آسیب های اجتماعی و خودکشی

خودکشی، عملی است که فرد برای پایان دادن زندگی خود بطور آگاهانه و خودخواسته انجام می‌دهد.


چکیده :   خودکشی، عملی است که فرد برای پایان دادن زندگی خود بطور آگاهانه و خودخواسته انجام می‌دهد. فرد هنگامی دست به خودکشی می‌زند که دیگر امیدی به زندگی یا به عبارتی امیدی به یافتن راه حل برای آینده خود  نداشته باشد و همه در ها را برای  حل مشکلات  خود بسته  می یابد. معمولا خود کشی بدون برنامه ریزی قبلی صورت می گیرد و فرد برای انجام آن از ماهها قبل تصمیم گیری نمی کند. بلکه در مقطع زمانی کوتاه تصمیم گیری و اجرای آن صورت می پذیرد.   خود کشی انواع مختلفی دارد که برخی از آنها عبارتند از :  خودکشی تقلیدی  ، خودکشی ترحمی  ، خودکشی اجباری ، خودکشی اینترنتی ، خودکشی دسته‌جمعی ، خودکشی آیینی ، حمله انتحاری ، خودکشی با قرار قبلی ، خودکشی نوجوانان ، خودکشی به علت  احساس گناه ، خودکشی به علت ترس ، خودکشی به علت شکست عشقی و البته برخی موارد دیگر نظیر بدهکاری ، آبروی از دست رفته ، ترس از پیری و ناتوانی ، عدم موفقیت در تحصیل یا تجارت و . . .   در دین مبین اسلام نیز خودکشی عملی تقبیح شده محسوب می شود و  اقدام به خودکشی حرام و زشت شمرده شده‌است. آیات قرآنی و روایات امامان و پیامبر اسلام بر زشتی و نادرست بودن این کار دلالت دارد که به بررسی آنها نیز خواهیم پرداخت.    در این مقاله به بررسی انواع خود کشی ، ریشه یابی اجتماعی و راهکار های عملی جلو گیری از این عمل شنیع پرداخته ایم.  کلمات کلیدی : خود کشی -  انواع خود کشی  -  دلایل اقدام به خود کشی 

   مقدمه  خود کشی پدیده ای روانی- اجتماعی و موضوعی چند وجهی با پیچیدگی های زیاد می باشد   وقتی شخصی مرتکب خودکشی می شود ،معمولا"وابستگان ودوستان او متعجب و حیران می شوند چرا که معتقدند او آرام بود وزندگی می کرد ،اما پس از بررسی دقیق سر نخ ها یی به دست می آید که در عین دشواری ،ضرورت پیگیری وجستجوی کمک وخدمات تخصصی را آشکار می سازد .بنابراین ،پیش بینی خودکشی حتی برای متخصصان امری آسان ودقیق نیست ،از این رو بررسی دقیق علایم ونشانه های خطر خود کشی برای تشخیص به موقع ومناسب ،بسیار کمک کننده است.   در واقع خودکشی محدود به افرادی خاص نیست و تقریبا در مورد هرکسی که دارای میل به مرگ و افکار خودکشی می‌باشد ممکن است صورت پذیرد. شیوع خودکشی در بین نوجوانان روبه افزایش است. بیشتر نوجوانانی که اقدام به خودکشی می‌کنند از لحاظ اجتماعی منزوی هستند. این امر خصوصا در مورد پسران صادق است. دوسوم دخترانی که اقدام به خودکشی می‌کنند با یک پسر رفتار معمولا وفادار هستند. به علاوه بیشتر نوجوانانی که اقدام به خودکشی می‌کنند والدینی دارند که طلاق گرفته یا جدا شده‌اند و تعداد زیادی از آنها دارای والدین الکلیک هستند.. بیشتر جوامع غربی در پی جلوگیری از خودکشی و در صورت امکان مانع انجام گرفتن آن می‌شوند. در مقابل چنانچه اشاره شد در بعضی فرهنگ‌ها خودکشی عملی بزدلانه تلقی می‌شود. 

 تعریف و ماهیت خود کشی :    خود کشی در فرهنگ فارسی به معنای «خود را به وسیله ای کشتن »«انتحار » «خود را کشتن»آمده است .خودکشی به عنوان عملی که شخص برای معدوم کردن خود ،در حالی که اختیار مرگ وزندگی را دارد وبه لحاظ اخلاقی نیز به انجام آن موظف نیست ،تعریف شده است .در فرهنگ روانشناسی ، خود کشی به عنوان نابود کردن آگاهانه خویش برای رها شدن از موقعیتی غیر قابل تحمل تعریف شده واشاره دارد که خود کشی هایی که با انگیزه ملاحظات مذهبی واخلاقی (فرار از عملی مغایر  با شرف ،سر بار دیگران نبودن )صورت می گیرد ،نوعی فداکاری تلقی می شود و آنها را با خودکشی هایی که ناشی از عواطف مختل ،مشوش و...است متفاوت می دانند .  رفتار های خودکشی گرا را می توان به افکار (فرایند های ذهنی )ویا براساس پیامدهای مهلک (مرگ آور )مثل خود کشی وپیامدهای غیر مهلک از قبیل اقدام به خود کشی (شبه خود کشی )یا اعمال خود آسیبی طبقه بندی کرد .شبه خود کشی عبارت است از :«اقدام به عملی غیر مهلک که در آن فرد به عمد یا از روی نقشه ،قصد خود آسیبی (مجروح ومسموم ساختن خود را )دارد اما منجر به مرگ نمی شود .»

  بحث اصلی  خودکشی     به نظر دورکیم، انسانها موجوداتی هستند که  آرزوهایی نا محدود دارند. آنان بر خلاف جانوران دیگر با برآورده شدن نیازهای زیستی شان ، به یک آرامش نباتی می رسند ، سیری ناپذرند و بعد از رسیدن به یک هدف هدف بزرگتر ی را مد نظر قرا می دهند و این است که زندگی آنها در تطاطم است و انسانها هموراه در تکاپو.  البته تلاش ویژگی ایت حیوان ناطق است ولی هرگاه این تلاش باعث آسیب رساندن به خود ، خانوده و جامعه شود ، دیگر عقلانی و منطقی نیست.  از این سیری ناپذیری طبیعی نوع بشر چنین بر می آید که آرزوهای انسان را تنها می توان با نظارت های خارجی، یعنی با نظارت اجتماعی مهار کرد. جامعه بر آرزوهای بشری محدودیت هایی را تحمیل می کند. در جوامع خوب تنظیم شده، نظارت های اجتماعی بر گرایش های فردی یک رشته محدودیت هایی می نهند، چندان که « هر فردی در محدوده خودش کم و بیش تشخیص می دهد که تا چه حدی می تواند به بلند پروازی هایش میدان دهد.. بدین سان، هدف و سرانجامی بر سوداهای فرد نهاده می شود».  هر گاه شیرازه تنظیم های اجتماعی از هم گسیخته گردند،. حال آنکه « فقر ما را در برابر خودکشی محافظت می کند، زیرا به خودی خود یک عامل بازدارنده است». از آنجا که تحقق امیال انسان بستگی به منابعی دارد که در دسترس او قرار دارند، بینوایان که منابع محدودتری در اختیار دارند، کمتر دچار بی هنجاری می شوند. نظریه رفتار انحرافی دورکیم با تبیین آمادگی های گوناگون در برابر ناهنجاری بر حسب فراگرد اجتماعی-یعنی بر حسب رابطه میان افراد و نه بر وفق گرایش های زیست شناختی آنها-در واقع نظریه جامعه شناختی رفتار انحرانی را مطرح ساخته بود، هر چند که خود نتوانسته بود دلالت های عام این بصیرت مهم را نشان دهد. به گفته رابرت.کی.مرتون که نخستین بار دلالت های فراگیر اندیشه دورکیم را در این زمینه کشف کرده و با روشی منظم آنها را بسط داده بود، « ساختارهای اجتماعی فشار معینی را بر برخی افراد جامعه اعمال می کنند تا آنها را به رفتار ناسازشکارانه وا دارند». خود کشی و ناهنجاری برنامه تحقیقی دورکیم و جان کلام آثار او، به سرچشمه های سامان و بی سامانی اجتماعی و نیروهایی راجعند که تنظیم یا عدم تنظیم هیئت اجتماعی را موجب می شوند. اثر دورکیم درباره خودکشی که بحث و تحلیل بی هنجاری یک از بخش های آن است، باید از این زاویه مورد مطالعه قرار گیرد. دورکیم پس از کشف این واقعیت که علت برخی از انواع خود کشی را می توان در بی هنجاری یافت ،خودکشی ناشی از بی هنجاری را به عنوان شاخص درجه معمولاً غیر قابل اندازه گیری یکپارچگی اجتماعی بکار برد. بر خلاف آنچه که ظاهراً استنباط می شود، این نوع استدلال دوری، بلکه کاربرد وسیعتر روش تحلیل دورکیم بود. او چنین استدلال می کرد: جامعه ای نیست که خودکشی در آن رخ ندهد و بسیاری از جوامع در دراز مدت، نرخ خودکشی یکسانی دارند. این امر خود نشان می دهد که خودکشی را باید یک رخداد « بهنجار» و عادی بشمار آورد. اما افزایش ناگهانی میزان خودکشی در برخی از گروه های جامعه و یا کل جامعه. یک رخداد « نابهنجار» و نشان دهنده اختلالهای نو پدید در جامعه است.از این روی نرخ بالا و نابهنجار خودکشی را در گروه ها و قشرهای اجتماعی خاص یا در کل جامعه، می توان به عنوان شاخص نیروهایی دانست که در یک ساختار اجتماعی در جهت عدم یکپارچگی عمل می کنند .

 چرا خودکشی؟ ( دلایل خود کشی )  

   خودکشی رفتار یا پدیده ای است که از جوانب متعدد اجتماعی ، فردی ، شخصیتی ، دینی ، و ...  باید مورد بررسی قرار گیرد. تا آنجا که مشخص است خودکشی در بسیاری از جوامع قدیم و جدید  وجود داشته و دارد و در هر کجا که انسان ها زندگی می کنند خودکشی هم اتفاق می افتد. بدون تردید خودکشی در هر جا، هرخانواده و هر جامعه ای که اتفاق بیفتد عوارض نامطلوب خانوادگی، اجتماعی و...  برجای می گذارد؛ به نوعی که این خودکشی می تواند عاملی برای شروع و یا بروز یک نوع بیماری روانی و یا جسمی گردد و حتی باعث متلاشی شدن خانواده و مانعی برای سیر مطلوب و طبیعی خانواده شود . افراد یک جامعه نیز زمانی که از خودکشی فرد و یا افرادی مطلع شوند ، غم زده می شوند و ممکن است دچار نوعی اضطراب و یا نگرانی در مورد  وقوع خودکشی در خانواده خود گردند، به همین دلایل است که خودکشی بایستی از دیدگاه های روانی ، اجتماعی ، خانوادگی ، اقتصادی ، تحصیلی ، کاری ، قانونی و... مورد بررسی و توجه قرار گیرد. ریشه یابی هرگونه عامل ، و یا عواملی که زمینه را برای خودکشی فراهم می سازد بسیار مهم است ؛ از این رو است که اگر در کشورهای پیشرفته آمار خودکشی بالا برود موضوع ، آنقدر مورد بحث و گفتگو قرار می گیرد و کارشناسان و صاحب نظران موضوع خودکشی را بررسی می نمایند تا زمینه مساعد ساز خودکشی را دریافته و برای آن به طور جدی چاره جویی نمایند.  خود کشی را می توان به سه نوع تقسیم بندی نمود:    1- خودکشی موفق: افرادی که به طور جدی خودکشی می کنند و با روشی که انتخاب می نمایند به زندگی خود پایان می دهند.    2- خودکشی ناموفق : آنهایی که با هر روش انتخابی اقدام به خودکشی می کنند و نجات می یابند.    3- خودکشی خاموش: آمار خودکشی در این نوع ، بسیار بالاتر از دیگرانواع خودکشی است. در این مورد با وجودی که فرد از انجام بعضی رفتارها و یا عادات آگاهی دارد و می داند که ادامه آن رفتار و یا عادات موجب عارضه جسمی، معلولیت و یا مرگ  وی می شود و با وجودی که در مورد آن رفتار و یا عادات مخرب با وی مکرراً صحبت شده وعواقب آن به وی گوشزد می گردد ، اما وی به رفتار وعادت خود ادامه داده و به سلامتی خود بی توجهی می نماید. شاید بتوان این نوع خودکشی را "خودکشی محترمانه" نامید، به عنوان مثال: اعتیاد به مواد مخدر، الکل، سیگار، استفاده غیرمجاز از داروهای زیان آور، و یا بیماران قلبی ، فشار خونی ، و دیابتی ها ؛ که این بیماران در مورد استفاده از داروهای تجویزی بی توجهی می نمایند و رژیم غذایی خود را رعایت نمی کنند. درهمین زمینه بعضی از تصادفاتی که منجر به مرگ راننده شده و نمی توان دلیل و یا علت مشخصی را برای آنها پیدا کرد، نمونه ی این گونه خودکشی است.  درخصوص علل خودکشی دودیدگاه عمده وجود دارد.دیدگاه اول مسئولیت خود کشی را بردوش جامعه می گذارد .(مثل دورکهایم واستنگل )دیدگاه دوم که روانشناختی است بیشتر بیانگر مسئولیت وتصمیم گیری فردی است (مثل فروید )هرچند به نظر می رسد تعامل وترکیبی از عوامل اجتماعی وفردی بیشتر تعیین کننده موضوع باشد .با این حال ،رویکرد های مختلف تبیین های متفاوتی برای خودکشی ارائه می کنند. نظریه یادگیری وبه نوعی رفتارگرایی ،براهمیت اکتسابی بودن رفتارهای خودکشی تأکید دارد وموضوعاتی همانند انتقام،پیوستن به فرد مورد علاقه واز دست رفته ،وآرامش مطلق رابرای خودکشی تقویت کننده می دانند .از این منظر چون این رفتارها یاد گرفته شده اند ،بنابراین ،می توان با ایجاد شرایط یاد گیری آنها راتغییر داد. نظر پردازان شناختی خودکشی را نمونه ای از رفتار حل مسأله بیان می کنند .احتمالا"در طول سال رشته ای از رویدادهای منفی که درکنترل شخص نیستند ،پیش از اقدام به خود کشی ،رخ می دهند وموجب می شود که منابع حمایتی خویش را از دست داده (مثلا"طلاق یا فقدان عزیزی در زندگی )وبه لحاظ ارزیابی شناختی دچار محدودیت واز دیدن تمامی ابعاد یک موضوع با دشواری مواجه می شود دیگر عقلانی و منطقی نیست.  از این سیری ناپذیری طبیعی نوع بشر چنین بر می آید که آرزوهای انسان را تنها می توان با نظارت های خارجی، یعنی با نظارت اجتماعی مهار کرد. جامعه بر آرزوهای بشری محدودیت هایی را تحمیل می کند. در جوامع خوب تنظیم شده، نظارت های اجتماعی بر گرایش های فردی یک رشته محدودیت هایی می نهند، چندان که « هر فردی در محدوده خودش کم و بیش تشخیص می دهد که تا چه حدی می تواند به بلند پروازی هایش میدان دهد.. بدین سان، هدف و سرانجامی بر سوداهای فرد نهاده می شود».  هر گاه شیرازه تنظیم های اجتماعی از هم گسیخته گردند،. حال آنکه « فقر ما را در برابر خودکشی محافظت می کند، زیرا به خودی خود یک عامل بازدارنده است». از آنجا که تحقق امیال انسان بستگی به منابعی دارد که در دسترس او قرار دارند، بینوایان که منابع محدودتری در اختیار دارند، کمتر دچار بی هنجاری می شوند. نظریه رفتار انحرافی دورکیم با تبیین آمادگی های گوناگون در برابر ناهنجاری بر حسب فراگرد اجتماعی-یعنی بر حسب رابطه میان افراد و نه بر وفق گرایش های زیست شناختی آنها-در واقع نظریه جامعه شناختی رفتار انحرانی را مطرح ساخته بود، هر چند که خود نتوانسته بود دلالت های عام این بصیرت مهم را نشان دهد. به گفته رابرت.کی.مرتون که نخستین بار دلالت های فراگیر اندیشه دورکیم را در این زمینه کشف کرده و با روشی منظم آنها را بسط داده بود، « ساختارهای اجتماعی فشار معینی را بر برخی افراد جامعه اعمال می کنند تا آنها را به رفتار ناسازشکارانه وا دارند». خود کشی و ناهنجاری برنامه تحقیقی دورکیم و جان کلام آثار او، به سرچشمه های سامان و بی سامانی اجتماعی و نیروهایی راجعند که تنظیم یا عدم تنظیم هیئت اجتماعی را موجب می شوند. اثر دورکیم درباره خودکشی که بحث و تحلیل بی هنجاری یک از بخش های آن است، باید از این زاویه مورد مطالعه قرار گیرد. دورکیم پس از کشف این واقعیت که علت برخی از انواع خود کشی را می توان در بی هنجاری یافت ،خودکشی ناشی از بی هنجاری را به عنوان شاخص درجه معمولاً غیر قابل اندازه گیری یکپارچگی اجتماعی بکار برد. بر خلاف آنچه که ظاهراً استنباط می شود، این نوع استدلال دوری، بلکه کاربرد وسیعتر روش تحلیل دورکیم بود. او چنین استدلال می کرد: جامعه ای نیست که خودکشی در آن رخ ندهد و بسیاری از جوامع در دراز مدت، نرخ خودکشی یکسانی دارند. این امر خود نشان می دهد که خودکشی را باید یک رخداد « بهنجار» و عادی بشمار آورد. اما افزایش ناگهانی میزان خودکشی در برخی از گروه های جامعه و یا کل جامعه. یک رخداد « نابهنجار» و نشان دهنده اختلالهای نو پدید در جامعه است.از این روی نرخ بالا و نابهنجار خودکشی را در گروه ها و قشرهای اجتماعی خاص یا در کل جامعه، می توان به عنوان شاخص نیروهایی دانست که در یک ساختار اجتماعی در جهت عدم یکپارچگی عمل می کنند .

.از این دیدگاه ،خودکشی ممکن است ازارزیابی شناختی شخص از موقعیت به عنوان شرایطی نا امید کننده وازمرگ به عنوان راهی برای خلاص شدن از مشکلات ،نشأت بگیرد.چرا افراد خودرا می کشند ؟ - انتقام وخشم - افسردگی  - ناتوانی - فقدان وضعف عزت نفس - توهم و باورهای هذیانی روان پریشی - تصمیم گیری های به ظاهر منطقی ،مبتنی بردورنمای زندگی وشکست در آنها .درد فیزیکی ،عاطفی یا معنوی)

 انواع خودکشی   خودکشی انواع و اقسامی دارد و از جهات مختلف می توان آن را تفسیر نمود. 1- از جهت موفقیت در عمل:  خودکشی کامل یا موفق به خودکشی ای گفته می شود که شخص اقدام کننده موفق شد که از این راه به زندگیش پایان دهد. اما در خودکشی ناقص یا ناموفق فرد از این عمل جان سالم بدر می برد.  بین آنان که اقدام به خودکشی می کنند، با آنان که از این اقدام کشته می شوند تفاوت هست. جیمز کاستلی می گوید:   "تخمین زده می شود که در مقابل هر خودکشی کامل و موفق حداقل هشت و حداکثر صد مورد اقدام به خودکشی ناموفق وجود دارد." 2- از جهت وسیله و ابزار خودکشی. گاهی با خلق آویز کردن و گاهی با مواد سمی و گاهی با آتش زدن؛ برخی با اسلحه گرم و یا سرد و مانند این امور اقدام به خودکشی می کنند.  3-  از جهت هدف و انگیزه:  خود کشی از جهت هدف و انگیزه  انواع مختلفی دارد که برخی از آنها عبارتند از :   خودکشی تقلیدی  ، خودکشی ترحمی  ، خودکشی اجباری ، خودکشی اینترنتی ، خودکشی دسته‌جمعی ،   خودکشی آیینی ، حمله انتحاری ، خودکشی با قرار قبلی ، خودکشی نوجوانان ، خودکشی به علت  احساس گناه ، خودکشی به علت ترس ، خودکشی به علت شکست عشقی و البته برخی موارد دیگر نظیر بدهکاری ، آبروی از دست رفته ، ترس از پیری و ناتوانی ، عدم موفقیت در تحصیل یا تجارت و . . .   در این باره گفته اند:" گاهی خودکشی صورت خود دوستی دارد. بدین معنا که آدمی خود را آن چنان دوست دارد که بدین معنا که آ دمی خود را آن چنان دوست دارد که حتی حاضر نیست گردی به دامنش بنشیند یا غباری بر چهره او قرار گیرد. انتظار دارد که همگان وجود او را آن چنان که مورد نظر اوست دوست بدارند. عشق به خود و علاقه به خود سبب آن می شود که اگر احساس کرد برای او قرار است تلخ کامی پیش آید دل به مرگ دهد. - گاهی خودکشی برای جلب نظر و کسب معروفیت است. آن کس که دچار احساس کمتری است و گمان دارد که در آسمان بدین وسعت ستاره ای نیست که برای او بدرخشد حتی ممکن است تن به خودکشی دهد، تا از این راه جلب نظر و کسب معروفیت کند. - گاهی به خاطر دیگری است. مثل غم مرگ و از دست دادن عزیزی که گمان دارد در آن صورت برای اون غیر قابل تحمل است یا میل به مجازات دیگران که از طریق مرگ خود دل آنان را بسوزاند و اشک آنان را جاری سازد." "امیل دورکهایم " جامعه شناس فرانسوی خودکشی را منحصراً از دیدگاه تعامل میان فرد و جامعه نگاه می کند و آن را به سه دسته بزرگ تقسیم می کند:1- خودکشی ناشی از بی قانونی یا بی هنجارانه 2- خودکشی ناشی از خودخواهی یا خودکشی خودخواهانه 3- خودکشی ناشی از غیر خواهی یانوع دوستانه  - مراد از خودکشی ناشی از خودخواهی این است که فرد مطلقا هیچ گونه وابستگی به جامعه ندارد و خود را به هیچ شیوه معنا داری مقید به جامعه و دیگر افراد نمی داند.  او پس جدا شدن از خانواده یا مذهب و یا اجتماع اقدام به خودکشی می کند.- مراد از خودکشی بی قانونی یا هنجارانه این است که خود جامعه وابستگی های فرد به جامعه را تضعیف می کند و وی را در مقابل تکانه های خود کشانه مستعدتر می سازد. به دیگر سخن این که: فرد می بیند وسایلی را که در اختیار دارد با احتیاجات نمی خواند و به اصطلاح امیدش را به اجتماعی از دست می دهد، نا امید می شود و از اجتماع جدا می گردد و به خود کشی روی می آورد. این نوع خودکشی معمولاً در دوران بحران اقتصادی و به هنگام جدایی زن و شوهر و از این قبیل امور، رخ می دهد. - مراد از خودکشی ناشی از غیرخواهی یا نوع دوستانه این است که فرد شدیداً وابسته و مقید هنجاریهای جامعه خود است و به علت نیرومندی شدید این وابستگی ها، دست به خودکشی می زند.  امیل دورکهایم در بیان انواع خودکشی ها، فداکاری و ایثار در راه عیقده و مکتب را نیز نوعی از خودکشی بیان داشته است. در حالی که این از انواع خودکشی نیست. چرا که خودکشی معلول احساس ویژه ای است که بر شخص بیمار روانی عارض می شود و به دنبال این عارضه به عمل خودکشی مبادرت می کند، در حالی که فداکاری در راه عقیده این چنین نیست، ایثارگر از سلامت روانی بهره مند است و آگاهانه و سنجیده دست به این اقدام می زند و به دنبالش تحسین قهرمانانه را به دنبال دارد.

خودکشی از دیدگاه اسلام

 نظر اسلام درباره خودکشی:    در اسلام اقدام به خودکشی حرام و زشت شمرده شده است آیات قرآنی و روایات معصومان(ع) بر زشتی و نادرست بودن این کار دلالت دارد که اینک به گونه ای فشرده و گذرا، در این باره مطالبی را بیان می داریم.  الف: آیات قرآنی در مورد خودکشی    - ولاتقتلوا بایدیکم الی التهلکه   - خود را به دست خود به هلاکت نیفکنید    - ولا تقتلوا انفسکم ان الله کان بکم رحیماً و من یفعل ذلک عدواناً و ظلماً فسوف نصلیه ناراً و کان ذلک علی الله یسیراً   - و خودتان را مکشید، خداوند نسبت به شما مهربان است و هر که این عمل را از روی تجاوز و ستم انجام دهد به زودی او را در آتش وارد خواهیم ساخت و این کار برای خود آسان می باشد.  - ب: روایاتی چند در مورد خودکشی  از رسول گرامی سلام (ص) : «الذی یخنق نفسه یخنقها فی النار والذی یطعنها فی النار»   «آن که خود را خفه کند و بکشد خویشتن را در آتش جهنم خفه کرده است و آن که با نیزه خودکشی کند در آتش جهنم است.

نتیجه گیری :    راهکار های جلو گیری از خود کشی :

   معمولاً فرد خودکشنده قبل از این که به عمل خودکشی اقدام نماید به گونه ای اطرافیانش را از این قصد آگاه می کند.  اطرافیان و مربیان وی وظیفه دارند که با بروز این حالات به فکر درمان و اقدام پیشگیرانه باشند.   علائم و حوادث هشدار دهنده از این قرار است:   - قطع رابطه با دیگران و تمایل بیش از حد به گوشه گیری  - بروز حالات عصبانیت و ناراحتی شدید در برخورد با دیگران   -   اهمیت ندادن به قیافه ظاهری، طرز لباس پوشیدن، بی توجهی به آرایش سرو صورت.  - بهانه گیری بدون دلیل در مورد غذا و پوشاک و سایر موارد   - تکرار این سخن که می خواهم خودم را بکشم.   پیشگیری از بروز این بیماری همان گونه که در بحث اهمیت و ضرورت توجه اولیاء و مربیان به پدیده  خودکشی ذکر شد پدیده خودکشی قابل پیشگیری است. احساس خودکشی ممکن است که در شرایطی بر فرد بیمار روانی عارض بشود و با مراقبتهای ویژه و راهنمایی های حساب شده فرد ، از ارتکاب به عمل خودکشانه رهایی یابد. همان گونه که جیمز کاستلی می گوید که : اگر در مواقع بحرانی به او کمک بشود به احتمال زیاد فرد دوباره به خودکشی روی نخواهد آورد.

 برخی از راههای پیشگیرانه  در اسلام    رهیافت های اسلامی

     با توجه به این آیات و روایات مختلف در می یابیم :    اولاً: مومن اقدام به خودکشی نمی کند آنان که به خدا و قیامت اعتقادی ندارند و از نفس مطمئنه بهره ای  نبرده اند و از نظر روحی به جهت نداشتن ایمان آسوده خاطر نیستندبه سوی خودکشی اقدام میکنند.    اما آن که از ایمان راسخ به مبدا و معاد برخوردار است او از گرفتاریها و سختیهای روزگار از کوره به در نمی رود و خم به ابرو نمی آورد در روایت است که پیامبر گرامی(ص) فرمود که مومن از کوه استوارتر است    گرفتاریهای روزگار او را متزلزل نمی کند آن که متزلزل است مومن نیست و آن که مومن است متزلزل نمی شود.   ثانیاً به فرض که بر اثر سختیهای روزگار مومن متزلزل شود رهنمودهای اسلامی او را از عذاب خداوندی می ترساند و می فرماید آن که با اقدام به خودکشی جانش را از دست دهد در جهنم خداوندی تا ابد معذب خواهد بود. توجه و دقت به این رهنمود آدمی را از ارتکاب به خودکشی باز می دارد ایمان به خدا و روز قیامت و توجه به حرمت این کار که موجب عذاب خداوندی خواهد شد مهمترین عامل بازدارنده از این کار است. - تقویت ایمان مذهبی ، توجه به خدا و قیامت یا زندگی پس از مرگ.    - برقراری تفاهم اخلاقی در اعضای خانواده و رعایت احترام همدیگر، احترام به والدین و محبت به فرزندان.   - شرکت در کارهای جمعی مثل بازیهای سالم و مشروع ، رفتن به گردشهای علمی، زیارت اماکن مقدس و شرکت در بسیج دانش آموزی و یا دانشجویی، و مانند آن.  صله رحم ، و رفت و آمد با بستگان دوستان و افراد مومن و شایسته.   ازدواج   - کنار نهادن آرزوهای بزرگ و طولانی و دور از دسترس.   - مقایسه نکردن امور معیشتی خویش با دیگران ، به ویژه با آنان که از نظر مادی در وضع بهتری هستند. - تعدیل احساسات و حساسیتهای جوانی، جوان از احساس و حساسیت ویژه ای بهره مند است گاهی افراد در حساسیتها فرد را به عمل خودکشی سوق می دهد حال اگر این احساس تعدیل بشود دیگر به سوی این عمل نمی رود.  اساس خودکشی در نوجوانان و جوانان حساسیت است آنها مسئله قابل ذکر و استدلالی ندارند که در اثر آن بخواهند تن به خودکشی بدهند منطق آنان ضعیف و اغلب قابل تغییر است با مختصر مذاکره و مشاوره ای ، با ایجاد دگرگونی و تغییری در روش زندگی و در محیط او این امر درمان می شود .   دو چیز در بازسازی فرد و پیشگیری و درمان افراد متمایل به خودکشی بیش از دیگر امور موثر است یکی بازسازی شخصیت است و دیگری تقویت ایمان به خدا و زندگی پس از مرگ افرادی که اسیر عواطفند و سطح توقعشان بالا است و خود را عزیزدردانه می دانند و معتقدند که هیچ امری نباید خلاف رای و نظرشان باشد ، با کوچکترین پیش آمدی دست به اعمال خطرناکی می زنند برای جلوگیری از پیشامدهای خطرناکی به مانند خودکشی، راه حل این است که باید شخصیت انسانی او را بازسازی نمود و به او تفهیم نمود و راه و رسم زندگی و علاقه اجتماعی را در او گوشزد کرد، باید به او فهماند که دیگران او را دوست دارند و نیز باید به او تفهیم کرد که نباید او بیش از اندازه وابسته به دیگران باشد، باید بکوشد تا روی پای خود بایستد. پیشگیری و تقویت ایمان

  یکی از مهمترین و بهترین راههای پیشگیری و درمان خودکشی تقویت ایمان است به اعتراف روانپزشکان و متخصصان امر تعلیم و تربیت ، بین خودکشی و افسردگی با بی ایمانی ، رابطه ای مستقیم برقرار است افرادی که دست به خودکشی می زنند یا از ایمان به خدا و زندگی پس از مرگ محرومند و یا از ایمان ضعیفی برخوردارند، حال اگر در جهت تقویت ایمان آنان کوشش بشود و به خدا و زندگی پس از مرگ معتقد گردند، در این صورت از خطر خودکشی مصون می مانند، "دلیل کارنگی" در این باره می نویسد:  " در آمریکا به طور متوسط در هر سی و پنج دقیقه یک نفر خودکشی می کند و در هر دو دقیقه یک نفر دیوانه می شود اگر این مردم از تسکین خاطر و آرمش دین و عبادت به آدمی می بخشد نصیبی داشتند، ممکن بود از اغلب این خودکشیها و بسیاری از دیوانگی ها جلوگیری شود به فرض که بر اثر سختیهای روزگار مومن متزلزل شود رهنمودهای اسلامی او را از عذاب خداوندی می ترساند و می فرماید آن که با اقدام به خودکشی جانش را از دست دهد در جهنم خداوندی تا ابد معذب خواهد بود. توجه و دقت به این رهنمود آدمی را از ارتکاب به خودکشی باز می دارد ایمان به خدا و روز قیامت و توجه به حرمت این کار که موجب عذاب خداوندی خواهد شد مهمترین عامل بازدارنده از این کار است. - تقویت ایمان مذهبی ، توجه به خدا و قیامت یا زندگی پس از مرگ.    - برقراری تفاهم اخلاقی در اعضای خانواده و رعایت احترام همدیگر، احترام به والدین و محبت به فرزندان.   - شرکت در کارهای جمعی مثل بازیهای سالم و مشروع ، رفتن به گردشهای علمی، زیارت اماکن مقدس و شرکت در بسیج دانش آموزی و یا دانشجویی، و مانند آن.  صله رحم ، و رفت و آمد با بستگان دوستان و افراد مومن و شایسته.   ازدواج   - کنار نهادن آرزوهای بزرگ و طولانی و دور از دسترس.   - مقایسه نکردن امور معیشتی خویش با دیگران ، به ویژه با آنان که از نظر مادی در وضع بهتری هستند. - تعدیل احساسات و حساسیتهای جوانی، جوان از احساس و حساسیت ویژه ای بهره مند است گاهی افراد در حساسیتها فرد را به عمل خودکشی سوق می دهد حال اگر این احساس تعدیل بشود دیگر به سوی این عمل نمی رود.  اساس خودکشی در نوجوانان و جوانان حساسیت است آنها مسئله قابل ذکر و استدلالی ندارند که در اثر آن بخواهند تن به خودکشی بدهند منطق آنان ضعیف و اغلب قابل تغییر است با مختصر مذاکره و مشاوره ای ، با ایجاد دگرگونی و تغییری در روش زندگی و در محیط او این امر درمان می شود .   دو چیز در بازسازی فرد و پیشگیری و درمان افراد متمایل به خودکشی بیش از دیگر امور موثر است یکی بازسازی شخصیت است و دیگری تقویت ایمان به خدا و زندگی پس از مرگ افرادی که اسیر عواطفند و سطح توقعشان بالا است و خود را عزیزدردانه می دانند و معتقدند که هیچ امری نباید خلاف رای و نظرشان باشد ، با کوچکترین پیش آمدی دست به اعمال خطرناکی می زنند برای جلوگیری از پیشامدهای خطرناکی به مانند خودکشی، راه حل این است که باید شخصیت انسانی او را بازسازی نمود

  "پیشگیری و درمان خودکشی"   افرادی را که اقدام به خودکشی کرده‌اند قبل از تصمیم برای بستری کردن یا فرستادن به خانه باید ارزیابی کرد. به علاوه برنامه پیگیری سرپایی قبل از ترخیص باید ریخته شده و شماره تلفن اضطراری برای تماس در صورت عود فکر خودکشی قبل از شروع درمان لازم است در اختیار والدین و نوجوان یا فردخودکشی کننده گذاشته شود.  همچنین افزایش اعتقادات مذهبی و توجه به فلسفه زندگی و حیات از راهکارهای مؤثر پیشگیری از خودکشی است. همچنین با مصاحبه‌های بالینی در مدارس، دانشگاه‌ها و مراکز کارگری می‌توان افرادی را که زمینه مستعد خودکشی دارند شناسایی و نسبت به درمان آنها اقدام نمود. 

منابع و مآخذ :

 1- جیمز کاستلی، خودکشی واپسین تقاضای کمک به نقل از روزنامه سلام ش 551 ؛   2- دکتر امیری قائمی، خانواده و مسایل نوجوانان و جوانان، ج 2 ص 187 ؛   3- اقتباس از خودکشی واپسین تقاضای کمک، به نقل از روزنامه سلام ش 565 و نیز از کتاب عقده های روانی، پور باقر صص 13 و 14 ؛  4- روزنامه رسالت ش 1763؛   5 - روان‌شناسی مرضی؛ ساراسون؛ جلد اول؛ انتشارات رشد 1381؛   6 - خلاصه روانپزشکی علوم رفتاری؛ روانپزشکی بالینی؛ ترجمه دکتر نصرت‌الله پورافکاری؛ انتشارات شهراب 1379؛