پیشترها نظامآموزشی کشورمان تنها به کتابهای درسی متکی بود، اما در شرایط کنونی، دامنهآموزش و یادگیری از کتابهای درسی رسمی خارج شده است و هر معلمی بسته به میل و سلیقه خود، از مطالب خارج از این حیطه برایآموزش بهره میگیرد.
پیشخوان کتابفروشیها نیز از انواع کتابهای کمکآموزشی پر شده است، به گونهای که بسیاری از خانوادهها به گمان خود برای تضمین موفقیت فرزندان شان، مشتری دائمی این بازار داغ شدهاند. تبلیغات بسیار درباره کتابهای کمکآموزشی این باور را ایجاد کرده است که خواندن این کتابها موفقیت دانشآموزان را تضمین میکند، حال آنکه کتابهای کمک آموزشی بیشتر بر پایه حافظهمحوری و راحتطلبی تدوین میشوند و یادگیری عمیق در آنها جایگاهی ندارد.
این بازار داغ!
اگر گذرتان به خیابانهای فرعی حوالی میدان انقلاب تهران افتاده باشد، جمعیت زیادی را میبینید که از این کتابفروشی به آن انتشاراتی و از یک بازارچه به بازارچه دیگر در رفت و آمد هستند.
خیابانهای مقابل دانشگاه تهران که بازار اصلی فروش کتابهای کمک درسی است، هر روز میزبان والدین، دانشآموزان و معلمانی است که در انتخاب کتابهای عرضه شده با عنوانهای گوناگون به وسیله موسسات و ناشران مختلف سرگردان ماندهاند.
در آشفته بازار کتابهای کمک درسی، نبود معیار و شاخص تایید شده از سوی نهادهای فرهنگی وآموزشی، موجب آشفتگی ذهن و فکر والدین و دانشآموزان شده است، وقتی هم با عدد 40 میلیونی شمارگان این کتابها روبهرو میشویم، ضرورت و اهمیت ساماندهی تالیف، ترجمه، انتشار و عرضه کتابهای کمکآموزشی بیشتر احساس میشود.
درباره لزوم انتشار این کتابها دو دیدگاه وجود دارد. برخی معتقدند که نظامآموزش کشور باید در چارچوب کتابهای درسی خلاصه شود و عدهای دیگر بر این باورند که برای تکمیل فرایندآموزش و فهم بیشتر مفاهیم درسی، تالیف این کتابها ضروری است.
یک معلم ریاضی دوره راهنمایی میگوید: «کتابهای کمک درسی که مبتنی بر درجهبندی کتاب درسی دانشآموزان است، معمولا کیفیت خوبی دارند و میتوانند کمک زیادی به دانشآموز کنند، اما کتابهایی که فقط به ارائه سئوالهای امتحان نهایی میپردازند، بدترین نوع کتابهای کمک درسی هستند.»
به گفته این معلم «آن دسته کتابهای کمکآموزشی به یادگیری درس ریاضی میتواند کمک کند که به دنبال انتقال مفاهیم در قالب روشهای نوین باشد. کتابهای کمک درسی که برای کاربردی کردن مطالب کتابهای درسی و با تکیه بر حل مسئله نوشته شده است، میتواند پوششدهنده خوبی بر ضعفهای کتابهای درسی باشد.»
وی در پاسخ به این پرسش که آیا او به دانشآموزانش، تهیه کتابهای کمک درسی را توصیه میکند یا خیر؟ توضیح میدهد: «حتی اگر از آنها بخواهم، با توجه به محرومیت منطقه مشغول به تدریس، برخی والدین به حالت اعتراض به مدرسه مراجعه و عنوان میکنند که مگر فرزندانشان کتاب درسی ندارند، البته بیشتر هم موضوع هزینه برایشان مطرح است.»
او با بیان این که یکی از مشکلات مدارس کمبود وقتآموزشی است، تصریح میکند: «با وجود امکانات مختلف کمکآموزشی در مدارس، به دلیل کمبود وقت بر خلاف میل باطنی ناچاریم هم چنان از روشهای سنتی استفاده کنیم.»
یک معلم دیگر نیز معتقد است: «هر چند برخی کتابهای کمک درسی میتواند به بهبود درس خواندن دانشآموزان کمک کند، اما اگر در این باره نظارت و کنترلی توسط معلم و والدین صورت نگیرد، بازدهی لازم را نخواهد داشت و حتی ممکن است گاه مشکلاتی در روندآموزش ایجاد کند.»
به گفته وی «اگر در برنامههای درسی زمانی هر چنداندک به حل تمرینهای کتابهای کمک آموزشی اختصاص یابد تا به صورت کنترل شده مورد استفاده قرار گیرند، بدونشک ثمربخش خواهد بود.»
بسیاری از معلمان درباره خرید اجباری کتابهای کمکدرسی نظر مثبتی ندارند. شمسایی، دبیر حسابان در این باره میگوید: «این روزها کتابهای کمکدرسی حتی در مدارس ابتدایی هم نفوذ کرده است و من هم مجبور شدهام برای فرزند 10سالهام چند کتاب کمکآموزشی تهیه کنم.»
وی خرید این کتابها را مفید میداند، اما عادت به آنها را موجب آسیب رسیدن به نظامآموزش میداند و میگوید: « متاسفانه حجم کتابهای درسی خیلی زیاد است و معلمان مجبور میشوند از برخی مفاهیم سریعتر بگذرند، اما برای کمک به دانشآموزان توصیه میکنند تا با استفاده از کتابهای کمکآموزشی، مشکلات درسی خود را رفع کنند.»
یک کارشناسآموزش با بیان این که کتاب کمک درسی باید حاوی مطالبی در راستای فعالیتهای درسی و تمرینهای کتاب باشد و برای عمق بخشیدن به یادگیری دانشآموز عمل کند، میگوید: «با گنجاندن فعالیتهای متناسب و تمرینهای متنوع که به دلایلی در کتابهای درسی وجود ندارد، میتوان یک کتاب خوب کمک درسی را در اختیار دانشآموز قرار داد.»
به گفته این کارشناس، «کتابهایی که فقط سئوالهای امتحانی سالهای گذشته را بدون هیچ تغییری در اختیار دانشآموز قرار میدهد دارای 2نقص عمده است: نخست این که اهدافآموزشی را منحصر به قبولی در امتحان میکند، دوم این که از لحاظ پرورشی و روانشناسی دانشآموز را از ابتدا درگیر اضطراب میکند که آیا این سئوال امتحان است یا نه؟»
وی استفاده از کتابهای کمکآموزشی را لازم میداند و میافزاید: «کتاب درسی در سراسر کشور و همه سطوح به صورت یکسان چاپ میشود و در بسیاری موارد تنوع قومی و منطقهای در نظر گرفته نمیشود، بنابراین میتوان با کتابهای کمک درسی خوب و استاندارد، به مطالب درسی تنوع بخشید.»
دانشآموزان خسته
منتقدان کتابهای کمک درسی با تاکید بر اینکه بسیاری از متون کمکآموزشی موجود در بازار کتاب استاندارد نیست، بسیاری از مفاهیم موجود در این کتابها را تکراری میدانند و معتقدند این کتابها تنها موجب نمرهگیری دانشآموز میشود و از یاددادن مسائل درسی به آنان ناتوان است. از سوی دیگر شنیدهها حاکی است در برخی مدارس، مدیران یا معلمان در ارتباط با عدهای از ناشران کتابهای کمکدرسی، به دانشآموزان توصیه میکنند که از کتابفروشیها و ناشران خاصی کتابهای کمکآموزشی خود را تهیه کنند، که نشاندهنده نبود نظارت بر استفاده از این وسایل به ظاهر کمکآموزشی است.
زهرا حسن شاهی، روان شناس میگوید: «کتابهای درسی زیر نظر کارشناسان و صاحبنظرانآموزش و پرورش تدوین و تالیف و استانداردهای لازم در آن در نظر گرفته میشود، اما کتابهای کمکآموزشی با داشتن حجم زیاد اطلاعات و تنوع مطالب در روندآموزش و یادگیری دانشآموزان، اختلال ایجاد میکند.»
وی میافزاید: «دامنه توجه دانشآموزان بسیار کوتاهتر از بزرگسالان است و مدت کمتری میتوانند تمرکز و تحمل داشته باشند. دانشآموزی که پنج تا شش ساعت در مدرسهآموزش رسمی داشته است و دو تا سه ساعت در منزل باید به تکالیف خود برسد دیگر توجه و تمرکزی برایآموزشهای تکمیلی نخواهد داشت.»
حسن شاهی اضافه میکند: «آموزشهای غیراستاندارد و بدون هدف، نشاط و هیجان را از دانشآموزان میگیرد و این مهم در مقاطع بالاتر نمود بیشتری در وضع یادگیری و روحی دانشآموزان دارد.»
عزیز محمدی، کارشناس آموزشی نیز میگوید: «بر اساس معیارهای استاندارد، دو تا سه درصد از افراد، تیزهوش به حساب میآیند و با دیگران متفاوت هستند، اما خانوادهها و مسئولانآموزشی میخواهند به زور فرزندان تیزکوش را در قالب تیزهوش به مدارس خاص بفرستند تا برای خود و مدرسه موردنظرشان، اعتبار کسب کنند. متاسفانه یادگیری و آموزش نیز از چشم و هم چشمی دور نمانده است و بیشتر خانوادهها هزینههای بسیاری را صرف کلاسهای مختلف برای فرزندان خود میکنند تا از دیگران جا نمانند. این در حالی است که دانشآموزان تیزکوش در مقاطع بعدی در جا میزنند و با افت شدید تحصیلی مواجه میشوند.»
سودگرانآموزش
ابراهیم سحرخیز معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش درباره فراگیر شدن استفاده از کتابهای کمک آموزشی در مدارس میگوید: «واقعیت این است که ما با پیشنهاد مطالعه این کتابها به دانش آموزان موافق نیستیم،چرا که بیشتر آنها کنکور و آزمون محورند و کتابهای درسی اصلی را زایل میکنند.»
سحرخیز با بیان این که کتابهای کمک آموزشی موجود در بازار فاقد خلاقیت محوری، سئوال محوری و عمق کافی است،میافزاید: « این کتابها ذهن دانش آموزان را معطوف به چند سئوال چهارگزینهای میکند و ناخودآگاه به دانش آموز القا میکند که یک بخش از کتاب درسی مهمتر از بخشهای دیگر است و به این ترتیب آموزش سایر بخشها را بی کیفیت و کم اهمیت جلوه میدهد.»
معاون آموزش متوسطه با انتقاد از این که برخی معلمان تحت تاثیر فضای غالب بر رسانهها و تبلیغات این کتابها قرار گرفتهاند، میگوید: «عدهای از معلمان باورشان شده است که این کتابها معجزه میکنند و از این رو در ابتدای سال خرید آنها را به دانش آموزان پیشنهاد میکنند، در حالی که این برداشت کاملاً اشتباه است و ما بارها در کلاسهای ضمن خدمت این موضوع را تذکر داده ایم.»
وی ادامه میدهد: « برخی از معلمان راحت طلب شدهاند، در گذشته معلم باید در پایان درس، خودش چند سئوالی را طراحی میکرد و به دانشآموزان میداد تا حل کنند، اما حالا بدون هیچ سختی و تلاشی در ابتدای سال یکی از کتابهای کمک آموزشی را معرفی میکنند و بعد از هر درس میگویند چه صفحاتی حل شود. »
سحرخیز با بیان این که شمارگان کتابهای کمک آموزشی با سایر کتابهای موجود در کشور قابل مقایسه نیست،می گوید: « اگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جدولی از فروش کتابهای کمک آموزشی درسی مدارس و فروش سایر کتابها را منتشر کند، مشخص میشود که عدهای از فروش کتابهای کمک درسی چه سودهای کلان میبرند. »
معاون آموزش متوسطه در پاسخ به این سئوال که چرا آموزش و پرورش مانع از سود جویی ناشران این کتابها نمیشود، توضیح میدهد: « متاسفانه دستهای زیادی در بازار کتابهای کمک درسی مانع از برخورد با ناشران متخلف میشود و از سوی دیگر آموزش و پرورش به تنهایی نمیتواند با آنها مقابله کند، این ناشران هم اکنون به راحتی در صدا و سیما و سایر رسانهها و در بلیبوردهای تبلیغی در سطح شهر تبلیغ میکنند، بنابراین برخورد با این ناشران نیاز به توافق و تعامل جمعی سایر دستگاههای متولی دارد. »
وی با اشاره به موضوع کنکور سراسری و تاثیر آن در تولید روز افزون کتابهای کنکور میگوید: «پیشبینی ما این است که با حذف کنکور بازار فروش این کتابها از رونق بیفتد، اما بدون شک ناشران آنها بیکار نمیمانند و به سالهای پایینتر تحصیلی ورود پیدا میکنند. هم چنان که این اتفاق افتاده است و این ناشران به تولید کتابهای تستزنی برای مدارس نمونه دولتی و تیزهوشان روی آورده اند.»
سحرخیز ادامه میدهد: «برنامهریزی کردهایم که میزان پژوهش و سئوالات تشریحی و عمقی را بالا ببریم و نمرههای آن را در امتحانها افزایش دهیم و به این وسیله تا حدی جلوی بازار کاذب کتابهای کمک درسی را بگیریم.»
رکورد شمارگان کتاب
چندی پیش مدیرکل انتشارات کتب آموزشی وزارت آموزش و پرورش از انتشار بیش از 5 میلیون نسخه کتابهای چاپ اول با رویکرد کمک آموزشی و 33 میلیون نسخه کتابهای تجدید چاپ شده در همین حوزه در کشور خبر داد که با جمع آنها به رقم تقریبی 40میلیون کتاب میرسیم که با توجه به تعداد دانشآموزان کشور به هر نفر حدود 3 نسخه میرسد.
این وضع و آشفتگی بازار کتابهای کمک درسی و آموزشی در کشور موجب شد تا وزارت آموزش و پرورشی از اواخر دهه 1370 خورشیدی به این نتیجه برسد که باید به فکر ساماندهی کتابهای کمک آموزشی باشد، اتفاقی که با گذشت حدود یک دهه سرانجام چندی پیش و در هشتصد و بیست و هشتمین جلسه شورای عالی آموزش و پرورش با حضور رئیسجمهوری به ثمر نشست و با ابلاغ مصوبه این جلسه، همه ناشران، نویسندگان، نهادها و سازمانهایی که در حوزه کتاب و رسانههای آموزشی فعالیت میکنند، به رعایت استاندارهای اعلام شده از سوی وزارت آموزش و پرورش موظف میشوند و روی همه کتابهای تایید شده هم نشان استاندارد نقش میبندد.
بر اساس آمار ارائه شده از سوی دفتر انتشارات آموزشی وزارت آموزش و پرورش، به طور میانگین دانشآموزان مقطع ابتدایی در طول 5 سال تحصیل از 5/4 کتاب مرتبط استفاده و خانوادهها هم حدود 7 هزار تومان برای آن هزینه میکنند که با توجه به موقعیت اجتماعی و اقتصادی خانوادهها، این رقم متفاوت است. این در حالی است که وزیر آموزش و پرورش چندی پیش کتابهای کمک آموزشی که جوابها را در اختیار دانش آموزان قرار میدهد، ضد نظام تعلیم و تربیت خواند و گفت: « کتابهای درسی 50 درصد دانش آموزان را اهل تفکر میکند و چنان چه کتابهای کمک آموزشی 70 درصد دانشآموزان را اهل تفکر کند، از این دسته کتابها حمایت خواهد شد. »
حال سئوال اینجاست که منظور وزیر محترم آموزش و پرورش از این که کتابهای درسی 50 درصد دانشآموزان را اهل تفکر میکنند چیست و آقای حاجی بابایی با چه فرمولی به این نتیجه دست یافته است و این سخن که اگر کتاب کمک آموزشی 70 درصد دانش آموزان را اهل تفکر کند، از این دسته کتابها حمایت خواهد شد چه معنایی دارد و سئوال مهمتر آن که با چنین استدلالی چگونه میتوان ساماندهی بازار کتابهای درسی و کمک آموزشی را انتظار داشت؟
تا زمانی که نیاز واقعی دانشآموزان به کتابهای کمک درسی شناخته نشود و نظارت و کنترلی بر تالیف و انتشار آنها نباشد، نمیتوان به «آموزش اندیشه محور» امیدوار بود. نمره گرایی بر پایه محفوظات، نشانه آفت نظام آموزشی کشور است و انتشار انبوه کتابهای کمک آموزشی غیر استاندارد نیز به این پدیده دامن زده است و مقابله با آن مهم نیازمند عزمی جدی است که هماهنگی و نظارت تمامی ارکانهای آموزشی کشور را میطلبد.
بسیار مقاله خوب و تحقیقی بود. اگر اجازه دهید از مطالب آن در وبلاگ خود با ذکر منبع استفاده کنیم.