ظرافت را به خرج دهند. این افراد بی آنکه بخواهند دروغ می‌گویند و جوابشان به سئوالات مطرح شده عموماً گمراه‌کننده است.

3ـ تعارف‌ها:

تعارف‌ها را می‌توان در زیرمجموعه دروغ‌های مصلحت‌آمیز درنظرگرفت، اما در حقیقت تعارف هم به نوعی فاصله گرفتن از حقیقت است و به منظور جلب نظر طرف مقابل صورت می‌گیرد.

4ـ بلوف زدن:

بلوف زدن به معنای نشان دادن توانایی فرد بلوف زن برای انجام کاری است بی آنکه از عهده انجام آن کار برآید.

5 ـ دروغ‌های بی شرمانه:

برخی دروغ‌ها به گونه‌ای بیان می‌شوند که شخص یا اشخاص شنونده می‌توانند به خوبی نادرست بودن آن را تشخیص دهند. در این دروغ‌ها شخص دروغگو سعی می‌کند با زبان بدن خود نیز دروغ خود را توجیه کند، اما چون اصل موضوع دروغی آشکار است و نادرست بودن آن برای همه هویداست، درنتیجه مخاطب بلافاصله به این موضوع پی می‌برد.

6ـ دروغ محتوایی:

هنگامی که شخص سعی می‌کند قسمتی از حقیقت را در رابطه با موضوعی پنهان کند و با حاشیه رفتن قسمت درست را به قسمت نادرست برتری دهد، شخص دروغ محتوایی گفته است.

7- دروغ اضطراری:

از این نوع دروغ با عنوان دروغ استراتژیک نیز یاد می‌شود. دروغ استراتژیک هنگامی بیان می‌شود که امکان به خطر افتادن منافع شخص و گروه ثالثی با گفتن حقیقت در میان باشد. این نوع دروغ عموماً زودگذر است و پس از مدتی حقیقت روشن می‌شود.

8 ـ بزرگنمایی کردن:

بزرگنمایی کردن هنگام انجام می‌شود که موضوع اصلی حقیقت داشته است ولی شخص بیان کننده در روش انجام آن تغییراتی می‌دهد.

9ـ دروغ بافی:

این موضوع هنگامی حادث می‌شود که شخصی موضوعی را با اطمینان بیان می‌کند، بدون اینکه از صحت و سقم آن مطمئن باشد ممکن است مطلب بیان شده حقیقت داشته یا نداشته باشد، اما شخص بیان کننده سعی می‌کند آن را به نوعی و با توجه به داشته‌های ذهنی خود تعریف و تفسیر کند.

10ـ دروغ گفتن به کودکان:

دروغی که به کودکان نیز گفته می‌شود، یک دروغ است. این دروغ‌ها هنگامی گفته می‌شود که والدین سعی می‌کنند با دلیل‌های دور از واقعیت خواسته‌های خود را به کودکان تحمیل کنند.

11ـ‌ دروغ گفتن فیزیکی:

برخی اوقات افراد سعی می‌کنند با نهایت دقت و ظرافت دروغ بگویند اما حالات عضلات صورت و چشم‌ها و آهنگ صدای این افراد، دروغ آنها را برملا می‌کند.

موارد اشاره شده فقط بخشی از انواع دروغ بود. دروغ اگر امری ذاتی نباشد، موضوعی اجتناب ناپذیر است. این نکته را فراموش نکنید که همه ما دروغگو هستیم!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد