باسمه تعالی
اخبار عجیب و غریب |
Weird news |
تعریف جهاد اقتصادی |
Definition of economic jihad |
پائین بودن رشد کودک بر اساس معیار های پزشکی |
آپگار |
رشد نزاع های خیابانی |
Growth in street fight |
|
محاق |
وضعیت بنگاه های معاملات ملکی |
State real estate firms |
ضریب آلفا |
Coefficient alpha |
حجم نمونه |
Sample size |
آمار توصیفی |
Descriptive Statistics |
آمار استنباطی |
Inferential statistics |
ضریب همبستگی اسپیرمن |
Spearman rank correlation |
تکنیک های ترسیمی |
Graphical techniques |
نتایج تحلیلی |
Analytical results |
نمونه گیری تصادفی |
Random sampling |
نمونه گیری خوشه ای |
Cluster sampling |
متغیر |
Variable |
روش پیمایشی |
Survey |
تعیین پایایی |
The reliability |
روش تعیین اعتبار |
Method validation |
اعتبار صوری |
(Nominal expiry |
طیف |
Spectrum |
توصیف داده ها |
Describing Data |
درجه کارشناسی ارشد |
Master's degree |
کوکران |
Cochran |
ضریب الفای کرانباخ |
Cronbach's Alpha Correlation |
|
Likert scales |
(Advisor) |
|
(Graduate) |
|
استاد راهنما |
supervisor) |
فوق لیسانس روزنامه نگاری |
Master's degree in journalism |
جمع آوری اطلاعات |
Data collection |
فرضیات تحقیق |
Hypothesis |
|
dimension
|
تیپیک» (سنخ نما)
رادیو هرنگ ( herng ) - ملودرام چیست ؟تبلیغاتX
الگوواره یا پارادایم، سرمشق و الگوی مسلط و چارچوب فکری و فرهنگی است که مجموعهای از الگوها و نظریهها برای یک گروه یا یک جامعه شکل دادهاند. هر گروه یا جامعه، «واقعیات» پیرامون خود را در چارچوب الگووارهای که به آن عادت کرده تحلیل و توصیف میکند.
فمینیسم باور داشتن به حقوق زنان و برابری سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی زن و مرد است.
لمپن : در چند دهه اخیر این اصطلاح به صورت کوتاه شده «لومپن» در روسی و ترکی و برخی زبانهای دیگر و نیز به صورت «لمُپن» در فارسی به عنوان توهین با فحش به کار میرود.
رادیو هرنگ ( herng )
نجوای جان ملودرام چیست ؟
(melodrama) ملودرام سبک نمایشی است که ترکیبی از چندین عنصر متضاد و متفاوت است.
این اصطلاح که بیشتر در تئاتر رایج بوده واژهای آشنا برای هنرهای دیگر هم محسوب
میشود. در ادبیات، سینما وبه تازگی رادیو و تلویزیون ... ملودرام جایگاه ویژهای
دارد؛ اگرچه در اصل به شعر یا نثری گفته میشد که با همراهی موسیقی بیان شود. در
معنای رایج طی چند سده اخیر نمایشهایی را ملودرام میگویند که از ویژگیهای اصلی
آن، مبالغه بازیگران، حسی بودن، کشمکشهای عاطفی اغراقآمیز، نقطه اوج هیجانانگیز
و توجه بیشتر به گفتوگو، تصویرپردازی، حادثهسازی و تنش است. این نوع نمایش ممکن
است به همراهی موسیقی یا بدون آن اجرا شود. اصطلاح ملودرام (melodrama) از دو واژه
یونانی «ملوس» به معنای آهنگ و آواز و «دراما» به معنای عمل نمایشی ترکیب یافته
است. این سبک نمایشی آمیزهای است از ریتم و هارمونی و بازی بدنی بازیگر که در آن
«بازیگران میخندند و میخندانند، گریه میکنند و میگریانند، زندگی میکنند،
میمیرند و از مجموع این اعمال تماشاگران را دگرگون میسازند.» به عبارتی تماشاگر
را بدون چون و چرا متأثر میکنند. ملودرام در سرزمینهای مختلف و شیوههای متفاوت
تئاتری ساختارهای مختلفی هم داشته است. مثلاً در دوران جدید، در کشور ایتالیا بین
اپرا و ملودرام وجه تمایزی وجود نداشت. تلفیق موسیقی و نمایش هم صرفاً با اهداف
احیای نمایش کلاسیک انجام میپذیرفت. در سده هجدهم درامنویسان فرانسوی در
نمایشنامهها بیشتر بر موسیقی، احساسگرایی و هیجانآفرینی، مناظر خندهآور و پایان
خوش تأکید داشتند. گاه نیز ملودرام، جدال شرارت و فضیلت را درگیری قهرمان مثبت
درام با شخصیت شریر تجسم میبخشد.سبک نیرومند و صریح بازنگری نیز بر این جدال
تأکیدی آشکار داشت. در سده نوزدهم در انگلستان ملودرام شکوفایی و تکامل چشمگیری
یافت و مضامین آن از موضوعهای ماورای طبیعی تا مسائل روزمره زندگی را در برگرفت.
در این نمایشها اسکلتهای اشباح را به گونهای به کار میبرند که تماشاگران را
بترسانند و به این ترتیب با نمایش مناظری از دسیسههای یک نقش منفی، خشم تماشاگران
را برمیانگیختند. در پایان سده نوزدهم برخی از نمایشنامهنویسان عناصر ملودرام را
وارد نمایشنامه کردند که باعث شد نثری پرکنایه و بیپروا در متون نمایش رواج یابد.
عدهای دیگر با بذلهپردازی و رعایت آداب سخن موضوع نمایش را در جهت هدفهای خویش
و خنداندن اهل تئاتر پیش بردند. در نمایشنامههای جدید ملودرام در برابر پرداختهای
پیچیده اشخاص و موقعیت درامها عقبنشینی کرده است. با این همه عناصر ملودرام هنوز
کارایی و توان خود را در نمایشنامهنویسی از دست ندادهاند.
برای دیگر کاربردها، درام (ابهامزدایی) را ببینید.
درام نام ژانری در سینماست که در آن کاراکترهای فیلم در چارچوبی واقعی با مشکلات احساسی روبرو میشوند. بطور کلی فیلمهای این ژانر را میتوان بصورت زیر طبقهبندی کرد:
درام تاریخی: مانند احساس، ویسکونتی، ۱۹۴۵
درام سانتیمانتال
درام روانشناختی: مانند Le jou r se lève, de Carné, 1939
درام اجتماعی: مانند Les plus belles années de notre vie, de Wyler, 1946
ملودرام: مانند Mirage de la vie, de Douglas Sirk, 1958
کمدی دراماتیک: مانند À nos amours, de Pialat, 1983
گونه[۱] یا ژانر (به فرانسوی: genre) به معیارهای مختلفی که به دسته بندی انواع هنر میپردازند، اطلاق میشود.
تراژدی، غمنامه یا سوگنامه[۱]، یکی از شکلهای نمایش است که ریشه در مناسک مذهبی یونان باستان دارد. تراژدی، توسط تسپیسِ ایکاریایی معرفی شد و نام خود را از «تروگوس» (به یونانی: τρογοσ) یعنی بز، و «اویدیا» یعنی سرود گرفتهاست .[۲] تراژدی برخلاف کمدی کشمکش میان خدایان ویا شاهان و شاهزادگان است. تم غالب در اینگونهٔ نمایشی تقدیر و ناتوانی انسان در مقابل ارادهٔ خدایان است. پایان تراژدی کلاسیک به مرگ قهرمان یا پایان ناخوشایند دیگری ختم میشود. ازمنظر ارسطو هدف تراژدی ایجاد ترس و ترحم یا به عبارتی کاتارسیس در تماشاگر است[۳] و از دیدگاه شوپنهاور تراژدی، نمایش یک شور بختی بزرگ است
درام: دوست عزیزم من معنی تحت و الفظی و کاربردی درام را برایت بازگو میکنم . درام یک واژه در ادبیات نمایشی است . به طور کلی به هر داستان و ماجرایی که قابلیت تبدیل به یک نمایش را داشته باشد یک موصوع دراماتیک گویند .
دگماتیسم
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
(تغییرمسیر از دگماتیسم)
پرش به: ناوبری, جستجو
دُگماتیسم یا جزمگرایی عبارت است از طرز تفکر غیرانتقادی، غیرتاریخی و متافیزیکی، که بر مبنای دگمهای روایت شده، یعنی نظرات، براهین و اعتقادات استوار است، دگمها را بمثابه حقایق همیشه همان و همه جا معتبر تلقی میکند، بدون این که آنها را در شرایط تاریخیِ مشخص موجود مورد آزمون و آزمایش قرار دهد، بدون این که بر مبنای معارف جدید و تجارب عملی جدید به کنترل محتوای حقیقت آنها و ارزش معرفتی آنها بپردازد.[۱]
[ویرایش] تعریف
دگماتیسم - از دید فلسفی - بیانگر اندیشهٔ غیردیالکتیکی، متافیزیکی است، که بر معارف حاصله - بدون کوچکترین انتقاد - باور میآورد، آنها را بطور کلیشهای در شرایط جدید پیاده میکند، بدون این که خود به تحلیل آنها بپردازد، بدون اینکه به تعمیم تئوریکی آنها اقدام کند و بدین طریق به پیشرفت معرفتی راستین یاری رساند.[۱] دگماتیسم، مشخصه خاص هر مذهب و هر نگرش مذهبی است.[۱]
دگماتیسم به معنای مکتب جزمی است و از واژهٔ یونانی δόγμα (تلفظ: dogma) به معنای نظر قطعی و حتمی[نیازمند منبع] گرفته شده است. البته سخن جزمی و قطعی چند نوع است. این اصطلاح را غالباً فقط در یک مورد آن به کارمی برند.
گاهی گوینده سخن خویش را با برهان عقلی و دلیل منطقی همراه میسازد و آن را به صورت قطعی و جزمی بیان میکند، مثل اثبات بسیاری از قضایای هندسی و مسایل ریاضی و موضوعات منطقی و فلسفی.
گاهی سخن مبتنی است بر واقعیات و عینیاتی که در طبیعت از راه مشاهده و حسن و تجربه ثابت شدهاست، مثل غالب فرآوردههای علوم تجربی، اعم از زیستشناسی، فیزیک و شیمی. به همین دلیل به صورت یک قانون قطعی و حتمی بیان میگردد.
گاهی برخی مطالب و سخنان به امور فطری و بدیهیات اوّلی و معلومات حضوری استوار است، به گونهای که با اندک تأملی صحت و درستی مطالب بیان شده و مورد تأیید و تصدیق قرار میگیرد، بدون این که نیاز به دلیل و برهان باشد.
در همهٔ موارد سهگانهٔ بالا، سخن به شیوهٔ قطعی و جزمی بیان میشود، ولی هیچ یک از آنها از مصادیق دگم نیست، بلکه سخنان پوچی که فاقد برهان عقلی و واقعیات باشد، ولی با اصرار به عنوان امر قطعی و حتمی بیان گردد، منسوب به دگم میباشد.[۲]
از سوی دیگر به نوشتهٔ لغتنامهٔ دهخدا: «دگماتیسم به معنای فلسفه مبتنی بر یقین، و آن مجموعه افکار کسانی است که معتقد به حل مسائل مابعدالطبیعه با روش علمی هستند.»[۳]
شبهنظامی (میلیشیا یا ملیشه) به نیروی نظامی ای گفته می شود که از شهروندان عادی تشکیل شدهباشند.[۱] هدف از تشکیل اینگونه نیروها دفاع یا اجرای قوانین اضطراری یا خدمات شبه نظامی در مواقع اضطراری است و به اینگونه نیروها مزد دائمی داده نمیشود و مدت خدمت رسمی ندارند.[۲]
مانیفست سندی است که یک حزب سیاسی منتشر میکند. در این سند برنامهها و هدفهایی را که پس از در دست گرفتن قدرت باید دنبال کند مشخص میکند. مانیفست بیشتر توافقی میان گروههای درون حزبی را بیان میکند و به معنای یک برنامه توافق شده نیست.[۱] به عنوان نمونه میتوان از مانیفست کمونیست نام برد.
مانیفست (هنر) یک فستیوال پویانمایی در ملبورن است.
نام شرکتی در انگلستان است.
مالچ را می توان پوشش غیر زنده نامید [۱] که برای تثبیت شنهای روان در اراضی بیابانی استفاده میشود.[۲]
مالچ، مادهٔ چسبندهٔ گرفته شده از مواد نفتی است. اصولاً در علوم جنگل مالچ به معنی پوشش سبک و نرم سطح خاک است که باعث حذف یا کاهش رقابت گیاهان علفی رقیب، مهاجم و ناخواسته میشود. [۳]
مالچ ممکن است طبیعی یا مصنوعی باشد.
سوررئالیسم با جایگزینی مفهوم واقعیت برتر به جای عصیان و نفی موجود در دادائیسم شکل گرفت.
«سوررئالیسم مشکل پر توقعی است که فقط عضویت دربست و پیروی کامل را میپذیرد»
هایپررئالیسم · راستخطکاری (پرسیژنیسم) · والاگرایی (سوپرهماتیسم) · فراواقعگرایی (سورئالیسم) · نوواقعگرایی (نُوُ رئالیسم) · انتزاع پسانقاشانه · سادهگرایی
در لجستیک نظامی: افسران لجستیک چگونگی و زمان جابجایی منابع را به محلی که مورد نیاز هستند را مدیریت می کنند. افرادی مانند هانیبال بارکا، الکساندر کبیر و دوک ولینگتون در منابع تاریخی به عنوان نوابغ لجستیک مطرح هستند. لجستیک را در فارسی "آماد" نیز می گویند.
لجستیک
لجستیک یا آماد [۱] یعنی مدیریت جریان کالا ، اطلاعات و یا هر نوع منابع دیگر؛ مانند انرژی یا انسانها بین محل تولید یا محل موجودی تا نقطه مصرف یا مورد نیاز برای برآورده کردن نیازهای مصرفی ( معمولاٌ در سازمانهای نظامی).
لجستیک شامل یکپارچه سازی اطلاعات، حمل و نقل، موجودی کالا، انبارداری، جابجایی کالا و بسته بندی و در مواردی نیز شامل امنیت نیز میشود.
لجستیک قسمتی از زنجیره تامین است که ارزش زمان و مکان را به آن را میافزاید.
محتویات
[نهفتن]
* ۱ اساس و ریشه لغوی
* ۲ لجستیک نظامی
* ۳ مدیریت لجستیک
* ۴ منابع
اساس و ریشه لغوی [ویرایش]
این لغت ریشهای یونانی دارد و در موارد نظامی برای جابجایی جنگافزار، مهمات و جیره غذایی در مواقع حرکت از مکان اصلی به سمت خط مقدم استفاده میشود. در زبان یونانی، رومی و امپراطوری رم شرقی، نظامیانی وجود داشتند با نام LOGISTIKAS که وظیفه مسائل مالی و تقسیم مایحتاج بر عهده آنان بوده است.
در واژهنامه آکسفورد لجستیک به این صورت تعریف شده: قسمتی از علوم نظامی که وظیفه تهیه و تحویل آماد و جابجایی مواد و افراد و تجهیزات را دارد.
و در دیکشنری دیگری به این صورت تعریف شده است : مدت زمانی که برای مهیا کردن منابع مورد نیاز است.
همینطور لجستیک به صورت عمومی شاخهای از علوم مهندسی است که سیستمهای انسانی بجای سیستمهای ماشینی ایجاد میکند.
گسترههای مدیریت لجستیک عبارت هسنتند از:
* لجستیک داخل مرزهای یک کشور
* لجستیک داخلی
* لجستیک خارج از مرزهای کشور
لجستیک به کلیه فعالیتهای هماهنگی اطلاق میشود که جهت بررسی، تحقیق، مطالعه و براورد نیازها و احتیاجات اولیه در زمینه وسایل و تجهیزات، ماشینها و ابزارآلات، تاسیسات و قطعات از هر نوع و کلیه امور مربوط به تهیه، تولید، بیمه، نگهداری، انبارداری، توزیع، حمل و نقل، تنظیم و تهیه روش انجام کار، طراحی سیستم و دستور العمل و نظارت بر موارد فوق انجام میگیرد
لجستیک نظامی [ویرایش]
ILS Integrated Logistics Support یا سیستم یکپارچه پشتیبانی لجستیک یکی از سیستمهای به کاربرده شده در سازمانهای نظامی است برای اطمینان از سیستم ساده پشتیبانی با نگرشی به سرویس تمام عیار مشتری مداری با پائینترین هزینه و با اطمینان کامل و در دسترس بودن و همچنین قابل تعمیر بودن و دیگر نیازهای تعریف شده در یک پروژه .
در لجستیک نظامی: افسران لجستیک چگونگی و زمان جابجایی منابع را به محلی که مورد نیاز هستند را مدیریت می کنند. افرادی مانند هانیبال بارکا، الکساندر کبیر و دوک ولینگتون در منابع تاریخی به عنوان نوابغ لجستیک مطرح هستند. لجستیک را در فارسی "آماد" نیز می گویند.
مدیریت لجستیک [ویرایش]
مدیریت لجستیک بخشی از زنجیره تامین است که طراحی، نحوه اجرا و کنترل بهره وری و ذخیره کالا و جریانهای جلو برنده و یا عقب رونده موثر، ارائه سرویسها و یا اطلاعات مرتبط از محل تولید تانقطه مصرف به طوریکه نیازهای مشتریان را بر آورده سازد را بر عهده دارد.
به شخصیکه بصورت حرفه ای در مدیریت لجستیک مشغول به کار است logistician میگویند.
چارتر اینستیتوی لجستیک و حمل و نقل (CILT) در 1919 در انگلیس تاسیس شد و رویال چارتر را درسال 1926 تاسیس کرد. موسسات چارتر یکی از مهمترین بخشهایا موسسات در زمینه لجستیک و حمل و نقل هستند که وظیفه امتیاز دهی میزان کیفی خدمات حرفه ای را در مدیریت لجستیک بر عهده دارند.
منابع [ویرایش]
نتایج انگلیسی ترجمه شده برای موارد روبرو
مراجعه کنید:
الف) دکور عوض نکرده است. ب) موسیقی ندارد. ج) میان پرده ندارد. د) از تکنولوژی کمک آموزشی استفاده نکرده است.