موج مکزیکی ( علیرضا خانی )

موج مکزیکی!

در شهر ما، سخنرانی بود که برخلاف رویه معمول سخنوران، قبل از اینکه روی چهارپایه سخنرانی بنشیند، قیمت تعیین می‌کرد واگر صاحب مجلس، چانه می‌زد قبول نمی‌کرد. معروف بود که حتی یک ریال تخفیف نمی‌دهد و از قبل حق الخطابه خود را «طی» می‌کند و تا نگیرد، روی چهارپایه نمی‌نشیند. تا اینجایش عجیب نبود، آنچه عجیب بود اینکه این سخنران به محض نشستن بر مسند وعظ، شروع می‌کرد در مذمت پول سخن راندن و مردم را به خاطر پول‌پرستی سرزنش کردن! مردم هم عادت کرده بودند که پول بدهند تا به خاطر پول دوستی سرزنش شوند.

نمی‌دانم چرا هر وقت تیتر و خبری در روزنامه چاپ می‌شود که مثلاً وزیر نفت از مصرف 10 برابری گاز طبیعی در ایران نسبت به میانگین جهانی خبر می‌دهد یا وقتی که وزیر نیرو از مصرف میانگین چهار برابری برق ایرانیان نسبت به خارجیان خبر می‌دهد، با اینکه هیچ ربطی ندارد، به یاد سخنران شهرمان می‌افتم.

دولت، به خودی خود، پولی ندارد. آنچه دارد یا از مردم به عنوان مالیات می‌گیرد یا نفتی را که متعلق به مردم است می‌فروشد و پول درمی‌آورد. خوب اگر مثلاً خودروسازانی که دولتی هم هستند، خودروهایی تولید می‌کنند که بنزین زیاد مصرف می‌کند و بعد هم دولت، سیستم حمل و نقل عمومی را آنطور که باید گسترش نداده است، مردم چه می‌توانند بکنند؟ جز اینکه سوار همین خودروها شوند وناچار سوخت زیاد هم بسوزانند؟ مگر مردم، می بایست حمل و نقل عمومی درون شهری و برون شهری را سامان دهند؟ مثلاً مردم می‌توانسته‌اند خودشان برای خودشان مترو یا ترن برقی درست کنند و نکرده‌اند؟ مردم باید راه‌آهن یا فرودگاه بسازند و قطار و هواپیما بخرند تا مجبور نباشند سوار خودرو شخصی شوند؟ اگر نه، پس این کارها که نشده است مقصرش مردم نیستند. دولت با پول مردم، کارخانجات خودروسازی دولتی راگسترش می‌دهد و مثلاً بزرگترین سایت خودروسازی خاورمیانه! را در کاشان طی مراسمی افتتاح می‌کند تا خودرویی تولید کند که تکنولوژی آن متعلق به دهه 80 میلادی کره جنوبی است وجای عوض کردن تکنولوژی‌اش، هنوز تولید نشده، اسمش را دو بار عوض می‌کند!بعد با هزار تبلیغات و تسهیلات، این خودروها را به مردم می‌فروشد و آنوقت مردمی که سوار آن می‌شوند سرزنش می‌شوند که چرا سوخت زیاد مصرف می‌کنند!

کارخانجاتی با مجوز و تحت نظارت چندین وزارتخانه و سازمان دولتی، لوازم برقی‌ای تولید می‌کنند که مصرف برقشان بالاست، همین لوازم را به مردم می‌فروشند و‌ آنوقت وزارت نیرو مدام آمار می‌دهد که مصرف برق خانگی در ایران چهار برابر کشورهای توسعه یافته است.

وقتی انبوه لوازم خانگی چینی و کره‌ای و غربی و شرقی وارد کشور می‌شود، کدام دستگاه مسئول کنترل و نظارت برآن است؟ اگر مصرف برق این لوازم بالاتر از حد استاندارد است، مردم مجوزهای واردات را می‌دهند یا دولت؟ مسئول کنترل میزان مصرف این لوازم و گمرکات، مردمند؟

رئیس اتحادیه لوازم خانگی می‌گوید، بیشتر لوازم خانگی موجود در بازار وارداتی است، نوعی یخچال سایدبای ساید 30 فوتی از مکزیک(!) وارد کشور شده است که سالانه 572 کیلووات (معادل 5720 لامپ معمولی یا 25 هزار لامپ کم‌مصرف در یک ساعت) برق مصرف می‌کند.

ما تا به حال فکر می‌کردیم مکزیک فقط کابوی دارد و تیم فوتبال و موج مکزیکی. نمی‌دانستیم موجی از کالاهای پرمصرف مکزیکی، از آن سوی آمریکای مرکزی، چند اقیانوس را طی کرده و به خیابان «امین‌حضور» رسیده است.

موضوع ساده‌ای است. یخچال ساید‌بای‌ساید 30 فوتی را که نمی‌توان لای قنداق بچه پنهان کرد و از مکزیک تا ایران آورد. با جرثقیل در بندرگاه رسمی تخلیه می‌شود و پای ورقه ترخیصش ده ها مهر دولتی می‌خورد. چرا دولت از سرمنشاء جلو این رودخانه را نمی‌گیرد به جای اینکه وزارت نیرو گلایه کند که ساعت پیک مصرف از شب به روز منتقل شده است، چرا نظارتی بر واردات حجیم این کالاها و بر تبلیغات سرسام‌آور آنها در رسانه‌های دولتی نمی‌شود؟ نمی‌شود از یک سو، قبل و بعد و وسط هر سریال تلویزیونی نیم ساعت تبلیغات کالاهای مصرفی برقی داشته باشیم و از آن سو، مدام در رسانه‌ها آمار رشد مصرف برق بدهیم ومردم را به خاطر آن سرزنش کنیم!

نمی‌شود که از یک طرف در تعطیلات نوروزی ـ یا تعطیلات دیگر ـ موج عجیب تبلیغات راه بیندازیم و مردم را یکسره و رگباری ترغیب و تهییج به سفر کنیم و بچه‌ها را بر پدر و مادرها بشورانیم که حتماً مسافرت بروند تا مثلاً آمار 120 میلیون سفر را در دو هفته به ثبت برسانیم و از آن طرف، وسایل حمل و نقل عمومی هم به آن اندازه نداشته باشیم. آنوقت، خانواده‌ای که برای این مسافرت نسبتاً تحمیلی با پیکانی سفر می‌کند که سه برابر خودرو« بیل گیتس» بنزین می‌سوزاند، وقتی برگشت کلی خجالت دولت را بکشد که مصرف سوختش چند برابر میانگین جهانی بوده است.

نمی‌شود که دولت از یک طرف لامپ کم مصرف توزیع کند و از‌ آن سو، درها را چنان باز بگذارد که تمامی نامرغوب‌سازان و پرمصرف سازان دنیا، لوازم برقی کم‌بازده و پرمصرفی که می‌سازند برای صادرات به کشورهایی که وارداتشان حساب و کتاب ندارد، هجوم آورند و خانه‌ها و فروشگاه ها و انبارهای کشور پر شود از مسواک و گوش‌پاک‌کن برقی تا یخچال 30 فوتی. دولت هم مدام نیروگاه بسازد و ژنراتورهای غول پیکر از اتریش وارد کند تا برق یخچال مکزیکی تامین شود!

وظیفه دولت، تنظیم روابط اقتصادی به منظور ایجاد نظم است. بنابراین مخاطب اصلی پیام هوشمندانه «اصلاح الگوی مصرف» ـ که متاسفانه معطل ماند ـ دولت است. چرا که مردم، در انتخاب لوازم مصرفی‌شان چندان نقشی ندارند. «آنچه در بازار است» حوزه اختیار مردم است و تعیین «چه در بازار باید باشد» در حدود وظایف و اختیارات دولت است. دولت به آسانی می‌تواند کارخانجات تولیدی را موظف کند ظرف مدت کوتاهی، کالاهای کم‌مصرف تولید کنند و از آن آسان‌تر می‌تواند روی برگه ترخیص کالاهای پرمصرف وارداتی، مهر ورود نزند. این کار دشواری است؟

مرسوم شده است مسئولان مدام آمار بدهند که مصرف برق و گاز و بنزین و گازوئیل در ایران چند برابر میانگین جهانی است. آمار دادن کار بدی نیست، اما به نظر می‌رسد مسئولان در اینکه مخاطب این آمارها کیست به خطا می‌روند. وزارت نیرو آمار رشد مصرف برق را لازم نیست به مردم بگوید، باید به وزارت بازرگانی بدهد تا بداند چه کالاهایی وارد می‌شود. وزارت نفت آمار مصرف بنزین را باید به وزارت صنایع بدهد تا بداند که چه خودروهایی تولید می‌شود.

خوشبختانه دولت نهادهای عریض و طویلی از جمله موسسه استاندارد، سازمان بهره‌وری، سازمان حمایت از تولیدکننده و مصرف‌کننده، گمرک و وزارت صنایع ووزارت بازرگانی در اختیار دارد که می‌تواند روابط اقتصادی را تنظیم کند و جلو اسراف و تبذیر را ار سر منشاء بگیرد .در بخش فرهنگ‌سازی هم که همه وزارتخانه‌های آموزشی و ارشادی متعلق به دولت است پس نه کمبود قانون وجود دارد و نه کمبود ابزار. اگر همین دستگاه های اجرایی کارشان را درست انجام دهند دیگر نیازی به اینهمه نگرانی و ارائه آمار و سرزنش مردم نیست. اینطور باشد، دیگر دلیلی ندارد که بی‌اختیار به یاد آن خطیب شهر بیفتیم که از مردم پول می‌گرفت تا سرزنششان کند!