در عصر حاضر به دلیل گستردگی علوم و توسعه روز افزون تکنولوژی و تولید علم ، ترجمه همه کتب و متون علمی در زمان کوتاه میسر نیست و ترجمه با تاخیر این متون نیز از کار آیی آنها می کاهد و در عصر اطلاعات مطالبی که به روز نیستند جایی در چرخه علم و نشر آن ندارند. بنابراین دانستن زبان انگلیسی یا یک زبان زبان صنعتی و علمی برای کسانی که با علوم مختلف سر و کار دارند امری و ضروری و محتوم است. به همین منظور کلاسها و آموزشگاههای زبانهای خارجی این روز ها مشتریان بیشتری نسبت به سال های قبل دارند و استقبالی که از سوی گروههای مختلف مردم از این آموزشگاهها میشود، همگی نشانگر توجه بیش از حد اقشار مختلف جامعه حتی مردم عادی به دانستن آن حداقل یک زبان خارجی است.
ضریب نفوذ زبانهای خارجی در کشور به حدی رسیده است که دانستن آن یکی از شرایط ضروری موفقیت در امورات مختلف نظیر استخدام در شرکت های معتبر ، گذراندن دوره های علمی ، ورزشی ، داوری ، استفاده از اینترنت ، مسافرت های خارجی ، استفاده از وسایل و تجهیزات و ... می باشد. اما مشکل بزرگ ، نحوه یادگیری زبان و نیروهای مادی و معنوی که در این راه صرف میشود. علی رغم تلاش های شبانه روزی آنگونه که باید و شاید بازده مطلوب به دست نمی آید و اکثراً توفیق چندانی در کسب مهارت های به دست نمی آوردند. چرا آموزش زبان خارجی در کشور ما ناموفق است و علی رغم تلاش ها و برنامه ریزی های مختلف بازده مناسبی به دست نمی آید؟
چرا دانشآموزان و دانشجویان ایرانی پس از دست کم هفت سال یادگیری زبان خارجی در دبیرستانها و در مواردی از دوران ابتدایی و حتی قبل از آن و چند سال در دانشگاه ، عملاً توفیقی در کارشان حاصل نمی شود از بیان سادهترین مکالمات زبان خارجی عاجزند و حتی نمی توانند خود را به یک زبان دیگر معرفی کنند؟
چرا یکی از مشکلات بزرگ آموزش عالی ایران عدم توانایی دانشجویان دانشگاهها و مدارس عالی در استفاده از متون خارجی و لاجرم نزول سطح کیفی آموزش دانشگاهی است؟
بسیاری از افراد ضعف زبان خارجی خود را در ندانستن انبوهی از لغات و کلمات میدانند. برخی دیگر اظهار میدارند که در چند سالی که زبان خواندهاند، به حد کافی قواعد دستوری آن را خوب یاد نگرفتهاند و گروه دیگر میگویند: زبان انگلیسی اصطلاحات زیادی دارد و ما نمیتوانیم آن را یاد بگیریم.
گروهی عدم دسترسی به منابع انسانی و توریست های خارجی می دانند و معتقدند اگر در کشور توریست باشد ما زبان یاد می گیریم.
برخی نیز عدم تبحر در خواندن متون انگلیسی را از دلایل عدم موفقیت خود می دانند.
خلاصه هرکس به نحوی ضعف را احساس میکند در حالی که هیچ وقت از ضعف واقعی حرفی به میان نمیآید. درواقع 10 تا 15 سال زبان خواندن مدت کمی نیست. آن هم در سنینی که انسان آمادگی کافی برای یادگیری دارد. به تجربه ثابت شده است که آنچه دخالت در یادگیری زبان انگلیسی دارد تلفظ زبان است و لهجه خوب. سادهترین کلمات انگلیسی را وقتی یک ایرانی تلفظ میکند برای هیچ یک از خارجیزبانها مفهوم نیست. بسیاری از تلفظها و صداها امروز در زبان انگلیسی وجود ندارد و به کار نمیرود. اما در کلاسهای زبان به دانشآموزان ایرانی آموزش میدهند. درواقع طبیعی است که باید در درجه اول لغت زیادی دانست و قواعد را هم به خوبی فراگرفت اما اگر طرز ادای صحیح کلمات و جملات را بلد نباشیم، چگونه میتوان مفاهیم لغات و جملات را به انگلیسیزبانها تفهیم کرد.
از طرف دیگر روش ایدهآل در آموزش زبان انگلیسی برخورد مستقیم استاد و شاگرد است. استاد باید تدریس را همیشه به زبان مورد نظر ادامه دهد و این کار در صورتی میسر است که از مراحل اولیه آموزش، همین روش به کار گرفته شده باشد. مشکل بسیاری از دانشآموزان زبان انگلیسی در کشور ما این است که افراد در کلاس های مخلف شرکت می کنند و چند سال با روشهای گوناگون و اساتید مختلف و روشهای متفاوت زبان خارجی خواندهاند. مسلماً اگر مدرس زبان انگلیسی یک نفر ایرانی مسلط به زبان باشد که انگلیسی را خیلی خوب بداند، بسیار مفیدتر از یک مدرس خارجی است که در حال یادگیری نحوه تدریس است.
کسی که میخواهد زبان خارجی را درس بدهد در درجه اول باید آن زبان را به خوبی تلفظ کند و به آن مسلط باشد. فقط باز کردن کتاب و تدریس چند قاعده و جمله و کلمه و اصطلاح به دانشآموزان کافی نیست.
شاید این سئوال به اندیشه آدمی خطور کند که آموزش زبان انگلیسی و خارجی و یادگیری آن تا چه حد و تا چه اندازهای برای فارسیزبانان لازم است و آیا روشهای موجود ما را به هدف خواهد رساند؟
پر واضح است که پرداختن به زبان خارجی و یادگیری و آموختن آن یک باید است و زمانه ایجاب میکند که زبان خارجی را بیاموزیم ، چرا که آموختن زبان الزامات فراوان اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دارد و ملت و جوانان و دانشآموزان و دانشپژوهان تازهاندیش باید حتماً ذهن خود را به یکی از سلاحهای علمی دنیا مخصوصاً زبان انگلیسی مسلح کنند. در حال حاضر عملاً زبان انگلیسی زبان زنده دنیا است و این یک واقعیت علمی است و باید برای فتح قله های علمی از این ابزار کمک گرفت و کسی نمی تواند منکر این سیستم شود.
به طور مثال اگر در روز 100 عنوان کتاب در زمینههای مختلف در سراسر گیتی منتشر شود حداقل 70 عنوان آن به زبان انگلیسی است و مابقی را زبانهای دیگر تشکیل میدهد. زبان و مخصوصاً زبان انگلیسی امروز پلی است برای رسیدن هر چه زودتر به موفقیت علمی، مخصوصاً در سطح دانشگاهها که حتماً باید دانشجویان رشته های مختلف ، زبان انگلیسی را بدانند. بگذریم از اینکه در شرایط فعلی اگر شخصی در رشته دکترای یکی از شاخههای علمی فارغالتحصیل شود زبان انگلیسی را نمیداند!؟
در دنیای امروز که علم هر لحظه در تغییر و تحول و تکامل است نمیشود بدون داشتن زبان موفق بود و به اهداف ایدهآل و غایی علمی رسید. البته به عقیده گروهی توجه بیش از حد به فراگیری زبانهای خارجی، بیتوجهی به زبان فارسی را سبب شده است و بسیاری از افراد بدون آنکه زبان فارسی را به خوبی بدانند میخواهند زبان انگلیسی را یادبگیرند. و در این مسیر خطری در هجوم پیوسته به یادگیری زبان انگلیسی بیتوجهی به زبان فارسی را موجب شده است. البته شک نیست که زبان فارسی را چون زبان مادری ماست باید بخوبی یاد گرفت و به زیر و بم آن معرفت پیدا نمود. اما اگر در سالهای کودکی و تحصیلات ابتدایی به آموزش زبان فارسی اهمیت زیادی داده شود، چه اشکالی وجود دارد که دانشآموزان ما زبان شیرین فارسی را با زبان انگلیسی هم زمان یاد بگیرند. البته مبحث فوق ذاتاً یک بحث تخصصی است و این مطلب برگرفته از تحقیقی است که در زمینه حضور زبان در محافل علمی و کیفیت آن در ارتقاء سطح علمی جوانان ما احساس شده است. اما مورد مهمی که در پایان این مطلب باید به آن اشاره کرد، هجوم فراوان برای یادگیری زبان است که فرصت مغتنمی را پیش آورده است تا عدهای به فکر تجارت در این راه بیفتند و با تأسیس آموزشگاههای زبان خارجی و گرفتن شهریههای کلان و سرسامآور نه تنها به تهی کردن جیب مردم و دوستداران زبانهای خارجی بپردازند، بلکه لطماتی نیز به نحوه یادگیری زبان وارد کنند. مسلماً کار این نوع مراکز اثرات ناگواری در امر آموزش خواهد داشت و نیروهای مادی و انسانی فراوانی به هدر میرود. چرا که مشاهده شده است تعدادی از این مراکز صلاحیت علمی آموزش زبان انگلیسی را ندارند و نباید به کسانی که توان این صلاحیت را ندارند مجوز لازم را برای دایر کردن آموزشگاههای تدریس زبان داد و باید به نوعی از فعالیت آنها جلوگیری کرد. زیرا در بعضی از این کلاسها مشاهده شده است که شاگرد از استاد خود در فراگیری و دانش این علم بیشتر میداند و هر کسی را نمیتوان به عنوان استاد زبان معرفی کرد در حالی که خود در مرحله شاگردی است. بدیهی است زحمات اساتید واقعی این فن در امر آموزش را نباید فراموش کرد.
وجه تمایز این اساتید را از استقبال مردم برای حضور در کلاس درس آنها در شرایطی میشود احساس کرد که ثمره آن خیلی زودتر از حد معمول شکوفا میشود و به ثمر مینشیند. بنابراین شایسته است مسئولین محترم در اتخاذ شیوه های مدرن و جدید در بحث توسعه آموزش زبان انگلیسی کوشا باشند و با بهره گیری از توان اساتید خبره داخل و خارج کشور ، مسیر دشوار یادگیری زبان انگلیسی را برای نسل جوان هموار سازند تا در رسیدن به قله های پر افتخار تولید علم ، جوان ایرانی مثل گذشته سربلند و پیروز باشد.
به امید آن روز
سلام .
نمی دونم این مطلب رو از جایی نوشته بودین یا نظر شخصی خودتون بود . با این حال باید بگم علم امروز آموزش دقیقا عکس صحبت های شما رو ثابت کرده ، البته نه همه ی قسمت هاش ...
بحث در این مورد در یک نظر نمی گنجه ...
فقط خواستم درخواست کنم اگر امکان داره مطالبتون رو مثل عنوان وبلاگتون علمی انتخاب کنید !