رایانه، کتابهای کمک درسی، لوحهای فشرده آموزشی، کلاسهای تقویتی و فوق برنامه، معلم خصوصی، مدرسه غیردولتی با هزینههای میلیونی و دهها روش و ابزار دیگر، امروز به یاری دانشآموزان آمدهاند تا شاید آنان را از خوانهای مختلف تحصیل به سلامت عبور دهند و به مرز کنکور و دانشگاه برسانند.
آیا وجود این همه اسباب، لوازم، نشانگر تحول در روشهای آموزشی و بهبود شرایط تحصیل است؟ آیا دانشآموزانی که روزگار خود را با درس، کتاب، معلم و نظارت و کنترل خانواده میگذارنند، از تحصیل در چنین شرایطی رضایت دارند؟ آیا این ابزار و روشها برای ایجاد انگیزه در دانشآموزان کفایت میکند و موفقیت دانشآموزان با این همه توجه و هزینه، تضمین میشود؟
بسیاری از والدین، معلمان و متولیان آموزشی معتقدند، علاقه و انگیزه بسیاری از دانشآموزان برای تحصیل کاهش یافته و تلاش بسیاری از آنان به جای درک درست و کامل مفاهیم درسی بر کسب نمره و اخذ مدرک، متمرکز شده است.
رضایت دیگران
سحر محمدی، دانشآموز پایه دوم دبیرستان که در یکی از مدارس نمونه کشور تحصیل میکند، ساعت 7 صبح راهی مدرسه میشود و پس از شنیدن زنگ تعطیلی مدرسه در ساعت 4 بعدازظهر، عازم آموزشگاه زبان انگلیسی میشود. او، روزهای جمعه را به شرکت در آزمون آمادگی کنکور، اختصاص داده است و به خاطر این همه تلاش، والدین و معلمان، او را دانشآموز فعالی مینامند. اما او معتقد است: «تلاشهایم فقط برای جلب توجه و رضایت دیگران است. فرصت استراحت و تفریح ندارم؛ این شرایط بسیار دشوار است. اما نمیدانم تا کی میتوانم آن را تحمل کنم. پیش از آنکه وارد مقطع دبیرستان شوم، در رشتههای ورزشی کاراته و شنا به مرحله قهرمانی رسیده بودم، ولی حالا همه زندگی و علایقم قربانی درس و مدرسه، شده است. علاوه بر اینکه اولیای مدرسه به فعالیتهای جنبی اهمیتی نمیدهند، خانوادهها، نیز این گونه فعالیتها را برای دانشآموز دبیرستانی ـ که باید خود را برای کنکور آماده کند ـ اتلاف وقت میدانند.»
آیدین زمانی، دانشآموزی دیگر در این باره، میگوید: «نمرههای قبولی را با کمک کلاسهای تقویتی و معلمان خصوصی کسب میکنم، به مطالعه علاقه بسیار دارم. اما محتوای بعضی کتابها را اصلاً درک نمیکنم و در حد کسب نمره قبولی، آنها را به خاطر میسپارم.»
او میافزاید: «کتابهای درسی، پس از ورود به مقطع دبیرستان به یک باره و بدون هیچ زمینه ذهنی تغییر کرده و دشوار شده است. بسیاری از معلمان نیز با توجه به کمبود وقت نمیتوانند در حد لزوم با دانشآموزان تمرین کنند؛ به همین دلیل، حضور در کلاسهای فوق برنامه، ضروری به نظر میرسد. اما یک دانشآموز چقدر انرژی دارد که مرتب از این کلاس به آن کلاس برود، بدون اینکه مفاهیم درسی کلاسها را درک کنند.»
تجربه نسلها
مادر یکی از دانشآموزان تهرانی، انگیزه دانشآموزان امروز با دانشآموزان دیروز را مقایسه میکند و میگوید: «در نسلهای پیش، امکانات تفریحی و سرگرمی به شکل امروز نبود، کتابهای درسی غیر از منبع آموزش، منبع تفریح و سرگرمی دانشآموزان به شمار میآمد، ولی امروز وجود ابزاری چون رایانه، تلفن همراه و امکانات دیگر موجب شده است که کتابهای درسی تنها منبع آموزش و تفریح دانشآموزان نباشد.»
او میافزاید: «نسلهای قبل، بهترین وسیله دستیابی به سعادت را تحصیل میدانستند و برای رسیدن به این هدف، تلاش بسیار میکردند. اما دانشآموزان امروز، تحصیل را تنها ابزار رسیدن به موفقیت نمیدانند و با توجه به تغییر ارزشهای جامعه برای رسیدن به موفقیت (به ویژه از نظر اقتصادی) معتقدند که تحصیل، بهترین وسیله نیست و راههای دیگری نیز وجود دارد.»
او وجود تب مدرکگرایی در جامعه را در این زمینه مؤثر میداند و میگوید: «به دلیل وجود تب مدرکگرایی در جامعه، بسیاری از دانشآموزان مجبورند تعدادی واحدهای درسی را پشت سر بگذارند، بدون آنکه درک درستی از آنها داشته باشند، مثلاً فرزند من به مطالعه غیردرسی علاقه دارد، هر گاه او را مشغول این کار میبینم و انتقاد میکنم که چرا درسش را نمیخواند، میگوید از این کتابها مطالب بهتر و بیشتری یاد میگیرم تا کتابهای درسی.»
او معتقد است: «عامل بیرونی دیگری که بر انگیزه دانشآموزان اثر میگذارد، نظام نمره محوری است. در این نظام، دانشآموز فقط به فکر کسب نمره و گذراندن واحدهای درسی است و درسهای ارائه شده به جای آنکه کاربردی باشد، در حد محفوظاتی است که در ذهن دانشآموزان نهادینه نمیشود.»
او تأکید میکند: «علاوه بر علایق شخصی، دستیابی به شغل، موقعیت مناسب اقتصادی و اجتماعی و درآمد کافی، انگیزههای مهمی برای تحصیل به شمار میروند، ولی وقتی دانشآموز با مشاهده تجربههای دیگران دریافته، اثرگذاری تحصیل برای دستیابی به این اهداف کم است، انگیزههای تحصیل در او کمرنگ میشود.»
او در حالی که نقش اولیای مدرسه را برای ایجاد انگیزه در دانشآموزان مؤثر میداند، میگوید: «بسیاری از والدین با روشهای درست تشویق و تنبیه دانشآموزان آشنا نیستند، این وظیفه نظام آموزش و پرورش است که علاوه بر ایجاد انگیزه در دانشآموزان، والدین را نیز با شیوههای درست تشویق، تنبیه و ایجاد انگیزه در فرزندان آشنا کند.»
یکی دیگر از اولیای دانشآموزان میگوید: «متأسفانه اخذ مدرک، تنها راه رسیدن به موفقیت در جامعه ایران است. در این نظام به توانمندیها و استعدادهای افراد توجه نمیشود و همه باید از یک نسخه واحد پیروی کنند.»
او میافزاید: «بسیاری از والدین نیز برای جبران سرخوردگی، همه آمال و آرزوهای خود را در فرزندان خلاصه کرده و با ترفندهای مختلف آنان را مجبور به تحصیل میکنند. فکر میکنم، بهترین و آسانترین راه رسیدن به موفقیت، شناخت فرد و تواناییهای اوست، در حالی که این مهم در نظام آموزشی ایران و از سوی خانوادهها مورد غفلت قرار گرفته و موجب تحمیل شرایطی بر دانشآموزان شده است که افت تحصیلی و کاهش انگیزههای آنان را به دنبال دارد.»
امید به آینده
کیومرث امجدیان، کارشناس وزارت آموزش و پرورش ترجیح میدهد، گفتههای خود را با تعریف انگیزه آغاز کند.
به گفته او، انگیزه یک نیروی درونی است که انسان را به فعالیت وامیدارد و در سنین مختلف و با توجه به تجربههای فرد متفاوت است.
او میافزاید: «تجربه بیشتر، انگیزههای متفاوتی را در فرد ایجاد میکند. افزایش آگاهی فرد نسبت به پدیدههای پیرامون، انگیزههای او را معنادار و جهتدار میکند.»
امجدیان، معتقد است: «عامل مؤثر دیگر بر ایجاد انگیزه در فرد، نتیجه فعالیت است. مثلاً فردی که نتیجه فعالیتی را در دیگران میبیند، برای انجام یک فعالیت ترغیب یا از آن دلسرد میشود. همچنین موضوعهایی که ملاک ارزشمندی در جامعه به شمار میرود، موجب انگیزه بیشتر میشود. مثلاً اگر تحصیل موجب حرمت بیشتر در فرد شود، اشتغال او را تحت تأثیر قرار دهد و محبوبیت اجتماعی را برای او به دنبال داشته باشد، انگیزه کافی برای فعالیت در فرد ایجاد میشود. اما اگر ملاک ارزشمندی در جامعه غیر از اینها باشد، تحصیل ارزشمندی خود را از دست میدهد و در نتیجه، انگیزههای لازم را در افراد از بین میبرد.»
او میافزاید: «دانشآموزان، وقتی مشاهده کنند که نتیجه تحصیل در جامعه موجب ارزشمندی نمیشود، اشتغال مناسب را به ارمغان نمیآورد و امتیازی را نصیب آنان نمیکند، انگیزههای خود را از دست میدهند.»
این کارشناس امور آموزش، معتقد است: «وقتی زمینههای اشتغال در جامعه براساس تخصص و تحصیل فراهم نمیشود و افراد دارای تخصص و توانایی کافی و تحصیلات بیشتر، الزاما مورد توجه و پذیرش مسئولیتهای جدید قرار نمیگیرند درک این واقعیتها بر انگیزههای بسیاری از دانشآموزان اثر میگذارد.»
امجدیان، میافزاید: «یکی از موارد قابل توجه برای دانشآموزان وضع معیشتی والدین آنان است. وقتی آنان مشاهده میکنند که والدین تحصیل کرده خود، صاحب موقعیتهای مورد انتظار نیستند، ولی کسانی که شایستگی ندارند از نظر جایگاه و درآمد موقعیتهای قابل توجه دارند، انگیزههایشان تحت تأثیر قرار میگیرد.»
او، محتوای کتابهای درسی و برنامههای گوناگون آموزشی و روشهای تدریس را از عوامل اصلی افزایش انگیزه تحصیلی دانشآموزان میداند و میافزاید: «معلمی که با بیان و برخورد نامناسب و روشهای غیر علمی آموزشی، انگیزهها را در بسیاری دانشآموزان از بین میبرد، ممکن است موجب گریز آنان از مدرسه شود و لطمه غیرقابل جبرانی به آنان وارد کند.»
این کارشناس امور آموزشی معتقد است: «نوع برخورد معلمان به ویژه در مقاطع پایین تحصیلی از اهمیت بیشتری برخوردار است، زیرا در سنین پایینتر، کودکان رفتار افراد پیرامون خود را بیشتر از مؤلفههای اجتماعی مورد توجه قرار میدهند. اما با افزایش سن و تجربه، مؤلفههای اجتماعی، چون رشته تحصیلی، شغل مناسب و درآمد کافی برای آنان اهمیت بیشتری مییابد.»
او تأکید میکند: «محتوای بسیاری از کتابهای درسی، فراتر از توان و فهم عموم دانشآموزان است. این موضوع موجب میشود تا آنان علاوه بر آنکه قادر به درک دروس نباشند، از مطالعه آنها لذت نبرند و بیشتر به فکر کسب نمره قبولی باشند.»
گروه همسالان و فضای آموزشی بینشاط نیز از عوامل دیگری است که کارشناس خبره آموزش و پرورش، آنها را در ایجاد انگیزه بین دانشآموزان مؤثر میدانند و میگوید: «اگر مجموع این عوامل را در کنار هم قرار دهیم، خواهیم دید که بیانگیزگی بسیاری از دانشآموزان، ناشی از ناتوانی و ناآگاهی آنان نیست، بلکه مواردی وجود دارد که فرد پس از ترک تحصیل با تلاش و انگیزه توانسته است، موفقیتهای بسیاری را در سایر عرصهها کسب کند.»
امجدیان در این باره میگوید: «در گذشته با وجود همه محرومیتها، دانشآموزان با انگیزههای بیشتری تحصیل میکردند و مهمترین عامل، امید به آینده بهتر بود. اما در فضای امروز که امید به آینده کاهش یافته و ضوابط برای دستیابی افراد به موفقیت و بهبود زندگی ناکارآمد شده و روابط بر بسیاری از مناسبتهای اجتماعی حاکم شده است، انگیزه دانشآموزان نیز برای دستیابی به مدارج تحصیلی، تحت تأثیر قرار گرفته است.
راهکارهای مهم
موضوع افت تحصیلی و کاهش انگیزه تحصیل در دانشآموزان، یکی از مسائل قدیمی و بحثانگیز نظام آموزش و پرورش ایران از دهههای پیش تاکنون است. افت تحصیلی، ناشی از کاهش انگیزه تحصیل، فاصله بین وضع علمی فراگیران با وضع مورد انتظار از آنان است و خسارتهای اقتصادی، روانی و اجتماعی بسیاری را در پی دارد.
تحقیقات نشان میدهد که متأسفانه در ایران، آمار شکست تحصیلی بالاست و از همان سال اول ابتدایی، گریبانگیر برخی دانشآموزان میشود. تحلیلهای آماری نشان میدهد، این پدیده در ایران نیز همانند سایر جوامع، گزینشی است و همه طبقات به یک نسبت با آن مواجه نیستند، البته این موضوع در مناطق محروم، روستاها و حاشیه شهرها بیشتر دیده میشود.
متأسفانه علاوه بر آنکه در ارائه آمار و ارقام، دقت لازم صورت نمیگیرد ـ که میزان واقعی معضلات آموزشی و فرهنگی مشخص شود ـ گاه صورت مسأله نیز پاک میشود یا تغییر میکند. مثلاً وقتی درباره یک موضوع واحد، آمارهای متفاوتی ارائه میشود، چگونه میتوان انتظار داشت، برنامهریزی درستی برای افزایش انگیزه تحصیلی دانشآموزان انجام شود؟
شناخت علل فردی و اجتماعی از یک سو و عوامل ساختاری و آموزشی نظام تعلیم و تربیت از سوی دیگر، به حل کردن معضل کاهش انگیزههای تحصیلی دانشآموزان کمک میکند.
حل کردن مشکل افت تحصیلی دانشآموزان غیرممکن نیست، اما این اقدام نیز به یکباره و با شیوههای آنی، میسر نمیشود. برای مقابله با این پدیده، به برنامهریزیهای درازمدت و زیربنایی احتیاج است که بر مبنای واقعیتهای اجتماعی و ضمانت اجرایی باشند.
برنامههای درازمدت
این برنامهها تدابیر زیربنایی است که سیاست کلی را در نظام آموزشی میطلبد. برخی از این روشها عبارتند از:
ـ تجدیدنظر در نظام ارزشیابی
ـ کاهش تعداد دانشآموزان هر کلاس
ـ ارزیابی هوشی دانشآموزان قبل از دبستان
ـ فراهم کردن امکانات آموزش و پرورش
برنامههای کوتاه مدت
ـ تهیه به موقع کتابهای درسی و فراهم آوردن وسایل کمک آموزشی
ـ همکاری نزدیک اولیای مدرسه و والدین
ـ ارزیابی عملکرد معلمان و تشویق معلمان کارآمد
ـ تغییر در نگرشهای آموزشی معلمان
ـ تغییر در سبکهای مدیریت مدارس
ـ نوآوری در روشهای تدریس
ـ اصلاح فرآیند یاد دهی ـ یادگیری
ـ توجه به مشارکت مردمی
***
خسارتهای ناشی از افت تحصیلی و کاهش انگیزههای تحصیلی در دانشآموزان شامل هزینههای تحمیلشده به دولت و خانواده است. هزینههایی که غیرقابل بازگشت و جبرانناپذیر است. اما اگر برخی هزینهها چون تهیه لوازم التحریر، ایجاد زیرساختهای آموزشی و غیره قابل محاسبه باشد، فرصتهای از دست رفته بر اثر دیرتر راه یافتن به بازار کار، هزینه سرخوردگی، احساس حقارت، بیکفایتی و خودپنداری منفی را با هیچ فرمولی نمیتوان اندازهگیری کرد.
بدون شک خسارتهای روانی و اجتماعی کاهش انگیزههای تحصیلی دانشآموزان بیش از پیامدهای مادی آن است، برای ایجاد انگیزه در دانشآموزان باید در یک فرایند همه جانبهگرا و به طور همزمان بازنگری جدی در نظام آموزشی کشور، محتوای کتابهای درسی، روشهای تدریس، آموزش والدین و دانشآموزان صورت گیرد.
فریده عباسی
پیشترها نظامآموزشی کشورمان تنها به کتابهای درسی متکی بود، اما در شرایط کنونی، دامنهآموزش و یادگیری از کتابهای درسی رسمی خارج شده است و هر معلمی بسته به میل و سلیقه خود، از مطالب خارج از این حیطه برایآموزش بهره میگیرد.
پیشخوان کتابفروشیها نیز از انواع کتابهای کمکآموزشی پر شده است، به گونهای که بسیاری از خانوادهها به گمان خود برای تضمین موفقیت فرزندان شان، مشتری دائمی این بازار داغ شدهاند. تبلیغات بسیار درباره کتابهای کمکآموزشی این باور را ایجاد کرده است که خواندن این کتابها موفقیت دانشآموزان را تضمین میکند، حال آنکه کتابهای کمک آموزشی بیشتر بر پایه حافظهمحوری و راحتطلبی تدوین میشوند و یادگیری عمیق در آنها جایگاهی ندارد.
این بازار داغ!
اگر گذرتان به خیابانهای فرعی حوالی میدان انقلاب تهران افتاده باشد، جمعیت زیادی را میبینید که از این کتابفروشی به آن انتشاراتی و از یک بازارچه به بازارچه دیگر در رفت و آمد هستند.
خیابانهای مقابل دانشگاه تهران که بازار اصلی فروش کتابهای کمک درسی است، هر روز میزبان والدین، دانشآموزان و معلمانی است که در انتخاب کتابهای عرضه شده با عنوانهای گوناگون به وسیله موسسات و ناشران مختلف سرگردان ماندهاند.
در آشفته بازار کتابهای کمک درسی، نبود معیار و شاخص تایید شده از سوی نهادهای فرهنگی وآموزشی، موجب آشفتگی ذهن و فکر والدین و دانشآموزان شده است، وقتی هم با عدد 40 میلیونی شمارگان این کتابها روبهرو میشویم، ضرورت و اهمیت ساماندهی تالیف، ترجمه، انتشار و عرضه کتابهای کمکآموزشی بیشتر احساس میشود.
درباره لزوم انتشار این کتابها دو دیدگاه وجود دارد. برخی معتقدند که نظامآموزش کشور باید در چارچوب کتابهای درسی خلاصه شود و عدهای دیگر بر این باورند که برای تکمیل فرایندآموزش و فهم بیشتر مفاهیم درسی، تالیف این کتابها ضروری است.
یک معلم ریاضی دوره راهنمایی میگوید: «کتابهای کمک درسی که مبتنی بر درجهبندی کتاب درسی دانشآموزان است، معمولا کیفیت خوبی دارند و میتوانند کمک زیادی به دانشآموز کنند، اما کتابهایی که فقط به ارائه سئوالهای امتحان نهایی میپردازند، بدترین نوع کتابهای کمک درسی هستند.»
به گفته این معلم «آن دسته کتابهای کمکآموزشی به یادگیری درس ریاضی میتواند کمک کند که به دنبال انتقال مفاهیم در قالب روشهای نوین باشد. کتابهای کمک درسی که برای کاربردی کردن مطالب کتابهای درسی و با تکیه بر حل مسئله نوشته شده است، میتواند پوششدهنده خوبی بر ضعفهای کتابهای درسی باشد.»
وی در پاسخ به این پرسش که آیا او به دانشآموزانش، تهیه کتابهای کمک درسی را توصیه میکند یا خیر؟ توضیح میدهد: «حتی اگر از آنها بخواهم، با توجه به محرومیت منطقه مشغول به تدریس، برخی والدین به حالت اعتراض به مدرسه مراجعه و عنوان میکنند که مگر فرزندانشان کتاب درسی ندارند، البته بیشتر هم موضوع هزینه برایشان مطرح است.»
او با بیان این که یکی از مشکلات مدارس کمبود وقتآموزشی است، تصریح میکند: «با وجود امکانات مختلف کمکآموزشی در مدارس، به دلیل کمبود وقت بر خلاف میل باطنی ناچاریم هم چنان از روشهای سنتی استفاده کنیم.»
یک معلم دیگر نیز معتقد است: «هر چند برخی کتابهای کمک درسی میتواند به بهبود درس خواندن دانشآموزان کمک کند، اما اگر در این باره نظارت و کنترلی توسط معلم و والدین صورت نگیرد، بازدهی لازم را نخواهد داشت و حتی ممکن است گاه مشکلاتی در روندآموزش ایجاد کند.»
به گفته وی «اگر در برنامههای درسی زمانی هر چنداندک به حل تمرینهای کتابهای کمک آموزشی اختصاص یابد تا به صورت کنترل شده مورد استفاده قرار گیرند، بدونشک ثمربخش خواهد بود.»
بسیاری از معلمان درباره خرید اجباری کتابهای کمکدرسی نظر مثبتی ندارند. شمسایی، دبیر حسابان در این باره میگوید: «این روزها کتابهای کمکدرسی حتی در مدارس ابتدایی هم نفوذ کرده است و من هم مجبور شدهام برای فرزند 10سالهام چند کتاب کمکآموزشی تهیه کنم.»
وی خرید این کتابها را مفید میداند، اما عادت به آنها را موجب آسیب رسیدن به نظامآموزش میداند و میگوید: « متاسفانه حجم کتابهای درسی خیلی زیاد است و معلمان مجبور میشوند از برخی مفاهیم سریعتر بگذرند، اما برای کمک به دانشآموزان توصیه میکنند تا با استفاده از کتابهای کمکآموزشی، مشکلات درسی خود را رفع کنند.»
یک کارشناسآموزش با بیان این که کتاب کمک درسی باید حاوی مطالبی در راستای فعالیتهای درسی و تمرینهای کتاب باشد و برای عمق بخشیدن به یادگیری دانشآموز عمل کند، میگوید: «با گنجاندن فعالیتهای متناسب و تمرینهای متنوع که به دلایلی در کتابهای درسی وجود ندارد، میتوان یک کتاب خوب کمک درسی را در اختیار دانشآموز قرار داد.»
به گفته این کارشناس، «کتابهایی که فقط سئوالهای امتحانی سالهای گذشته را بدون هیچ تغییری در اختیار دانشآموز قرار میدهد دارای 2نقص عمده است: نخست این که اهدافآموزشی را منحصر به قبولی در امتحان میکند، دوم این که از لحاظ پرورشی و روانشناسی دانشآموز را از ابتدا درگیر اضطراب میکند که آیا این سئوال امتحان است یا نه؟»
وی استفاده از کتابهای کمکآموزشی را لازم میداند و میافزاید: «کتاب درسی در سراسر کشور و همه سطوح به صورت یکسان چاپ میشود و در بسیاری موارد تنوع قومی و منطقهای در نظر گرفته نمیشود، بنابراین میتوان با کتابهای کمک درسی خوب و استاندارد، به مطالب درسی تنوع بخشید.»
دانشآموزان خسته
منتقدان کتابهای کمک درسی با تاکید بر اینکه بسیاری از متون کمکآموزشی موجود در بازار کتاب استاندارد نیست، بسیاری از مفاهیم موجود در این کتابها را تکراری میدانند و معتقدند این کتابها تنها موجب نمرهگیری دانشآموز میشود و از یاددادن مسائل درسی به آنان ناتوان است. از سوی دیگر شنیدهها حاکی است در برخی مدارس، مدیران یا معلمان در ارتباط با عدهای از ناشران کتابهای کمکدرسی، به دانشآموزان توصیه میکنند که از کتابفروشیها و ناشران خاصی کتابهای کمکآموزشی خود را تهیه کنند، که نشاندهنده نبود نظارت بر استفاده از این وسایل به ظاهر کمکآموزشی است.
زهرا حسن شاهی، روان شناس میگوید: «کتابهای درسی زیر نظر کارشناسان و صاحبنظرانآموزش و پرورش تدوین و تالیف و استانداردهای لازم در آن در نظر گرفته میشود، اما کتابهای کمکآموزشی با داشتن حجم زیاد اطلاعات و تنوع مطالب در روندآموزش و یادگیری دانشآموزان، اختلال ایجاد میکند.»
وی میافزاید: «دامنه توجه دانشآموزان بسیار کوتاهتر از بزرگسالان است و مدت کمتری میتوانند تمرکز و تحمل داشته باشند. دانشآموزی که پنج تا شش ساعت در مدرسهآموزش رسمی داشته است و دو تا سه ساعت در منزل باید به تکالیف خود برسد دیگر توجه و تمرکزی برایآموزشهای تکمیلی نخواهد داشت.»
حسن شاهی اضافه میکند: «آموزشهای غیراستاندارد و بدون هدف، نشاط و هیجان را از دانشآموزان میگیرد و این مهم در مقاطع بالاتر نمود بیشتری در وضع یادگیری و روحی دانشآموزان دارد.»
عزیز محمدی، کارشناس آموزشی نیز میگوید: «بر اساس معیارهای استاندارد، دو تا سه درصد از افراد، تیزهوش به حساب میآیند و با دیگران متفاوت هستند، اما خانوادهها و مسئولانآموزشی میخواهند به زور فرزندان تیزکوش را در قالب تیزهوش به مدارس خاص بفرستند تا برای خود و مدرسه موردنظرشان، اعتبار کسب کنند. متاسفانه یادگیری و آموزش نیز از چشم و هم چشمی دور نمانده است و بیشتر خانوادهها هزینههای بسیاری را صرف کلاسهای مختلف برای فرزندان خود میکنند تا از دیگران جا نمانند. این در حالی است که دانشآموزان تیزکوش در مقاطع بعدی در جا میزنند و با افت شدید تحصیلی مواجه میشوند.»
سودگرانآموزش
ابراهیم سحرخیز معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش درباره فراگیر شدن استفاده از کتابهای کمک آموزشی در مدارس میگوید: «واقعیت این است که ما با پیشنهاد مطالعه این کتابها به دانش آموزان موافق نیستیم،چرا که بیشتر آنها کنکور و آزمون محورند و کتابهای درسی اصلی را زایل میکنند.»
سحرخیز با بیان این که کتابهای کمک آموزشی موجود در بازار فاقد خلاقیت محوری، سئوال محوری و عمق کافی است،میافزاید: « این کتابها ذهن دانش آموزان را معطوف به چند سئوال چهارگزینهای میکند و ناخودآگاه به دانش آموز القا میکند که یک بخش از کتاب درسی مهمتر از بخشهای دیگر است و به این ترتیب آموزش سایر بخشها را بی کیفیت و کم اهمیت جلوه میدهد.»
معاون آموزش متوسطه با انتقاد از این که برخی معلمان تحت تاثیر فضای غالب بر رسانهها و تبلیغات این کتابها قرار گرفتهاند، میگوید: «عدهای از معلمان باورشان شده است که این کتابها معجزه میکنند و از این رو در ابتدای سال خرید آنها را به دانش آموزان پیشنهاد میکنند، در حالی که این برداشت کاملاً اشتباه است و ما بارها در کلاسهای ضمن خدمت این موضوع را تذکر داده ایم.»
وی ادامه میدهد: « برخی از معلمان راحت طلب شدهاند، در گذشته معلم باید در پایان درس، خودش چند سئوالی را طراحی میکرد و به دانشآموزان میداد تا حل کنند، اما حالا بدون هیچ سختی و تلاشی در ابتدای سال یکی از کتابهای کمک آموزشی را معرفی میکنند و بعد از هر درس میگویند چه صفحاتی حل شود. »
سحرخیز با بیان این که شمارگان کتابهای کمک آموزشی با سایر کتابهای موجود در کشور قابل مقایسه نیست،می گوید: « اگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جدولی از فروش کتابهای کمک آموزشی درسی مدارس و فروش سایر کتابها را منتشر کند، مشخص میشود که عدهای از فروش کتابهای کمک درسی چه سودهای کلان میبرند. »
معاون آموزش متوسطه در پاسخ به این سئوال که چرا آموزش و پرورش مانع از سود جویی ناشران این کتابها نمیشود، توضیح میدهد: « متاسفانه دستهای زیادی در بازار کتابهای کمک درسی مانع از برخورد با ناشران متخلف میشود و از سوی دیگر آموزش و پرورش به تنهایی نمیتواند با آنها مقابله کند، این ناشران هم اکنون به راحتی در صدا و سیما و سایر رسانهها و در بلیبوردهای تبلیغی در سطح شهر تبلیغ میکنند، بنابراین برخورد با این ناشران نیاز به توافق و تعامل جمعی سایر دستگاههای متولی دارد. »
وی با اشاره به موضوع کنکور سراسری و تاثیر آن در تولید روز افزون کتابهای کنکور میگوید: «پیشبینی ما این است که با حذف کنکور بازار فروش این کتابها از رونق بیفتد، اما بدون شک ناشران آنها بیکار نمیمانند و به سالهای پایینتر تحصیلی ورود پیدا میکنند. هم چنان که این اتفاق افتاده است و این ناشران به تولید کتابهای تستزنی برای مدارس نمونه دولتی و تیزهوشان روی آورده اند.»
سحرخیز ادامه میدهد: «برنامهریزی کردهایم که میزان پژوهش و سئوالات تشریحی و عمقی را بالا ببریم و نمرههای آن را در امتحانها افزایش دهیم و به این وسیله تا حدی جلوی بازار کاذب کتابهای کمک درسی را بگیریم.»
رکورد شمارگان کتاب
چندی پیش مدیرکل انتشارات کتب آموزشی وزارت آموزش و پرورش از انتشار بیش از 5 میلیون نسخه کتابهای چاپ اول با رویکرد کمک آموزشی و 33 میلیون نسخه کتابهای تجدید چاپ شده در همین حوزه در کشور خبر داد که با جمع آنها به رقم تقریبی 40میلیون کتاب میرسیم که با توجه به تعداد دانشآموزان کشور به هر نفر حدود 3 نسخه میرسد.
این وضع و آشفتگی بازار کتابهای کمک درسی و آموزشی در کشور موجب شد تا وزارت آموزش و پرورشی از اواخر دهه 1370 خورشیدی به این نتیجه برسد که باید به فکر ساماندهی کتابهای کمک آموزشی باشد، اتفاقی که با گذشت حدود یک دهه سرانجام چندی پیش و در هشتصد و بیست و هشتمین جلسه شورای عالی آموزش و پرورش با حضور رئیسجمهوری به ثمر نشست و با ابلاغ مصوبه این جلسه، همه ناشران، نویسندگان، نهادها و سازمانهایی که در حوزه کتاب و رسانههای آموزشی فعالیت میکنند، به رعایت استاندارهای اعلام شده از سوی وزارت آموزش و پرورش موظف میشوند و روی همه کتابهای تایید شده هم نشان استاندارد نقش میبندد.
بر اساس آمار ارائه شده از سوی دفتر انتشارات آموزشی وزارت آموزش و پرورش، به طور میانگین دانشآموزان مقطع ابتدایی در طول 5 سال تحصیل از 5/4 کتاب مرتبط استفاده و خانوادهها هم حدود 7 هزار تومان برای آن هزینه میکنند که با توجه به موقعیت اجتماعی و اقتصادی خانوادهها، این رقم متفاوت است. این در حالی است که وزیر آموزش و پرورش چندی پیش کتابهای کمک آموزشی که جوابها را در اختیار دانش آموزان قرار میدهد، ضد نظام تعلیم و تربیت خواند و گفت: « کتابهای درسی 50 درصد دانش آموزان را اهل تفکر میکند و چنان چه کتابهای کمک آموزشی 70 درصد دانشآموزان را اهل تفکر کند، از این دسته کتابها حمایت خواهد شد. »
حال سئوال اینجاست که منظور وزیر محترم آموزش و پرورش از این که کتابهای درسی 50 درصد دانشآموزان را اهل تفکر میکنند چیست و آقای حاجی بابایی با چه فرمولی به این نتیجه دست یافته است و این سخن که اگر کتاب کمک آموزشی 70 درصد دانش آموزان را اهل تفکر کند، از این دسته کتابها حمایت خواهد شد چه معنایی دارد و سئوال مهمتر آن که با چنین استدلالی چگونه میتوان ساماندهی بازار کتابهای درسی و کمک آموزشی را انتظار داشت؟
تا زمانی که نیاز واقعی دانشآموزان به کتابهای کمک درسی شناخته نشود و نظارت و کنترلی بر تالیف و انتشار آنها نباشد، نمیتوان به «آموزش اندیشه محور» امیدوار بود. نمره گرایی بر پایه محفوظات، نشانه آفت نظام آموزشی کشور است و انتشار انبوه کتابهای کمک آموزشی غیر استاندارد نیز به این پدیده دامن زده است و مقابله با آن مهم نیازمند عزمی جدی است که هماهنگی و نظارت تمامی ارکانهای آموزشی کشور را میطلبد.
رشد جمعیت و افزایش ساکنان مناطق شهری، بالارفتن شمار خودروها و علاقه شهروندان به داشتن خودروی شخصی به مشکلات ترافیکی ـ به ویژه در کلانشهرها ـ دامن زده است.
از آنجا که زیرساختهای لازم برای این موضوع در نظر گرفته نشده است، مسائل هر روز پیچیدهتر میشود. مثلاً برای خودروهایی که تولید میشوند و هر روز از کارخانههای خودروسازی، راهی خیابانهای کم عرض و غیراستاندارد و فاقد توقفگاه میشوند، هیچ چارهای اندیشیده نشده است.
در سالهای اخیر با بالا رفتن شمار خودروهای شخصی، وجود فضاهایی برای توقف و پارک خودرو به عنوان نیاز اساسی کلانشهرها مطرح شده است، اما به دلیل نبود زمینهای مناسب برای این کار و بی علاقگی بخش خصوصی به احداث توقفگاه در کلانشهرها، برای جلوگیری از پارکهای غیراصولی در حاشیه خیابان، شهرداری تهران به گماردن افرادی به نام «پارکبان» در حاشیه خیابانها اقدام کرده است تا توقف خودروها در مکانهای پرتردد را کنترل و نظارت کند.
البته ماجرا فقط به کنترل و نظارت توقف (پارک) خودروها در حاشیه خیابانها محدود نشد و کم کم صدور برگههایی به عنوان «قبض پارک» به آن اضافه شد.
این چنین بود که شهرداری برخی خیابانها را خط کشی کرد و افرادی را با عنوان پارکبان، مأمور نظارت بر توقف خودروها در حاشیه خیابانها و صدور قبض کرد.
نارضایتیها
زن جوانی که خودرو خود را در یکی از خیابانهای فرعی منتهی به میدان ونک پارک کرده است، پس از مشاجره با پارکبان مستقر در این خیابان درباره دلایل نارضایتی خود به گزارشگر ما، میگوید: «هر بار که خودرو خود را در این خیابان پارک میکنم با چهره جدید یک پارکبان مواجه میشوم که هر کدام نرخ خود را تعیین و اعلام میکنند. هیچ حساب و کتابی وجود ندارد و انگار بعد از ورانداز خودرو و مالک آن، نرخ دلخواهشان را اعلام میکنند. خیلی موقعها هم باقی پول را به بهانه این که پول خرد ندارند، پرداخت نمیکنند.»
این شهروند تهرانی میافزاید: «آیا وظیفه پارکبان، فقط گرفتن پول است و مسئولیت نظارت برتوقف خودرو و مراقبت از خودرو را به عهده ندارد؟»
او میافزاید: «چند هفته پیش، خودرو خود را در این خیابان پارک کردم، وقتی دو ساعت بعد برگشتم، دیدم بدنه خودرو زخمی شده است، یکی از مغازه داران محل با اشاره به محل کوچکی که پشت خودروام بود گفت پارکبان اینجا را به یک راننده معرفی کرد و او را هدایت کرد تا خودروی خود را در آنجا پارک کند، اما چون جا کم بود، موقع پارک خودرو، این اتفاق رخ داد. جالب است که پارکبان هیچ مسئولیتی را در این باره قبول نکرد و ادعا میکرد که من خودروام را درست پارک نکردهام.»
«الـف- س». یــکـی از مغازه دارانی که فضای روبروی مغازه اش مدتی است به پارکبانها سپرده شده است با گله از این وضع، میگوید: «بیش از 20سال است که در اینجا مغازه دارم حالا باید برای پارک خودروی خود آنهم جلو مغازهام پول پرداخت کنم و پارکبانها هم که ساعتی پول میگیرند، از صبح تا شب هر یک ساعت، قبض صادر میکنند. این درست است که ما برای «هیچی» پول پرداخت کنیم؟»
«توقف در هر نقطه از شهر یک نرخ دارد و این نرخها به هیچوجه ضابطه مند نیست. این جمله را یکی از کسبه خیابان آبان که به تازگی روبروی فروشگاهش «پارکبان» مستقر شده است، میگوید و میافزاید: «پول زور است... ما هم عادت نداریم به کسی پول زور بدهیم... پارکبان برای هر کسی، یک نرخ دارد. حالا اگر بخواهی به خیابان قزوین بروی و خودروات را آنجا پارک کنی یک مبلغ باید بپردازی و اگر اینجا پارک کنید، مبلغی دیگر... این است که میگویم، نرخ پارکبان و توقف خودروها هیچ ضابطهای ندارد.»
حرفهای پارکبانان
پارکبانان شغلی متفاوت با شغلهای دیگر را تجربه میکنند، افرادی که بیشتر با پیراهنهای آبی تیره و شلوار سرمهای و جلیقهای که روی آن واژه «پارکبان» نوشته شده است، در بسیاری از خیابانهای شهر دیده میشوند.
این شغل زمانی شکل گرفت که ناکارآمدی پارکومترهای کنار خیابان بر مسئولان شهری مسلم شد و اعضای شورای شهر را بر آن داشت تا در شصت و سومین جلسه خود، به شهرداری تهران اجازه دهند تا با همکاری پلیس، طرح پارکبان را در برخی از مناطق و محدودههای ترافیکی به اجرا در آورد.
این طرح، شاید از این زاویه که برای عدهای از جوانان جویای کار، شغلی ایجاد کرده است، مفید باشد، اما واقعیت آن است که بیشتر پارکبانان از شغل خود راضی نیستند. بسیاری از آنان بیمه نیستند و دریافت حقوق پورسانتی از حق پارک، موجب شده است که زندگی با ثباتی نداشته باشند.
یکی از پارکبانان که حوالی پارک ساعی کار میکند، میگوید: «من این کار را به عنوان شغل قبول ندارم، اما کار دیگری پیدا نکردم. پس از سه سال بیکاری مجبور شدم تا به این شغل رو آورم. این کار، نه درآمدی دارد و نه آینده ای. ممکن است، امروز که این طرح اجرا میشود، فردا متوقف شود.»
یکی دیگر از پارکبانان با تاکید بر اینکه این کار برخلاف ظاهر آن سخت است، میگوید: «شبها که به خانه میرسم، نمیتوانم یک دقیقه بایستم.
از صبح در سرما و گرما بدون هیچ سرپناهی راه میروم، اما چارهای ندارم. حقوق این شغل، کفاف زندگی مرا نمیدهد.
اگر مردم انعامی ندهند که اصلاً هیچ ارزشی ندارد، آن هم مخصوص خیابانهای شمال شهر است. پایین شهر، که مردم حق پارک را هم به زور میدهند.»
حضور پارکبانان، این روزها در فرهنگ شهرنشینی جای خود را باز کرده است. اجرای این طرح نه تنها در تهران که در دیگر شهرهای کشور نیز مشکلات مشابهی را به دنبال داشته است.
رضا کیانی، کارشناس امور حمل و نقل و ترافیک با تاکید بر اینکه مدیران شهری با اجرای طرح پارکبان، حل مشکل پارکینگ تهران را به تاخیر انداختهاند، میگوید: «جرایمی که برای توقف ممنوع صادر میشود - که چنانچه مدارک راننده ناکافی باشد، بیشتر هم میشود - و هزینههای پارک، درحالی گریبانگیر مردم است که هزینه ساخت هر واحد طبقاتی استاندارد با بودجهای معادل 30میلیارد تومان محقق میشود.»
پارکبانان تقلبی
در سالهایی که از اجرای طرح پارکبان در تهران میگذرد، این طرح ابعاد دیگری هم داشته است که مهمترین آن فعالیت برخی افراد در لباس پارکبانهاست.
این افراد بدون هماهنگی با شهرداری تهران و نیروی انتظامی، بخشی از خیابانهای فرعی را بدون هیچ تابلویی و فقط با قبوض دستی و بدون نام و نشان به مردم میفروشند و برای هر ساعت توقف خودرو، بهایی بیش از نرخ مصوب دریافت میکنند. اگرچه در یک سال اخیر، شهرداری تهران اعلام کرده که شهروندان فعالیت غیرمجاز این افراد را به شهرداری تهران اطلاع دهند و از پرداخت پول به این افراد خودداری کنند، اما بسیاری از شهروندان برای پرهیز از اختلاف و درگیری با چنین افرادی برای چند دقیقه پارک کردن، هزینه توقف یک ساعت را میپردازند. به گفته جعفرهاشمی تشکری، معاون امور حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران، مدیریت شهری در یکسال گذشته با نصب خودپردازهای پارک، پرداخت پول به پارکبانان را مدیریت کرده است و آنان فقط مسئول نظارت بر چگونگی دریافت قبوض پارک از سوی رانندگان هستند.
مسئولیت تعریف شده
مهندس اسلامی، مدیرکل اجرایی سازمان حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران که مسئولیت طرح ساماندهی پارکبانان را برعهده دارد، با تاکید بر این موضوع که بعد از اجرای طرح ساماندهی پارکبانان، 70 درصد تخلفات کاهش یافته است، میگوید: «مگر نمیگویید، تهران مشکل جای پارک دارد، مگر نمیتوان به راحتی کنار خیابان پارک کرد؟ ماهیت پارکبان هم برای سروسامان دادن به همین اوضاع است.»
اما، بسیاری از شهروندان معتقدند پارکبانان نه فقط تاثیری بر ساماندهی وضع ترافیک و توقف خودروها ندارند، بلکه در برخی از موارد موجب بی نظمی در خیابانها میشوند. مهندس اسلامی در این باره میگوید: «این نکته را قبول داریم، اما باید قضیه را طور دیگری نگاه کرد و همه زوایای آن را بررسی کرد. شاید ما هم در خیلی از این نقطه نظرات، نظر مشترکی با مردم داشته باشیم، اما اقداماتی را در نظر گرفتهایم که در نتیجه آن 70 درصد از تخلفات کمتر شده است.»
به گفته مدیرکل اجرایی سازمان حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران، موضوع پارکبان فقط برای نقاط خط کشی شده که تابلوی پارکبان داشته باشد، قابل اجراست و در غیر این صورت، هیچ شهروندی نباید به کسی توضیح بدهد یا به کسی برای توقف خودروی خود کنار خیابان، بهایی پرداخت کند.
او با بیان اینکه سازمان حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران، مسئول ساماندهی پارکبانان است، میافزاید: «شرکتهایی که مورد تایید نیروی انتظامی هستند، از طریق شرکت راه گشای بنیاد تعاون ناجا و با مناقصه، افرادی را انتخاب میکنند که این افراد مکلف میشوند با لباس فرم، اتیکت و البته برگههای مخصوص قبض در مکانهای تعیین شده، مستقر شوند.»
مهندس اسلامی درباره سوء استفادههایی که از این شغل میشود، میگوید: «تخلف در هر کاری وجود دارد، اما اگر شهروندان آگاهیهای لازم را داشته باشند، کسی نمیتواند تخلفی انجام دهد. شهروندان باید این آگاهی را داشته باشند که فقط قبوضی ارزش و اعتبار دارد که آرم شهرداری و نیروی انتظامی را داشته باشد. همچنین همه نرخها مشخص است و کسی نباید بیش از نرخ مصوب، پولی پرداخت کند.»
او درباره نرخهای قانونی پارک خودرو در حاشیه معابر عمومی، میگوید: «نرخ هر30 دقیقه توقف 150 تومان، یک ساعت توقف 300 تومان و 2ساعت توقف 600 تومان تعیین شده است که رانندگان موظف به پرداخت آن به پارکبانان هستند.»
اما گاهی اوقات، نه قبض درستی در کار است و نه از این نرخها خبری است، مدیرکل اجرایی سازمان حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران در این باره میگوید: «البته افراد متفرقه و سودجو در جامعه وجود دارند. متاسفانه کلانتری مناطق مختلف، بدون هماهنگی با شهرداری به دلایلی که برای ما مشخص نیست، افرادی را تعیین میکنند که این افراد به هیچ عنوان در مسیر قانونی هماهنگیهای شهرداری و پلیس قرار ندارند. اکنون بواسطه جلسات مشترک معاونت حمل و نقل و ترافیک با فرماندهی انتظامی تهران بزرگ، این مشکل تا حدود زیادی مرتفع شده است و پارکبانان متفرقه جمع آوری شده اند. اما در این بین، افرادی وجود دارند که نه مربوط به شهرداری هستند و نه کلانتری مناطق. این افراد جزو آن دسته از سودجویانی هستند که به نحوه شناسایی آنان اشاره شد.»
مهندس اسلامی با اشاره به طرح ساماندهی پارکبانان میگوید: «شهروندان در این باره باید همکاری لازم را داشته باشند و در صورت برخورد با افراد مشکوک، برگههای او را چک کنند و بعد با پلیس 110 تماس بگیرند. طبق هماهنگیهای انجام شده، در نخستین فرصت با این افراد برخورد قانونی میشود.»
او درباره شیوه اجرای طرح ساماندهی پارکبانان، میگوید: «ما دو کار مهم انجام داده ایم. نخست، روش گزینش شرکتهایی که بعد از تایید صلاحیت وارد مناقصه میشوند را سختتر از گذشته کردیم. سپس، موضوع نظارت بر شیوه کار پارکبانان را به طور جدی پیگیری کردیم. همچنین سازمان نظارت وارد قضیه شد و به شهرداریهای مناطق بیست و دو گانه پایتخت، اختیارات نامحدود در این زمینه دادیم تا حق و حقوق شهروندان تضییع نشود و هیچ شهروندی از این بابت خسارت نبیند.»
او درباره شرکتهای متخلف، میگوید: «امتیاز چند شرکت به دلیل تخلفاتی مانند برخورد نامناسب، برگههای غیرقانونی و دریافت پول بیشتر، لغو شد و جرایمی نیز برای آنان درنظر گرفته شد. در نتیجه این اقدامات، شکایات مردمی از پارکبانان کاهش یافت که این خود، دستاورد بزرگی است و ما را به آینده طرح ساماندهی پارکبان امیدوار کرده است. البته این موضوع را باید در نظر داشته باشیم که یک طرفه قضاوت نکنیم، چون گاهی اوقات این رانندگان هستند که برخوردی نامناسب با پارکبانان دارند. ما به پارکبانان گفتهایم که در هر صورت، حق با شهروندان است و آنان اجازه هیچگونه برخوردی را با رانندگان ندارند.»
آیا پارکبانان، وظیفه حفاظت و نگهبانی از خودروها را هم برعهده دارند؟ مدیرکل اجرایی سازمان حمل و نقل و ترافیک شهرداری در این باره میگوید: «هدف از این طرح، ساماندهی جای توقف خودروست است، نه وجود یک نگهبان برای خودروها. البته این به آن معنا نیست که پارکبانان در مقابل یک سرقت بی تفاوت باشند، اما موضوع اصلی ساماندهی جای پارک خودروهاست، و در قبوض صادر شده هم این موضوع درج شده است که مسئولیتی درباره کنترل محافظتی خودرو نداریم.»
وضع توقفگاهها
با توجه به ورود بی رویه خودروها به شهرها و محدودیت ظرفیت معابر، کارشناسان معتقدند که اجرای طرح پارکبان در آیندهای نزدیک به دلیل افزایش تعداد خودروهای شهر، تأثیر خود را از دست خواهد داد و باید فکر راهکاردیگری برای ساماندهی توقف خودروها بود. به عقیده آنان، ایجاد توقفگاههای طبقاتی در شهر، یکی از راههایی است که باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
شهر تهران اکنون 20 هزار جای پارک در توقفگاههای طبقاتی دارد و به عقیده کارشناسان، با توجه به تردد بیش از 3میلیون خودرو، این شهر نیازمند 700 هزار جای پارک در توقفگاه طبقاتی است.
بنا به گفته کارشناسان ترافیک، احداث توقفگاهها در مرکز شهر، علاوه بر کاهش و تعدیل ترافیک، تا 30 درصد به ظرفیت ترافیک تهران اضافه خواهد کرد. بیشتر توقفگاههای کنونی شهر تهران، قدیمی و مربوط به گاراژهای دهه 40 است که کارایی خود را از دست داده و با توجه به حجم انبوه خودروهای ورودی به تهران، بسیار ناچیز به نظر میرسد.
خیابانهای ولی عصر(عج) و جمهوری که از پرترددترین معابر شهر و محل اجرای طرح کارت پارک هستند، با کمبود جا برای توقف خودروها مواجه هستند و با توجه به نصب تابلوهای «توقف ممنوع» و «حمل با جرثقیل»، بسیاری از رانندگان برای یافتن مکانی برای توقف باید بارها، طول یک خیابان را طی کنند. به گفته کارشناسان، طبق استانداردهای جهانی، برمبنای عرض و میزان تردد خودروها از معابر و خیابانهای مرکز شهر، باید توقفگاههایی با مساحتهای 800 تا 2هزار مترمربع در سه تا شش طبقه احداث شود. اکنون نقاط معدودی از کلانشهر تهران نظیر میدان ونک، میدان راه آهن، میدان فردوسی و برخی مراکز عمومی همچون بیمارستان میلاد، دارای توقفگاه طبقاتی هستند که نقش بسزایی در کاهش میزان توقف خودروها در حاشیه خیابانها دارند.
براساس آمار سازمان حمل و نقل و ترافیک، اکنون 60 درصد از رانندگان وسایل نقلیهای که در هسته مرکزی شهر تردد میکنند، به دنبال فضایی برای توقف خودروی خود میگردند که در شرایط موجود به نظر میرسد، نیاز به تامین فضای توقف خودروها در مقایسه با نیاز به فضای حرکت خودروها، اهمیت و ضرورت بیشتری دارد.
طبق گزارش این سازمان، هر خودرو در تهران، شبانه روز به طور متوسط فقط یک ساعت و 45دقیقه در تردد است که به جز ساعتهای شب - که این توقف معمولا در محل سکونت مالک است - در ساعتهای روز، صدها هزار دستگاه خودرو نیاز به فضایی دارند که به راحتی توقف کنند.
تجمع مراکز اداری و تجاری و استقرار بازار بزرگ تهران در محدوده مرکزی شهر، نیاز به استفاده از خودرو و در نتیجه توقفگاه را دوچندان کرده است.
فریده عباسی
باسمه تعالی
انتخاب معلم نمونه ، طرحی برای تمام فصول
چند سالی که طرح انتخاب معلم نمونه ،کارمند نمونه ، کارگر نمونه ، پرستار نمونه ، دانشجوی نمونه و ... در کشور با جدیت دنبال می شود و به لحاظ داشتن برخی امتیازات معنوی و اداری و بعضاً مادی مورد توجه افراد قرار گرفته است. هر چند در برخی انتخاب ها سلایق مدیران و روابط یا حتی انتخاب نوبتی ! دیده می شود در مجموع این طرح ها باعث بالا رفتن سطح سواد علمی و ارتقاء جایگاه اجتماعی افرادی می شود که به عنوان فرد نمونه انتخاب می شوند. به جز در مواردی که انتخاب افراد به نوبت و طبق نظر مدیران میانی سازمان ها صورت می گیرد و همه ساله تعدادی را به عنوان نمونه انتخاب می کنند در بقیه موارد انتخاب افراد نمونه طبق یک سری ضوابط خاص مدون و یک فرآیند اداری دقیق صورت می گیرد و فرد باید جهت کسب امتیاز مدارک مستند داشته باشد. در این خصوص آموزش و پرورش پرچمدار انتخاب علمی و دقیق می باشد.
بیگمان معلمان و مربیان ، طلایهداران نهضت هدایت و سعادت ملتها هستند . معمارانی که زیربنای ارزشهای معنوی و فضایل اخلاقی و اسلامی جامعه را بنیان مینهند . به مصداق آیه شریفه :
ومن یعظّم شعائرالله فانّها من تقوی القلوب ( سوره حج آیه 32 )
تکریم مقام معلم نشان ارج نهادن به مجاهدت منادیان پیشرفت و سربلندی نسلهای حاضر و آینده است که هر قلب پاک و پرهیزگاری آن را تأیید میکند .
نکوداشت یاد و نام معلم شهید انقلاب اسلامی ، آیتالله مطهری و معلمان شهیدی که حریم آموزش و پرورش را به آسمان شهادت پیوند زدند و شناسایی صحیح و معرفی نمونههای درخشان آسمان پرستاره تعلیم و تربیت بر محور سیره پیامبر اعظم (ص) مصداق روشن تعظیم شعائر الهی ونشان از پاکی ضمیر و گوهر ارزشمند تقوی است . اساساً تحول نظام آموزشی کشور بر محور ارتقاء منزلت معلم و تقویت جایگاه و نقش مربیان در فرآیند تعلیم و تربیت علاوه بر افزایش بهرهوری، در انطباق نظام مدیریت منابع انسانی با آموزهها و ارزشهای اسلامی و زدودن آثار مخرب وابستگی به الگوهای منحط بیگانه نیز مشهود خواهد بود.در این رهگذر و در جهان کنونی این معلمانند که در سعادت ملتها نقش مهمی را ایفا نموده و با کوششهای خود بنیان مستحکمی ایجاد میکنند تا پیشرفت و سرفرازی را برای آنان به ارمغان آورند . چنانچه هر یک از جوامع بشری در صحنه رقابت در عرصههای علمی ، فرهنگی و صنعتی چشم امید به کسانی دارند که دانشآموزان دیروز و اندیشمندان امروزند و در چنین صورتی نقش ارزنده معلم نمایان میشود . بنابراین بر عهده وزارت آموزش و پرورش است که در میان جامعه فرهنگیان کشور معلمانی را که با رعایت اخلاق و انجام وظایف اسلامی ، انسانی و نیز شغلی خود مجاهدتهای برجستهای در زمینههای علمی و تربیتی داشتهاند ، انتخاب نموده و قدردان تلاشهای ارزنده آنان باشد.
در انتخاب معلم نمونه اهدافی به شرح زیر مد نظر است.
الف ) اهداف عمومی :
هرچند خدمات تمام معلمان ارجمند کشورمان قابل تقدیر است و نمونه بودن ، شایسته یکایک اعضای خانواده بزرگ فرهنگیان کشور میباشد. اما انتخاب معلم نمونه اقدامی است که از یک سو به فراهم نمودن بستر مناسب برای رقابت سازنده بین همکاران کمک میکند و از دیگر سو حرکتی نمادین در جهت ارج نهادن به معلم و تکریم مقام او میباشد .
ب ) اهداف اختصاصی :
تقویت نقش تربیتی مربیان ، معلمان ، مدیران و مدرسان برای تحول در نظام تعلیم و تربیت براساس سیره پیامبر اعظم (ص)
ایجاد بستر لازم برای رقابت سالم و سازنده به منظور رشد و تعالی جامعه و ترغیب معلمان ، مدیران و مدرسان به تلاش هرچه بیشتر برای ایفای رسالت معلمی و انجام وظایف و مسئولیتهای خطیر خود
ایجاد شوق و انگیزه در حیطههای علمی ،آموزشی و کوشش در راه ارتقاء و توسعه دانایی از طریق انجام مطالعات ، تحقیقات ، ابتکارات و خلاقیتها با هدف دستیابی به آخرین یافتههای علمی و بکارگیری آنها در زمینه بهبود شیوههای مدیریت و افزایش بهرهوری آموزش و پرورش .(1)
کسانی که در آموزش و پرورش خدمت می کنند مستحضرند که دقیق ترین و معتبر ترین فرم در انتخاب افراد نمونه در این وزارت خانه طراحی شده و همه ساله از بین بیش از یک میلیون معلم ، معلم های نمونه شهرستانی ، استانی و کشوری انتخاب می شوند. فرآیند انتخاب معلم نمونه کشوری یکی از دقیق ترین و منظم ترین سیستم ها در نظام اداری کشور می باشد و کسانی که از نزدیک با این موضوع آشنا هستند می دانند که انتخاب 180معلم نمونه کشوری از بین بیش از یک میلیون نفر آن هم بر اساس ضوابط خاص و امتیازاتی در سطح ملی کاری بس عظیم و سترگ است و بی شک انتخاب در این سطح شاید اگر اغراق نکرده باشیم به اندازه گرفتن یک فوق لیسانس شاید هم بیشتر زمان ببرد .
در این فرم که همه ساله به لحاظ کیفی به اعتبار آن افزوده می شود و با رفع نقایص کامل و کامل تر می شود ، نظرات افراد زیادی ( حتی اعضای انجمن اولیاء و مربیان ) لحاظ می شود و امتیاز بندی ها طوری طراحی شده اند که فقط افراد شایسته و کسانی که در کنار تدریس به مولفه های فرهنگی ، علمی ، ورزشی و ... توجه دارند به عنوان برترین ها معرفی و از آنها تقدیر می شود.
در مرحله اول انتخاب معلم نمونه مواردی نظیر نظم ، تعهد ، پشتکار و جدیت در کار ، خدمت داوطلبانه درمناطق محروم ، مخاطبشناسی ، مکانشناسی ، زمانشناسی و توانایی ایجاد انگیزه در فراگیران وقار ، متانت ، رعایت شئونات اخلاقی ، پایبندی به ارزشهای دینی و ترویج عملی معارف قرآنی، نافذ و محبوب در رفتار با دانشآموزان ، اولیاء و همکاران ، مؤثر در فعالیتهای پرورشی و عامالمنفعه ، هوشمندی ، جامعیت درنگرش و برخورداری از بینش وسیع و قدرت بیان ، نوآوری ، خلاقیت و ابتکار ( تحولگرا و توانمند در طراحی و ابداع روشهای نوین آموزشی) ، مدیریت مطلوب درکلاس و محیط آموزشی ، کارآفرین ، ورزیدگی و مهارت در زمینه رشته تحصیلی ، مرتبط بودن مدرک تحصیلی با رشته شغلی ، نظارت ، برنامهریزی ، سنجش و ارزشیابی ، هنرمندی در تولید و به کارگیری تکنولوژی آموزشی و ارتباطات لحاظ می شوند که نشان از دقت نظر فراوان می باشد. در این مرحله کلیه معلم های مدرسه به صورت زوجی با هم مقایسه می شوند و نفرات برتر برای مرحله دوم انتخاب می شوند.
پس از انتخاب فرد در مدرسه به عنوان معلم نمونه مدرسه ، در مرحله دوم داشتن مدرک تحصیلی بالا ، سوابق ایثار گری ، سابقه تدریس ، شرکت در همایش ها و سمینار ها ( با ارائه مقاله به صورت سخنرانی یا پوستر ) ، کسب رتبه در همایش ها و مسابقات ، داشتن اختراع یا طرح ها و ایده های جدید ، تالیف کتاب و نوشتن مقالات در جراید ، تسلط به زبان های خارجی ، داشتن تقدیر نامه ، داشتن گواهی نامه مهارت های 7 گانه کامپیوتر و ... بخشی از موارد امتیاز آوری هستند که در فرآیند انتخاب معلم نمونه محاسبه می شوند.
البته در هر کدام از موارد بالا داشتن مدرک مستند و گواهی معتبر جهت کسب امتیاز ، لازم است و هیچ گونه سلیقه شخصی ، روابط سیاسی ، قومی و ... در محاسبه امتیاز نقش ندارند.
پس از بررسی فرم ها در کمیسیون هایی که به همین منظور در ادارات ، ادارات کل و وزارت خانه تشکیل شده اند ، اسامی معلمان نمونه شهرستان ، استان و کشوری مشخص شده و از آنها طی مراسم با شکوهی تقدیر می شود و جوایز آنها اهدا می شود.
الاایحال با وجود تغییرات سالانه در فرم امتیاز بندی انتخاب معلم نمونه و عملی و کاربردی بودن آن ، توجه به نکاتی در خصوص هر چه پر بار شدن این فرآیند و تغییر در نوع تشویق این عزیزان ضروری می نماید:
الف ) در بخش امتیاز ایثار گری به نوعی در حق بانوان اجحاف شده است چرا که جمعیت نسوان در زمان جنگ به نسبت مردان موقعیت عزیمت به مناطق جنگی را نداشته اند و می توان با بالا بردن میزان امتیاز برای بانوان در فعالیت های بسیج این نقیصه را جبران نمود.
ب) در مبحث مدرک تحصیلی ، به افرادی که دارای دو مدرک کارشناسی هستند ، امتیاز ویژه ای تعلق می گیرد و شایسته است به افرادی که لیسانس و فوق دیپلم جداگانه دارند ، نیز امتیاز ویژه تعلق بگیرد.
ج) شرکت در مسابقات مختلف و کسب امتیاز در این رقابت ها 54 امتیاز دارد که عملاً مسابقات مدون و متوالی در آموزش و پرورش برگزار نمی گردد. ( به جز پرسش مهر) لذا شایسته است همه ساله مسابقات مختلفی نظیر مقاله نویسی ، عکاسی ، نقاشی ، وبلاگ نویسی ، شعر ، طنز نویسی ، ورزشی و ... به صورت منظم و دوره ای در آموزش و پرورش برگزار شود تا فرهنگیان با شرکت در این رقابت ها بتوانند میزان توانایی های خود را به منصه ظهور بگذارند و این توانایی ها در انتخاب ایشان به عنوان معلم نمونه تاثیر گذار باشد.
د) بحث انتخاب معلم نمونه صرفا ویژه معلمان برگزار گردد و تعریف دقیق از معلم ارائه شود . ( معلم کسی است که حداقل 24 ساعت در هفته تدریس کند.) و سایرین تحت عنوان کارمند نمونه بررسی شوند. بنابراین بهتر است پزشکان ، مدیران مدارس و مدیران بخش های مختلف و کارمندان اداری سازمان و مناطق تحت قالب کارمند نمونه گزینش و انتخاب شوند.
ه) نکته دیگر اینکه در بخش تالیفات به مقالاتی امتیاز تعلق می گیرد که در نشریات علمی پژوهشی ، علمی تخصصی یا علمی ترویجی ( مجلات ISI ) چاپ شده باشند . در صورتی که نشریات ما در آموزش و پرورش عمدتاً 3 نشریه هستند.مجله رشد ( ماهنامه فرهنگی – آموزشی) ، مدیریت مدرسه( ماهنامه آموزشی ، تحلیلی و اطلاع رسانی ) ، پیوند ( ماهنامه آموزشی – تربیتی) که به طور منظم به مدارس ارسال می شوند و هیچ کدام در قالب ها بالا نیستند. لذا بهتر است در مورد تعیین نوع مجلات دقت شود و مقالت در دو بخش عمومی و تخصصی بررسی شوند.
و) فرمی برای ارزشیابی فرهنگیان علاقه مند به تحقیق ، ترجمه ، مسابقات و ... تهیه شود و یک سقف مثلا 500 امتیازی نیز تعیین شود. هر فرد که به امتیاز مورد نظر رسید برای وی از طرف وزیر تشویقی ارسال شود. با این شیوه اکثر معلمان توانمند قادر دریافت تشویقی از وزیر خواهند بود.
البته می توان به صورت نیز بیان کرد : امتیاز 200 تشویقی از مدیر منطقه ، امتیاز300 از مدیر کل و امتیاز 500 از وزیر محترم تشویقی دریافت کنند.
در این فرم می توان به موارد زیر امتیاز داد: تالیف کتاب - شرکت در همایش ها و ارائه مقاله به صورت پوستر - کسب رتبه در مسابقات منطقه / استان / ملی - چاپ مقاله در نشریات - نظام پیشنهادات – انجام طرح های ابتکاری و داوطلبانه – تهیه سی دی و وسایل کمک آموزشی و موارد دیگر
( البته این طرح آخری منهای شیوه نامه انتخاب معلم در حالت کلی نیز قابل بررسی است )
ز) با توجه به امتیازاتی که فرهنگیان کسب می کنند ، در بند هایی که میزان کسب امتیاز فرهنگیان کم است ( نظیر نظام پیشنهادت یا اختراعات ) امتیاز کم شود و امتیاز آن به بند هایی که امکان شرکت بیشتر فرهنگیان فراهم است ( نظیر همایش ها ) اضافه شود.
ح) کمیسیون آثار و تالیفات مجدداً فعال و راه اندازی شود.
ط) کار فرهنگیان بیشتر نظری و فرهنگی و اختراع و ابتکار یک کار فنی . بهتر امتیاز اختراعات کم شود و به کار های نظری ، فرهنگی و علمی اضافه شود.
تقدیر از فرهنگیان نمونه
هر چند جوایز مادی که به معلمان نمونه اعطا می شود دارای ارزش ریالی مناسب هستند ولی در خصوص جوایز معنوی چندان تلاشی صورت نگرفته است .در این خصوص پیشنهاداتی ارائه می گردد:
الف: در صورت امکان ، ادامه تحصیل معلمان نمونه کشوری در یک مقطع بالاتر بدون کنکور مهیا شود.
ب: در حکم کارگزینی معلمان نمونه ، این افتخار به صورت کسب نشان های دولتی لحاظ شود.
ج: معلمان نمونه شهرستانی به مدت 2 سال و معلمان نمونه استانی به مدت 5 سال و معلمان نمونه کشوری به مدت 10 سال بدون نوبت و بدون محاسبه امتیاز در انتخاب مدرسه سازماندهی شوند.
د: اسامی و تصویر فرهنگیان نمونه کشوری در یک مجلد چاپ و به هر مدرسه ارسال شود. ( امسال متاسفانه حتی نام فرهنگیان کشوری در نشریه نگاه که ویژه آموزش و پرورش است ، هم چاپ نشد!)
ه) یک نشان و آرم فلزی (جهت نصب روی کت ) و یک لوح یا تندیس مراسم این عزیزان طراحی و به آنها اهدا شود.
امید است سایر ادارات و نهاد ها هم در انتخاب افراد نمونه همانند آموزش و پرورش دقت نظر بیشتری به خرج دهند تا به یک وحدت رویه در این خصوص برسند و افراد لایق و شایسته به عنوان نمونه انتخاب شوند.
وحید حاج سعیدی
دبیر زبان انگلیسی
1- شیوه نامه انتخاب معلمان نمونه (سال تحصیلی 89-1388)