Psychology of Physical education and sport
چکیده :
روانشناسی ورزش، محدودهای از موضوعات شامل « انگیزه پایداری و موفقیت، ملاحظات روانشناختی در صدمات ورزشی و توانبخشی، روشهای مشاوره با ورزشکاران، ارزیابی استعدادها، پیگیری تمرینات، خودباوری برای موفقیت، مهارت ورزشی، ورزش در جوانان و روشهای بالا بردن کارایی و خود تنظیمی و . . » را در
بر میگیرد. روشن ساختن اهمیت مطالعات موردی در حوزه مشاوره روان شناسی ورزشی از ضروریات است. درک تئوری و راهبردهای آموزش ذهنی و مهارتی در ورزش امروزی اجتناب ناپذیر است . در این صورت است که توانایی ها و آموخته ها در عین کارکردن از طریق مطالعات موردی قابل درک و ملموس می شود.
این تحقیق تجربه نسبی را فراهم می آورد تا مشاوره کارآمد و مؤثرتری در زمینه های ورزشی صورت بگیرد و ضرورت استفاده از روانشناسی در ورزش را بیش از پیش نمایان می سازد . که در نهایت به این مهم دست
می یابیم که داشتن بنیه قوی در کنار تفکر خلاق و پویا باعث پیروزی می شود.
اگرچه مطالعات موردی در زمینه ورزش سالهای متمادی به عنوان روش شناختی آموزشی استاندارد مورد استفاده قرار گرفته است ، اما کاربرد رسمی را در این زمینه دنبال نکرده است. این رویکرد علاوه بر به مبارزه طلبیدن شیوه های سنتی در آماده سازی مشاوران روان شناسی ورزش ، به شکل یک مشوق قوی عمل می کند .موارد مطرح شده در این تحقیق روی موضوعات مربوط به روان شناسی ورزش تاُکید دارند و بالاخص درصدد افزایش توان ذهنی در ورزش می باشند .
1 – عضو هیات علمی دانشگاه اسلامی واحد علی آباد کتول
2 – کادر پرستاری بیمارستان
3 - دبیر آموزش و پرورش
مقدمه :
روانشناسی ورزش، مجموعه ای از موضوعات شامل «انگیزه پایداری2 و موفقیت، ملاحظات روانشناختی در صدمات ورزشی و توانبخشی، روشهای مشاوره با ورزشکاران، ارزیابی استعدادها، پیگیری تمرینات ، خودباوری برای موفقیت، مهارت ورزشی، تصمیمات ناگهانی ، ورزش جوانان و روشهای بالا بردن کارایی و خود تنظیمی و . . . » را در بر میگیرد. .هر چند غالبا برداشت عمومی چنین است که روانشناسی ورزش تنها مربوط به ورزشکاران حرفه ای است اما این حوزه تخصصی دربرگیرنده بخش عظیمی از موضوعات علمی ، تکنیکی ، کلینیکی و کاربردی مربوط به ورزش و تمرینات است. اساسا ورزش و روان شناسی با هم زمینه ساز برزو نتایج مطلوب ( که مد نظر پزشکان می نیز هست ) می شوند و این موضوع ربطی به حرفه ای بودن یا نبودن ندارد. دو زمینه اصلی در روانشناسی ورزش وجود دارد:
الف) کاربرد روانشناسی در بالا بردن انگیزه
ب) کارآیی و دیگری تاثیر ورزش در بهبود سلامت روانی و عمومی
به عبارت دیگر روانشناسی ورزشی ، روانشناسی علم مطالعه رفتار انسان3 و مطالعه رفتار ورزشی و کاربرد یافته های روانشناسی برای بهبود عملکرد در مسابقات و ارتقاء تندرستی است. از حوزه های مهم مورد مطالعه روانشناسی ورزشی که به ویژه در آمادگی قهرمانان کاربرد دارد، آمادگی روانی برای عملکرد است که ورزشکار را برای مسابقه آماده می سازد یا به او می آموزد در در مواجهه با فرآیند های مختلف چه عکس العمل هایی نشان دهد.
ویژگی های ذاتی یا آموخته شده ای وجود دارند که موفقیت ورزشکار را ممکن می سازد یا احتمال آنرا افزایش
می دهد از جمله : اعتماد به نفس، کنترل تمرکز، کنترل انگیختگی و کاهش اضطراب. این مهارتها را همه می توانند بیاموزند و تمرین کنند و با دستیابی به آمادگی روانی عملکرد خود را بهتر کنند. ولی مسلما کسانی از این مهارت ها نهایت استفاده را می برند که به طور علمی و مستمر آنها را به کار بندند و مسلما نحوه کاربست آنها نیاز به آموزش و یادگیری دارد.
1) تنظیم انگیختگی4
همیشه بهترین عملکرد ورزشکار زمانی ایجاد می شود که او در بهترین وضعیت انگیختگی باشد. انگیختگی عبارت است از فعال شدن عمومی فیزیولوژیکی و روانی مانند: افزایش ضربان قلب و تنفس و افزایش هوشیاری و توجه.
وقتی بی حوصله یا در حال استراحت یا خواب هستیم، انگیختگی مان کم است. وقتی هیجان زده، عصبانی یا مضطرب می شویم انگیختگی مان زیاد می شود. اگر انگیختگی مناسب کاری باشد که در دست داریم آن کار به نحو مطلوب انجام می شود. اگر زیاد باشد دچار اضطراب می شویم و اگر کم باشد کار را به حد لازم جدی نمی گیریم. مانند وقتی که حریف ضعیفی در پیش داریم. گاهی اوقات به همین دلیل حریف های ضعیف بر حریف های قوی چیره می شوند.
برای تنظیم انگیختگی راههایی وجود دارد: اگر انگیختگی کم باشد نرمش کردن، گوش دادن به موسیقی تند، تصویرسازی و یادآوری موفقیت های گذشته و موفقیت هایی که در آینده بدست خواهد آمد، به افزایش انگیختگی کمک میکند. برای کاهش انگیختگی از روشهای مختلف از جمله روش آرمیدن یا ریلکسیشن و کنترل تنفس استفاده می شود. الته شیوه های مختلف دیگری نظیر پیاده روی ، تماشای تلویزیون و .. نیز وجود دارند.البته هدف گزینی و تنظیم وقت و برنامه ریزی خود از بسیاری از اضطراب ها جلوگیری می کند.برخ شیوه های دیگر نیز وجود دارد که به نوع فرهنگ یا دین افراد بستگی دارد نظیر خواندن قرآن یا انجیل یا خوردن برخی غذا های خاص .
2) تصویرسازی (Visualization )
با تصویرسازی می توانیم تجربه های مثبت و موفق گذشته را در ذهن بازسازی کنیم و یا رویدادهایی را که دوست داریم در آینده اتفاق افتد را تصور کنیم. این کار ما را از لحاظ ذهنی برای مسابقه آماده می کند. البته منظور از تصویرسازی خیال پردازیهایی که ناخواسته به سراغمان می آید نیست. در تصویرسازی تنها نباید به حس دیداری اکتفا نمود بلکه باید تا حد ممکن از حواس بیشتری استفاده کرد تا تصویر روشن، واضح و ملموس تر باشد. مانند: شنیدن صداها، بوی چمن یا کلر آب استخر و یا حس کردن توپ با دست و جز آن.
هر چند بسیاری از کارشناسان معتقدند تصویر از شکست باعث بروز و تشدید اضطراب می شود ولی آنچه مسلم است آن مسابقه و آن شکست به پایان رسیده است ولی می توان با بررسی نقاط ضعف و بازسازی ایرادات قبلی باعث می شود در مسابقه بعدب از تکرار آن اشتباهات جلوگیری کنیم.
3) اعتماد به نفس ( Self Confidence )
اعتماد به نفس عبارتست از: اعتماد به توانایی های خود در انجام موفقیت آمیز کار مورد نظر.
بدیهی است اگر این اعتماد غیرواقعی و بیشتر از توانایی های واقعی شخص باشد اعتماد به نفس کاذب است و به زیان عملکرد تمام می شود. اعتماد به نفس از عناصر اصلی موفقیت ورزشی و عاملی است که ورزشکاران برجسته را از سایرین متمایز می سازد.
اعتماد به نفس به سبب:
الف) حفظ آرامش در شرایط فشار، ب ) تمرکز بیشتر و مؤثرتر، انتخاب هدف های دشوارتر، مقاومت و تلاش بیشتر می شود.
اعتماد به نفس ویژگی ثابت و تغییر ناپذیری نیست و می توان آن را افزایش داد. به پایان رساندن کار و دستیابی به موفقیت اعتماد به نفس را افزایش می دهد. بنابراین بهتر است هدفها را طوری انتخاب کنیم که با تلاش بتوانیم به آن دست یابیم. شاید این که باختن سبب باخت در مسابقه بعدی می شود. یک توجیهش همین باشد. وقتی ورزشکار مسابقه قبلی را برده باشد با اعتماد بیشتر به میدان می رود. علاوه بر آن موارد زیر نیز اعتماد را افزایش می دهد:
v استفاده از تصویرسازی و خود را موفق دیدن
v فکر کردن با اعتماد به نفس و گفتگو درونی با اعتماد به نفس
v عمل کردن با اعتماد به نفس
یعنی حتی در شرایط ضعیف بودن نیز حالت هایی را که نشانگر اعتماد به نفس است به خود بگیریم. در این حالت فرد قادر خواهد بود از نیروهای درونی خود به مراتب بیش از حالت عادی استفاده کند و این در نتیجه اثر مطلوب باقی خواهد گذاشت.
4) تمرکز ( Concentration )
منظور از تمرکز توانایی معطوف ساختن توجه به امور مربوط به وظیفه و در صورت لزوم حفظ و تغییر آن متناسب با شرایط است. تمرکز از اصلی ترین عوامل روانی در عملکرد ورزشی برتر شناخته شده است. ورزشکاران بزرگ در حالی که در کار خود مستغرق می شوند بر محیط و اوضاع بازی نیز آگاهی دارند.
گاه هنگام مسابقه مهم ورزشکار به جای آنکه به کاری که در دست دارد تمرکز کند فکرش به جاهای مختلف سیر می کند، به مسابقه گذشته فکر می کند و افسوس می خورد که ای کاش آن را برده بود، به مسابقه آینده می اندیشد، به مسایل زندگی فکر می کند، به تماشاگرها و ... و از توجه به کار اصلی باز می ماند.
نوع تمرکز باید با ضرورت کار متناسب باشد. مثلاً گاهی لازم است توجه ما به بیرون یعنی به میدان بازی باشد در حالی که توجهمان به درون یعنی به افکار خود متوجه شده است یا اینکه باید به یک چیز محدود، مثلاً، فقط به توپ توجه کنیم در حالی که به همه میدان و حتی تماشاگر توجه داریم که متناسب با تکلیف جاری نیست.خستگی، نداشتن انگیزه کافی و عوامل بیرونی مخل تمرکز مانند: نور، صدا، تشویق یا تحریک تماشاگران حریف ، ضعف و ناداوری ، حقه های حریف و بسیاری از عوامل محیطی و غیر محیطی مانع تمرکز کافی
می شود و به جاست که در این زمینه از نظرات روان شناس تیم ، تجارب بزرگان تیم و تکنیک های خود اتکایی کمک گرفته شود.
5 ) هدف گزینی ( Goal Selecting )
اهمیت داشتن هدف را همه تجربه کرده ایم. ورزشکاران برای هدایت و همسو کردن تلاشهای خود به داشتن هدف نیاز دارند. هدف گزینی در ورزش بسیار مهم است زیرا نه تنها نقطه ای را که می خواهیم به آن برسیم به ما نشان می دهد بلکه روش گام به گام رسیدن به آن نقطه را نیز فراهم می سازد.
منظور از هدف گزینی در ورزش برنامه ریزی گام به گام برای دستیابی به هدفهای عینی و واقعی است، مانند آموختن یک فن خاص، کاهش رکورد، افزایش میزان وزنه، افزایش تعداد و تکرار، کسب عنوان خاصی در مسابقات و جز آن، در زمان مشخص و معین.
اما داشتن هدفهای ذهنی و نامشخص که زمان مشخص ندارند و برنامه ای برای دستیابی به آن تدوین نشده بسیار کلی هستند و نمی توان آنها را سنجید. لذا هدف گزینی درست و اصولی به حساب نمی آیند.
هدفها ممکن است نتیجه ای باشد مانند دستیابی به رتبه خاص در مسابقات و یا عملکردی باشد مانند عملکرد خود را از گذشته خود بهتر کردن (ظرف دو ماه 1 کیلو بیشتر وزنه زدن). در هدف های نتیجه ای فرد خودش را با دیگران مقایسه می کند و در هدفهای عملکردی با عملکرد گذشته خود مقایسه می کند. بنابراین هدفهای عملکردی بیشتر در اختیار ماست و بهتر است که بیشتر از این نوع هدفها انتخاب شود و سرانجام هدفهای فرایندی که به نحوه اجرای حرکت توجه دارند مثلاً توجه به کشیدن دستها به جلو در شنای آزاد.
6) گفتگوی درونی ( Internal Speech (
گفتگوی درونی شکلهای متفاوتی دارد اما به راحتی می توان آن را در انواع انگیزشی، آموزشی و منفی دسته بندی کرد. گفتگوی درونی انگیزشی و آموزشی می تواند عزت نفس، انگیزش و تمرکز را ارتقاء بخشند. این نوع از گفتگوی درونی به بهبود عملکرد منجر می شود. حال آنکه گفتگوی درونی منفی منجر به ایجاد اضطراب و از دست دادن تمرکز می شود. در این حالت فرد سعی می کند با نهاد خویش ارتباط برقرار ساخته و به نوعی به تقویت قوای روحی و در نهایت قوای جسمی خود بپردازد و انگیزه و اعتماد به نفس خود را بالا ببرد. گفتگوی درونی با خود حرف زدن نیست بلکه با خود کنار آمدن است و تطابق خواسته ها و امیال روحی با حالات فیزیکی و جسمی بدن می باشد به نحوی در حین مسابقه این هماهنگی منجر به تمکز و دقت نظر فرد شود.
البته موارد ذکر شده بخش روحی و روانی تمرینات و زمان مسابقه می باشند و تمرینات ورزشی بخش اصلی ورزش می باشند که باید به طور صحیح انجام شوند ولی در کنار بحث آمادگی جسمانی ، بحث آمادگی روانی از اهمیت ویژه ای برخوردرا است که هر گونه بی توجهی به هر کدام از این دو مقوله در راندمان کار تاثیر منفی خواهد گذاشت.لذا کارشناسان و وروانشناسان علوم ورزشی سعی دارند با القا و تحمیل روش های مثبت میزان انگیختگی و خودباوری ورزشکاران را در انجام مسابقات منطقی و در خور توانایی و قدرت آنان بالا ببرند . چرا که در برخی موارد آمادگی روانی و کاهش فشار و استرس روانی مهمتر از آمادگی بدنی می باشد و حذف عوامل منفی در روحیه فرد تاثیر بیشتری خواهد گذاشت .
بحث اصلی :
ضرورت روانشناسی ورزشی
آیا می دانید علت اینکه وزنه برداری در رده تیم ملی اعزامی به المپیک وقتی روی صحنه می رود فراموش
می کند به دستان خود گچ مخصوص بزند چیست ؟آیا می دانید علت اینکه تکواندو کاری در رده تیم ملی اعزامی به المپیک وقتی روی تشک مسابقه می رود فراموش می کند کلاه مخصوص خود را بر سر گذارد چیست ؟آیا می دانید علت اینکه دوچرخه سواری در رده تیم ملی اعزامی به مسابقات آسیایی وقتی در ابتدا خط استارت قرار می گیرد چنان پاهایش می لرزد که نمی تواند روی پنجه رکاب دوچرخه نیرو وارد کند و از مسابقه باز می ماند چیست ؟مسلماً پاسخ شما شامل توضیح مسائل فنی این رشته های ورزشی نیست و بر روی کلمه اضطراب متفق القول هستید .اضطراب یکی از مهمترین مسئله هایی است که انسان با آن دست به گریبان است. بخصوص زمانی که پای رقابت در میان باشد. در اکثر کتابها و مقالات بیشتر به مسائل تخصصی
رشته های ورزشی توجه شده است .اما آیا می دانید طبق تحقیقات به عمل آمده بسیاری از عدم موفقیت های ورزشی ریشه در علل روانی دارد .از آن رو می توان با طرح سلسله بحث های روانشناسی و آموزشی اضطراب، نقش کوچکی در موفقیت های آتی ورزشکاران داشته باشیم .
مراکز روانشناسی ورزشی فرصتی را برای ورزشکاران فراهم می سازد تا در کنار تقویت عوامل جسمانی و فنی1 به تقویت آمادگی روانی در رشته ورزشی خود بپردازند و توانایی های خود را در همه ابعاد تکامل بخشند .این مراکز برنامه هایی را برای کمک به ارتقاء عملکرد ورزشکاران طراحی می کنند که شامل برگزاری دوره های آشنایی با روانشناسی ورزشی برای مدیران، مربیان و ورزشکاران تیم های مختلف، برگزاری جلسات مشاوره فردی و گروهی با ورزشکاران و ارائه تمرینات و توصیه های روانشناختی برای بهبود آمادگی روانی و ارتقاء عملکرد ورزشی است .
آمادگی روانی چیست؟
همه ما با مراجعه به حافظه خود می توانیم لحظاتی را در مسابقات ورزشی به خاطر آوریم که تیم یا ورزشکاری با وجود آمادگی کامل جسمانی و فنی، به دلیل شرایط نامناسب روانی از ارائه بهترین عملکرد خود ناتوان مانده است .ضعف آمادگی روانی در ورزشکاری که آمادگی جسمانی مطلوب دارد، به مثابه اتومبیل آماده و پر سرعتی است که راننده ای ناشی و نا آماده در آن نشسته باشد. هر قدر هم که جسم آماده و ورزیده باشد، اگر ذهنی که آن را هدایت می کند فاقد ورزیدگی و آمادگی باشد جسم به درستی هدایت نخواهد شد . احتمالاً در 30 سال پیش، واژه آمادگی جسمانی برای مربیان و ورزشکاران قدری نامفهوم بوده است ، اما امروزه در پاسخ به مفهوم آمادگی جسمانی، بی درنگ عوامل متشکله آمادگی جسمانی مانند : قدرت، استقامت ، توان فیزیکی و … به ذهن خطور می کند. همانطور که آمادگی جسمانی و بدنی مستلزم صرف زمان کافی برای تمرین و تقویت عوامل آن است، آمادگی روانی نیز از عواملی همچون مهارت در توجه، مهارت در کنترل اضطراب و استرس، حفظ انگیزش، حفظ و افزایش اعتماد به نفس ، قدرت تمرکز ، تصمیم گیری ناگهانی ، استفاده از هوش هیجانی و … تشکیل می شود. رسیدن به آمادگی روانی نیز به مرور و با صرف زمان و امکان پذیر می شود و مستلزم اینست که مدیران و مربیان آگاه چنین فرصتی را برای ورزشکاران فراهم آورند و از توصیه های و فرامین روان شناسان به دقت پیروی کنند.در چنین حالتی است که ترکیب قوای جسمانی و قوای روانی باعث ایجاد انگیزه مضاعف در بازیکن و کل تیم می شود و نتایج حاصله چشمگیر خواهند شد.
ضرورت آمادگی روانی
بسکتبالیستی که در تمرین همه پرتاب های پنالتی را تبدیل به گل می کند، چه می شود که در مسابقه از به ثمر رساندن یک پنالتی ناتوان می ماند؟ فوتبالیستی که ضربه های دقیقی در شرایط نامتعادل به توپ می زند چرا نمی تواند پنالتی آخر بازی را به گل تبدیل کند؟ آیا وضعیت او با تمرین جسمانی1 و مهارتی بیشتر، بهتر خواهد شد؟ بعید به نظر می رسد، زیرا او مهارت لازم را دارد و این را در تمرین نشان می دهد، ممکن است مشکل او ناتوانی در حفظ توجه و کنترل اضطراب2 ناشی از هیجان مسابقه باشد. البته هر قدر سطح بازیها بالاتر می رود میزان اضطراب و هیجان بازیکنان نیز بالاتر می رود ولی اگر در مسابقه ای امتیاز مطرح نباشد و فقط حیثیت ورزشکار یا کشور در خطر باشد ورزشکاران راحتر بازی می کنند چرا که دیگر هیجان و اضطراب وجود ندارد و هرچه هست امید و تلاش برای فرداست . از این روست که تیم هایی که از جدول مسابقات حذف می شوند و بازی آخرشان تشریفاتی محسوب می شود ، خوب نتیجه می گیرند.
تقویت قوای روحی روانی فرد ، با هدایت وی به سمت تمرینات توجه و تمرکز و یا مهارت کنترل اضطراب قابل حل است و گرنه انجام تمرینات جسمانی بیشتر، مشکل او را حل نخواهد کرد .امروزه، قهرمانان سطوح عالی و المپیک بخشی از زمان تمرینات خود را صرف تمرینات آمادگی روانی می کنند. در بسیاری از رشته های ورزشی، تا 10 نفر اول مسابقات جهانی، به لحاظ فنی و جسمانی در یک سطح اند و آنچه نفرات برتر را متمایز می سازد، آمادگی روانی آنهاست (تفاوتی که ایجاد تفاوت می کند) . در دنیای امروز رقابت دیگر فقط بر سر تکنیک برتر نیست، ورزشکاری پیروز است که از آمادگی روانی بالاتری برخوردار باشد
در تقسیم بندی جدید بین کشورهای مختلف جهان مبنای اصلی توسعه و تحول در زمینه های مختلف اجتماعی، بکارگیری سریع و توامان علم و تکنولوژی است. کشورهایی که سرعت بکارگیری و توسعه علمی در آنها بیشتر باشد، کشورهای پیشرفته و آن دسته از کشورهایی که سرعت تولید و استفاده از نوآوری های علمی در آنها کم باشد جزو کشورهای عقب افتاده یا به عبارتی در حال توسعه محسوب می شوند.
با چنین دیدگاهی امروزه فاصله بین کشورهای پیشرفته و عقب افتاده را می توان با رفع موانع موجود و افزایش سرعت بکارگیری دانش فنی در همه زمینه ها کاهش داد.
در این راستا برای توسعه و ترویج پدیده های مختلف اجتماعی می توان رشد و گسترش ورزش را مورد توجه جدی قرار داد. زمینه های تحقیقاتی انجام شده و آثار و نتایج حاصل از آنها نشان می دهد که برای رسیدن به این هدف الزاما باید در گام اول به سراغ «روان شناسی ورزش» رفت.
ضرورت انجام تحقیقات در روان شناسی ورزشی در سطح جهان بر همگان آشکار است. موضوعات و
روش های متفاوتی در این زمینه مطرح شده و مکانیزم های فیزیولوژیکی و روان شناختی و حتی روان درمانی و روان پریشی در ورزشکاران مرتبا مورد مطالعه و تحقیق صاحبنظران قرار می گیرد.
یکی از مباحث اصلی در این رابطه این است که آیا برای توسعه علم روان شناسی در ورزش روش ها و آزمون های ویژه ای مورد نیاز است و یا می توان از دیگر زمینه های روان شناسی آنها را قرض گرفت؟
در آغاز قرن جدید تأکید بر اهمیت فعالیت بدنی در بالا بردن کیفیت زندگی اجتماعی مرتبا افزوده می شود و تحقیقات میان رشته ای در زمینه مسائل تندرستی و بهداشتی در این رشته جایگاه واقعی و اصل خود را پیدا کرده است. ما باید بر همکاری نزدیک تر نظریه و عمل بین تحقیقات بنیادی و کاربردی در ورزش و دیگر عوامل اجتماعی اصرار ورزیم. در عین حال یک گام مثبت در جهت تمهید تازه ای در روان شناسی ورزش، همکاری های نزدیک بین طرح ها و برنامه هایی است که بیشتر جنبه بین المللی دارد تا انسان ها را در سراسر جهان در ورزش و فعالیت بدنی بهتر و بیشتر درک کنیم. نباید فراموش کنیم که به هر حال فشارهای روانی بیش از هر عامل دیگری باعث تحلیل انرژی جسمی ورزشکاران و افراد مختلف و کاهش لذت بردن آنها از ورزش و پیروزی و موفقیت در دیگر پدیده های اجتماعی می شود. به خوبی اثبات شده است ضعف روانی ورزشکاران عملکرد آنان را در مسابقات کاملا تحت تأثیر قرار داده است. به علاوه فشارهای روانی سبب تعارض در قهرمانان می شود و صدمات بدنی را به شدت افزایش می دهد، فشارهای شدید روانی ورزشکاران را زودتر به مرز بازنشستگی می رساند و می توان گفت که فشار روانی مرضی است که نه تنها ورزشکاران، بلکه تمامی افراد مختلف جامعه به آن مبتلا می شوند. خوشبختانه برنامه ها و روش های تنش زدایی مناسب و مطلوبی تشخیص داده شده که چنانچه با آموزش های اولیه و ضروری توسط افراد متخصص به کار گرفته شوند، این روش ها در زدودن تنش های مزاحم بسیار مؤثرند. فراموش نکنیم که مشاوران روانی می توانند در افزایش انرژی روانی ورزشکاران و همچنین تمامی مردم بسیار مؤثر باشند.
روان شناس ورزش کیست و گروه هدف آن چه افرادی هستند؟
در ابتدا بهتر است به جای روان شناس ورزشی، عنوان مربی توانایی های روانی را به کار گیریم چراکه این عنوان ترجمان بهتری از نقش روان شناس ورزشی را بیان می کند. مربی مهارت های ذهنی فردی است که به پرورش، افزایش و هدایت انرژی روانی و ذهنی ورزشکار در زمینه اعتمادبه نفس، تمرکز، ، استفاده از هوش هیجانی ، مدیریت صحنه و جایگزینی سریع تر اثرات تمرینات جسمانی بر ذهن می پردازد. با این تعریف به سادگی می توان مربی تمرینات ذهنی را از روان پزشکان، متخصصان اعصاب و روان شناسان متمایز کرد. حیطه فعالیت مربی تمرینات ذهنی1 انسان های سالمی هستند که برای رسیدن به یک هدف خاص قابلیت های خود را می باید افزایش دهند و حیطه فعالیت روان پزشکی و روان شناسی براساس کمک به افرادی می باشد که باید با دخالتی درمانی به خط نرمال2 جامعه بازگردند.
امروزه در تمامی رشته ها متخصصان قابلی در زمینه روان شناسی ورزشی وجود دارد ولی به علت پاره ای از موانع آن طور که باید این رشته جایگاه خود را پیدا نکرده است. دلایل آن نیز به شرح ذیل می باشد:
به دلیل مشخص نبودن مرز بین روان شناسی ورزشی و سایر رشته های روان شناسی، عده ای از افراد با حسن نیت و عدم آگاهی از این مقوله وارد صحنه شده اند و چون مسیر حرکت صحیح نبوده به جامعه ورزشی چنین القاء شده که بودن یک روان شناس و یا روان پزشک بیانگر این است که حتما ما دچار مشکل روانی هستیم و چون چنین مشکلی در افراد احساس نمی شد مخالفتی نسبت به فعالیت این دسته از متخصصان بوده است.
البته این مشکل در سطح جامعه نیز وجود دارد و افراد بیمار هم از رفتن نزد روانپزشک ابا دارند چرا که فکر می کنند انگ دیوانگی به آنها خواهد خورد.
بنابراین کار روانشناسی بسیار دشوار جلوه می نماید چرا افراد سالمی که نیاز به روانشناس دارند خود را در معرض بیماری می یابند و افراد مریض نیاز مند به روانشناس خود را در مرز جنون می یابند.
مثالی در این زمینه گویای این مطلب است: یک فرد ورزشکار وقتی در صحنه رقابت ورزشی قرار می گیرد، دچار اضطراب و ترس می شود روش برخورد با این مشکل در روان شناسی ورزشی با سایر روش ها کاملا متفاوت است، ولی چون این مشکل از نظر یک روان شناس و یا یک متخصص اعصاب به صورت یک بیماری تلقی شده در آن مسیر تعریف شده خود اقدام به حل مشکل می نماید، درصورتی که همانطور که قبلا اشاره شد روش برخورد در فردی که از سطح نرمال جامعه بالاتر است با فردی که تلاش می شود به سطح نرمال جامعه برگردد متفاوت می باشد.
مدتی است که فرهنگ کار گروهی1 یا به عبارتی خرد جمعی در بین آحاد جامعه رو به توسعه است به نحوی که افرادی که با این طرز تفکر هم مخالف هستند ژست افرادی که به کار گروهی علاقمند هستند را می گیرند. باید این باور در همگان اشاعه پیدا کند که همه چیز را همگان دانند. تمامی امور از جمله ورزش دارای زیرشاخه متعددی شده تا ورزشکار بهتر و سریع تر به آمادگی های لازم برای کسب عنوان های ورزشی برسد. اما متأسفانه هنوز عده ای در جامعه ورزشی عقیده به تک محوری عمل کردن دارند که خوب ماحصل آن همین خواهد شد که به چشم می بینیم، به هدر رفتن وقت و سرمایه ملی و در پایان ناکامی و سرشکستگی و توجیه!
ولی هدف در تمامی مسیرها یکی است: افزایش توان روحی ورزشکار برای کسب موفقیت در زمینه ورزشی همانطور که برای طی کردن یک مسیر از وسیله های مختلف می توان استفاده برد، در این مقوله هم می باید با این دیدگاه به موضوع نگاه کرد. لذا می باید محاسن و معایب هر روش را شناخته و بهترین را به کار گرفت. اختلاف روش ها را می توان براساس سرعت عمل و میزان اثربخشی مقایسه نمود. تعدادی از این تکنیک ها در زمان کوتاه و به طور مستقیم بر روی ذهن اثر می گذارد که برای عده کثیری از ورزشکاران این روش مناسب است و تعدادی دیگر از تکنیک ها همراه مشاوره، برگزاری جلسات و پرداختن به اصلاح رفتاری به نتایج مربوطه می رسند.
روانشناس ورزش چه کاری انجام میدهد؟
روانشناس ورزش، روانشناسی است که در حوزههای زیر تخصص دارد:
× بهبود کارآیی از طریق بهکارگیری مهارتهای روانشناسی
× موضوعات مربوط به سلامت روانی ورزشکاران
× همکاری با سازمانها و نهادهای متولی ورزش
× عوامل رشدی و اجتماعی مؤثر بر مشارکت ورزشی
با وجودی که روانشناسی ورزش یکی از رشتههای روانشناسی محسوب میگردد اما معمولا دورههای آموزشی آن در دانشکدههای تربیتبدنی و ورزش ارائه میشود نه در دانشکدههای روانشناسی. البته در اکثر دانشکدههای روانشناسی، درسی با عنوان روانشناسی ورزش ارائه میشود.
حل مشکل اظطراب
اگر میزان اضطراب در یک فرد را بین صفر تا صد درجه بندی کنیم، تا شماره 50 برای بلندشدن از خواب و شروع فعالیت های روزانه را لازم و مثبت می دانند. ولی با افزایش عوامل تنش میزان کارایی و بهره وری در افراد کاسته می شود. همچنین این عوامل می توانند تمرکز و هماهنگی عصبی عضلانی در فرد را کاهش دهند و در نتیجه افزایش خطا و اشتباه فاصله فرد را با نتیجه مطلوب زیادتر می کند.
اضطراب در یک ورزشکار به چندین عامل بستگی دارد که 3 علت از همه مهمتر است:
× نگرش غلط ورزشکار نسبت به نقش خود در صحنه رقابت های ورزشی
× عدم کسب نتایج مطلوب در مسابقات ورزشی
× عوامل خارجی و محیطی2
یکی از بهترین وظایف مربی تمرینات ذهنی کنترل اضطراب و افزایش توان روحی ورزشکار می باشد،برای این کار با تکنیک های مختلفی که قبلا ذکر شد می توان به طور مستقیم و یا با اصلاح رفتاری به تغییر نگرش و عملکرد او اقدام نموده تا توان و انرژی روانی ورزشکار به جای تخریب و از بین بردن قوای فکری و جسمی او به افزایش توان و کارایی منجر شود.
عملکرد یک ورزشکار در یک رقابت ورزشی تنها به خود برنمی گردد، در واقع یک ورزشکار خواست و اراده جمعی2 را به موفقیت یا شکست مبدل می کند. لذا توانایی ها و ضعف های گروهی نیز در نحوه اجرای وظایف یک ورزشکار مؤثر هستند. تشویق ها، خشم ها، نگرانی ها و یأس های جمعی به میزان زیادی می توانند در ورزشکاری که آمادگی روحی مناسبی را در زمان برگزاری رقابت ورزشی نداشته اند ایفا کند. از این گروه عواملی که با ورزشکار یا تیم ورزشی در ارتباط مستقیم تری هستند مثل مدیر تیم، مسئول فنی، مربی و سایر کادر فنی با اعمال و رفتار خود می توانند نتیجه مثبت و یا منفی را برای تیم ایجاد کنند. حل این مشکل نیازمند وقت و هزینه زیادی می باشد که بهترین عامل مؤثر در این زمینه نقش رسانه های جمعی جهت افزایش آگاهی و تنظیم خواست و رفتار تماشاگران می باشد. البته یک مربی تمرینات روحی می تواند با افزایش توان روحی و منسجم نمودن قوای فکری یک ورزشکار، نقش مؤثر عوامل محیطی را به حداقل برساند. به طور مثال یک مربی تمرینات ذهنی قادر است میزان اثرگذاری عوامل محیطی از قبیل هیجانات و هیاهوی تماشاگران را در برگزاری مسابقه در خانه خود یا خانه حریف به میزان قابل ملاحظه ای کم کند، تا ورزشکار بهتر بتواند قابلیت های خود را بدون توجه به تشویق و یا بی توجهی تماشاگران به نمایش گذارد . در واقع گاهی اوقات این مربی یا مدیر فنی تیم است که به روان شناس ورزشی یا حتی روان پزشک نیاز دارد نه خود بازیکن.
چه بسا تاثیر مثبت یا منفی که روحیه ، بازخورد3 و رفتار مربی در نتیجه می گذارد از عملکرد خود بازیکن بیشتر است.
درمان ناهنجاری های روانی
تحقیقات بسیاری نشان داده است که ورزش علاوه بر اینکه ابزار ارزشمندی برای حفظ سلامت جسمانی است رابطه نزدیکی با سلامت روانی و بویژه پیشگیری از بروز ناهنجاریهای روانی دارد. ورزش از اضطراب و افسردگی میکاهد، اعتماد به نفس را افزایش میدهد و خود پنداره2 را تقویت میکند. ورزش بویژه در سنین کودکی و نوجوانی مفر سالمی برای آزاد کردن انرژیهای اندوخته شده است و این خود بسیار لذتبخش و آرامشدهنده است.
شرکت در فعالیتهای ورزشی به اجتماعی شدن و کسب مهارت و کفایت و همچنین دوستیابی و ارتباط سالم با همسالان کمک میکند. در جریان یکی از پژوهشهای اخیر ( SIMON 1999 ) در ایالات متحده 65 درصد از جوانان ابراز کردند که ورزش آنها را از اعتیاد به الکل و مواد مخدر باز داشته است.
در جریان فعالیتهای ورزشی شدید میزان ترشح اندورفینها افزایش مییابد و به همین دلیل ورزشکاران پس از انجام تمرینات احساس لذت و آرامش خاصی میکنند که به آن اصلاحاً joggers high گفته میشود. با توجه به شباهت بین اندورفینها و ترکیبات افیونی، ورزش کردن میتواند جایگزین سوء مصرف مواد مخدر در معتادان شود. در نتیجه تمرینات ورزشی مدام میزان جریان خون در مغز افزایش مییابد. افزایش جریان موجب اکسیژن رسانی و تغذیه بهتر نرونهای مغز شده و از تنگ شدن عروق مغز جلوگیری میکند. این تاثیرات خود موجب پیشگیری از فراموشی و زوال توانمندیهای ذهنی در سالمندی میشود. تمرینات ورزشی همچنین موجب آزادسازی نوعی
فاکتور رشد به نام B.D.N.F میشود که میتواند نرونها را در مقابل آسیب و صدمه مقاوم نموده و از بروز بیماریهای آلزایمر و پارکینسون تا حدود زیادی جلوگیری کند.
در تحقیقی که در دانشگاه اورگان در سال 1995 انجام شد 354 دانشجوی کالج در رابطه با تاثیر ورزش بر افسردگی مورد بررسی قرار گرفتند. ابتدا میزان انجام تمرینات ورزشی در این دانشجویان از حیث شدت و مدت تمرینات در طول سه ماهه قبل از تحقیق مورد بررسی قرار گرفت و دانشجویان بر اساس میزان تمرینات بدنی به سه دسته ورزشکار (میزان فعالیت سه جلسه در هفته)، فعال (میزان فعالیت یک یا دو جلسه در هفته) و غیرفعال (فعالیت کمتر از یکبار در هفته) تقسیم شدند. سپس هر گروه پرسشنامه واحدی را در زمینه افسردگی پاسخ گفتند که شامل 30 سوال بله و خیر بود. آن گروه از دانشجویان که به عنوان گروه ورزشکار شناخته شده بودند کمترین میزان افسردگی را گزارش کردند.
در تحقیق دیگری 4 نوجوان 12 تا 18 ساله با تشخیص افسردگی عمده به مدت 65 روز سه بار در هفته و هر بار به مدت یک ساعت تمرینات ورزشی راه رفتن سریع و دویدن را انجام دادند. این نوجوانان قبل از شروع برنامه تمرینی، به پرسشنامه افسردگی بک به عنوان پیش آزمون پاسخ گفته بودند. سپس در روزهای بیست و نهم، پنجاهم و شصت و پنجم مجدداً به پرسشنامه مذکور پاسخ گفتند. نتایج نشان دهنده کاهش افسردگی بود.
در تحقیق دیگری که بر روی گروهی از دانشجویان مبتلا به افسردگی متوسط تا خفیف توسط مککان و هونجر در سال 1984 انجام گرفت مشاهده گردید که ورزش در فضای باز میتواند افسردگی را به طور قابل ملاحظهای کاهش دهد. در این تحقیق دانشجویان به طور تصادفی به سه گروه ورزش در فضای باز ( aerobic exercise )، آرمیدگی و گروه کنترل تقسیم شدند. پس از انجام یک دوره انجام تمرینات مشاهده گردید که ورزش بیشترین تاثیر را در کاهش افسردگی داشته است. البته دانشجویانی که تمرینات آرمیدگی را انجام دادند در قیاس با گروه کنترل میزان افسردگیشان تا اندازهای کاهش یافته بود.
فرضیاتی در تبیین تأثیرات ورزش
فرضیه کتهکولامینها: کته کولامینها1 گروهی از مواد شیمیایی مانند نوراپینفرین، اپینفرین و دوپامین هستند که به عنوان انتقال دهنده شیمیایی عمل میکنند. نوراپی نفرین و دوپامین بر یادگیری و حافظه تاثیر میگذارند. تمرینات منظم، ترشح این ترکیبات را افزایش داده و مقدار آنها را در پلاسمای خون زیاد میکند (کتی و براون، 1966،1973) . بنابراین انجام تمرینات ورزشی به طور منظم میتواند از طریق افزایش ترشح انتقال دهندههای شیمیایی، موجب تقویت حافظه و تغییرات خلقی شود.
فرضیه اندورفینها: اندورفینها دستهای از مواد شیمیایی هستند که از نرونهای مغز ترشح میشوند و آثار شبه افیونی دارند (ضد درد و آرامبخش).
تمرینات ورزشی و بویژه دویدن میتوانند موجب افزایش اندورفینها شوند. همچنین مصرف الکل یا برخی از غذاها، موجب تحریک ترشح این مواد میشوند. تزریق ماده نالوکس که در پیوند با گیرندههای اندورفینی مانع اثربخشی اندورفین میشود، میتواند تاثیرات مثبت ورزش بر خلق را کاهش دهد. بنابراین میتوان گفت تاثیرات خلقی ناشی از ورزش عمدتاً ناشی از ترشح اندورفینها است (جانال 1984).
تاثیر ورزش بر حافظه
تحقیقات دکتر هیتر.س. اولیف در دانشگاه علوم تندرسی اورگان در آمریکا نشان داد که سالمندانی که یک برنامه تمرینی شامل راه رفتن سریع بر روی نوارگردان را سه بار در هفته و به مدت یک ساعت، در طول چهار ماه انجام میدادند حافظه و زمان واکنش آنها، بهبود یافته بود.
تحقیقات بیشتر نشان داد که آهسته دویدن ( Jogging )، راهپیمایی، دوچرخهسواری و حرکات موزون نیز مانند راه رفتن سریع موجب بهبود حافظه و زمان واکنش در سالمندان میشوند. (اولیف -2000)
پژوهشگران همچنین دریافتند که سالمندانی که در یک برنامه تمرینی قدرتی و انعطافی به مدت یک ساعت سه بار در هفته و در طول 4 ماه شرکت کردند عملکردشان در اجرای آزمونهای حافظه، بهبود یافت. اگر چه این گونه بهبود حافظه بیشتر در سالمندانی که تمرینات هوازی انجام میدهند رخ میدهد، اما تحقیقات بیشتر نشان داده است که هیچ تمرین ورزشی نسبت به تمرینات ورزشی دیگر از لحاظ تاثیر بر حافظه برتری ندارد. به عبارت دیگر بین ورزشهای مختلف از حیث تاثیر بر حافظه تفاوت معنی داری مشاهده نمیشود.
در تحقیقی دیگر، سالمندانی که به تازگی بازنشسته شده بودند و زندگی کم تحرکی را آغاز کرده بودند، در طول 4 سال توسط آزمونهای شناختی گوناگون مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج بررسیها، نشان داد که توانمندیهای شناختی این سالمندان از زمان بازنشستگی تا 4 سال بعد از آن به طور فزایندهای کاهش مییابد.
از سوی دیگر، سالمندانی که پس از بازنشستگی در تمرینات منظم از قبیل راهپیمایی، آهسته دویدن، دوچرخهسواری و حرکات موزون شرکت داشتند در نمرات آزمونهای شناختی آنها در طول 4 سال کاهشی صورت نگرفته بود. (همان منبع)
در پژوهشی دیگر که در ژاپن انجام گرفت 827 نفر از سالمندان بالای 65 سال در طول یک دوره 7 ساله، مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن بود سالمندانی که هر روز در تمرینات ورزشی شرکت میکنند و همچنین سالمندانی که فعالیت بدنی متوسط تا شدید، قسمتی از کار روزانه آنها را تشکیل میدهد در مقایسه با سالمندان کم تحرکتر به طور معنی داری کمتر به بیماری آلزایمر مبتلا میشوند. در واقع بسیاری از پژوهشگران معتقدند که یک زندگی پرتحرک ممکن است افراد را در برابر ابتلا به بیماری آلزایمر مقاوم سازد. (همان منبع)
در مطالعهای که به منظور تبیین علل بهبود حافظه در اثر تمرینات ورزشی بر روی موشها انجام گرفت، ابتدا گروهی از موشها به دو دسته تقسیم گردیدند. به یک دسته اجازه داده شد که به طور آزادانه بر روی چرخ گردان بدوند. در مقابل، دسته دیگر هیچ گونه تمرینی انجام نمیدادند. وقتی که این دو گروه از لحاظ ساختارهای مغز با یکدیگر مقایسه شدند معلوم شد که در موشهای دونده، سلولهای بیشتری در ناحیه هیپوکامپ وجود دارد. این ساختاری است که در حافظه و یادگیری نقش تعیین کنندهای دارد.
پژوهشگران معتقدند که ممکن است فرآیندهای مشابهی در مغز انسان وجود داشته باشد. به عبارت دیگر، تمرینات ورزشی ممکن است موجب تقویت ساختار هیپوکامپ1 در انسان شوند.
دکتر نیکل برکتولد معتقد است که تمرینات ورزشی برای سلامت جسم و روان، به یک اندازه، ضرورت دارد. کشف هیجان انگیزی که صورت گرفته این است که تمرینات ورزشی علاوه بر افزایش جریان خون در مغز، میزان تولید مولکول BDNF را هم افزایش میدهند. BDNF نوعی فاکتور رشد است که نرونهای مغز را در مقابل آسیب و صدمه مقاوم میکند و به بقای آنها کمک میکند. این مولکول همچنین میتواند از تباهی سلولها در اثر بیماریهای آلزایمر و پارکینسون جلوگیری کند. (همان منبع)
دکتر برکتولد مدعی است که بر طبق نتایج آزمایشهایی که اخیراً در رابطه با تاثیر ورزش بر حافظه انجام شده، افزایش میزان تولید BDNF میتواند بر یادگیری و حافظه تاثیر مثبت داشته باشد. بنابراین در نتیجه تمرینات ورزشی، میزان جریان خود در مغز، تعداد سلولهای مغز در ناحیه هیپوکامپ و ترشح مولکولهای حفاظتی مانند BDNF افزایش مییابد. مجموعه این فرآیندها میتواند موجب بهبود حافظه و به تعویق انداختن بیماری آلزایمر شوند.
دکتر کریستین یافه استاد روانپزشکی و عصبشناسی دانشگاه کالیفرنیا در سانفرانسیسکو معتقد است که انجام تمرینات ورزشی میتواند کاهش توانمندیهای شناختی را که در اثر سالمندی حادث میشود به تاخیر اندازد. تمرینات ورزشی با افزایش رشد سلولهای عصبی و گسترده شدن ارتباطات بین سلولی که برای یادگیری و حافظه ضرورت دارد میتواند مغز را جوان و فعال نگهدارند.
تاثیرات تمرین بر سلولهای عصبی ناشی از افزایش جریان خون در مغز است که منجر به آزاد شدن فاکتورهای رشد میشود و میتواند از سکته مغزی پیشگیری نماید. از سوی دیگر تمرینات ورزشی میتواند مانند برخی ترکیبات دارویی، موجب آزادسازی سروتونین، نوراپی نفرین و دوپامین شود.
دکتر یافه در یک بررسی طولی، گروهی از زنان بالای 65 سال را به مدت 8 سال و با در نظر گرفتن میزان فعالیت جسمانی آنان (از قبیل دویدن، دوچرخهسواری، باغبانی و پیاده به خرید رفتن) مورد مطالعه قرار داد. پس از انجام آزمونهای شناختی حافظه، جهتیابی، محاسبات عددی، بیان و توجه و با کنترل سایر عوامل دخیل در سلامتی مانند آموزش، جایگاه اجتماعی، سلامتی عمومی، افسردگی و سیگار کشیدن معلوم شد که تمرینات بدنی تاثیر مستقیمی بر کارکردهای شناختی دارند. زنهایی که بیشتر در فعالیتها مشارکت داشتند به طرز معنیداری کمتر به اختلال در توانمندنیهای ذهنی دچار شده بودند.
بر طبق یافتههای انجمن علم عصبنگر آمریکا که بر اساس آزمایش بر روی موشها بدست آمدهاند، تمرینات ورزشی میتواند در بهبود طیف وسیعی از بیماریها موثر باشد. ظاهراً بهبود بسیاری از بیماریهای دستگاه عصبی بر اثر تکثیر مجدد سلولهای مغز صورت میگیرد. قبلاً تصور میشد که مغز، ساخت سلولهای جدید را خیلی زود در جریان رشد متوقف میکند، اما در سالهای اخیر پژوهشگران شواهد روشنی یافتهاند که نشان میدهد مغز به تولید سلولهای جدید در طول حیات خود ادامه میدهد البته حتی بدون رشد نرونهای جدید هم ممکن است ساختار مغز به دو طریق تغییر کند، زیرا سلولهای گلیا که در تغذیه نرونها و دفع مواد زاید و سمی نقش دارند میتوانند تکثیر شوند و انشعابات دندریتی نرونها هم میتواند رشد کرده و افزایش یابد. (کالات- 1375)
تمرینات ورزشی موجب تکثیر سلولهای مغز بویژه در ناحیه هیپوکامپ میشود. این ساختار در انتقال اطلاعات از حافظه کوتاه مدت به بلند مدت دخالت دارد. در آزمایشهایش که بر روی موشها انجام گرفت معلوم گردید که موشهایی که بر روی چرخگردان، مسافتی معادل 4 تا 6 مایل در روز میدویدند، تعداد نرونهای هیپوکامپ در مغزشان شدیداً افزایش مییافت. اما موشهایی که از دویدن محروم بودند در مغزشان تغییری مشاهده نشد. موشهای دونده همچنین، در یادگیری ماز 1(مسیر پر پیچ و خم)، مهارت بیشتری از خود نشان میدادند. جالب این است که حتی موشهای دونده، از تیرهای از موشها انتخاب میشدند که بطور ارثی در یادگیری ضعیف بودند ولی باز هم دویدن توان یادگیری آنها را افزایش میداد. همچنین مشاهده گردید که دویدن از افت عملکرد ناشی از سالمندی در یادگیری پیشگیری میکند. (یافه-2001)
ظاهراً مطلوب یا نامطلوب بودن تمرینات، برای آزمودنی میتواند در میزان تاثیر آنها بر مغز نقش عمدهای داشته باشد. وقتی گروهی از موشها به جای دویدن، به شنا کردن پرداختند هیچ گونه تغییری در توانایی یادگیری و حافظه آنها مشاهده نگردید. شاید از آنجایی که جوندگان به شنا کردن علاقهای ندارند. فشار روانی ناشی از شنای اجباری مانع از هر گونه تغییر مفیدی در مغز موشها و توانایی یادگیری و حافظه آنان شده بود.(یافه- 2001)
عاملی که موجب افزایش توانایی موشهای دونده در یادگیری شده بود ترشح مولکول BDNF بود. زیرا این مولکول میتواند از حیات سلولهای عصبی و عملکرد بهینه آنها حمایت کند. میزان این مولکول پس از انجام تمرینات در هیپوکامپ افزایش مییابد. (همان منبع)
به طور کلی پژوهشگران دریافتند که محیطهای چالش برانگیز که شامل سه عامل موقعیتهای یادگیری فشرده، تعاملهای اجتماعی و فعالیتهای فیزیکی هستند نقش مهمی در افزایش تعداد سلولهای مغز در جانداران مختلف و حتی در انسان دارند. (همان منبع)
مزایا و معایب روان شناسی ورزش
روانشناسی ورزش نیز مثل تمامی حرفهها دارای مزایا و معایب خاص خود است. از جمله مزایای آن میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
× کار به صورت مشارکتی و تیمی
× فرصتهای تخصصی گسترده و متنوع (مثل آموزش، ورزش جوانان، آموزش ورزشکاران حرفهای)
به عنوان معایب این حرفه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
تاکید بر کار گروهی برای افرادی که دارای ذهن مستقلی هستند میتواند مشکل باشد نیار به آموزش، تمرین و تجربه زیاد از آنجائی که در ورزش کشور مسائل مهمی پیرامون ارتقاء سطح روحی و روانی تیمها و بازیکنان نیز صورت میگیرد هنوز این سؤال وجود دارد که چگونه میتوانیم این عامل مهم”روانشناسی” را در کنار تیمهای ورزشی و مربیان ببینیم و آشنا سازیم. لذا سؤالات زیر به مربیان کشور ارائه شده و مربیان به این سؤالات پاسخ دادهاند که در ذیل آورده شده است. نظر شما در خصوص این عبارت: “استفاده از روانشناسی ورزشی در فوتبال” چیست؟در حالیکه درک کلی استفاده از روانشناسی ورزشی رسیدگی به امور روانی بیان شده است، مربیان در ایران کاربرد روانشناسی ورزشی را به این عبارات توصیف مینمایند “تصویر سازیذهن، هدف دار بودن، تشویق و ترغیب، جلسات فوری بین روانشناس و بازیکن، تمرینات مربوط به تقویت ذهن و روان” اگر بخواهیم که بازیکنان در حین انجام یک حرکت در زمین تمرکز روی آن داشته باشند به آنها نمی گویم هیچ انتخاب دیگری نداشته باشند و فقط روی آن تمرکز کنند. اگر شما بهبازیکنان بگوئید که روی یک کاری که بسیار آسان است تمرکز کنند آنها مجبور نخواهند شد که تمرکز پیدا کنند. بنابراین بجای گفتن، به طور غیرمستقیم آنها را وادار به انجام کارها بکنیدپس عقیده داریم که روانشناسی ورزشی به پیشرفت بازیکنان کمک میکند. در این بین همه مربیان با آن موافق هستند که روانشناسی ورزشی میتواند به بازیکنان و حتی مربیان کمککند تا تمرینها و مهارتها را در حد عالی و با تداوم بهتری انجام دهند و خودباوری را افزایش دهند و همچنین دستیابی به پیروزی و برتری را آسانتر کنند. پس این سؤال پیش میآید که “آیا باید باشگاه یک روانشناس ورزشی را بکار گیرد یا به مربی اجازه دهد که این کار را انجام دهد؟” در حالی که اکثر افراد با این نظر موافق هستند که داشتنیک روانشناس ورزشی در تیم ایده آل به نظر میرسد، مربیان ایرانی عقیده دارند که روانشناس فقط وقتی مناسب است که فاکتورهای ذیل رعایت شود:
1ـ روانشناس باید مربی فوتبال باشد و یا باید قبلا فوتبالیست بوده باشد. روانشناسی در ورزش بطور سنتی آغاز شد و به عنوان یک امر فراگیر در ورزشهای فردی ظاهر گردید همچنینمطالعات در روانشناسی ورزشی روی ورزشهای فردی تمرکز نموده است. بنابراین بیشتر روانشناسان ورزشی در رسیدگی به امور ورزشکاران در چنین مواقعی کارشناس میباشند. با اینحال، روانشناس باید بداند که فوتبال با ورزشهای انفرادی مثل تیراندازی با کمان، گلف یا تنیس که تصویرسازی ذهن برای زدن توپ میتواند بسیار مهم تلقی شود، متفاوت است. فوتبالیک ورزش تیمی است ولی مهمتر از آن یک ورزش با مهارتهای فراوان است همراه با فاکتورهای مختلف که میتواند در مورد اجزاء آن غیر قابل پیش بینی باشد بنابراین یک بازی پیچیدهبه حساب میآید. این بدان معنی است که بازیکنان احتیاجات مختلفی دارند که میتوانند بهتر درک شوند اگر روانشناس یک مربی و یا قبلا بازیکن بوده باشد.
2ـ به طور کلی، ما نمیتوانیم به مردم اعتماد کنیم. این برای ما مشکل است که در خصوص مسائل خودمان بحث نماییم و همه چیز را بازگو کنیم. به علاوه، یک عقیده نادرستی بین مردم وجود دارد که فکر میکنند فقطافراد دیوانه با یک روانشناس مشورت مینمایند. بنابراین برای اینکه یک روانشناس برای بازیکنان مؤثر واقع شود، احتیاج است که به صورت تمام وقت در کنار تیم باشد. کافی نیست که اوهفتهای یک بار با تیم باشد و یا بازیکنان هفتهای سه بار برای مشورت به دفتر او بروند، دفتر روانشناس باید همان زمین بازی فوتبال باشد.
3ـ در حال حاضر، تعداد اندکی از تیمهای داخلی (یک یا دو تیم) از سرویسهای روانشناسی ورزشی بهره میبرد. به علاوه فقدان بودجه کافی استفاده از سرویسهای روانشناسی ورزشی رامحدود نموده است. با این حال این وضعیت ناامیدکننده نیست. به عبارت دیگر یک مربی همچنین باید یک روانشناس باشد و شاید مربیان بهترین فردی باشند که بازیکنان خود را بهخوبی میشناسند.پس نتیجه میگیریم که تمهیداتی که روانشناس ورزشی میتواند برای بازیکنان و مربیان بکار گیرد توسط مردم در بازی تشخیص داده میشود. با این حال، چند فاکتور بسیار مهم باقیمیماند که باید قبل از استفاده از روانشناس ورزشی به نحو احسن، مورد بررسی قرار گیرد.
“روانشناسی ورزشی” در حال حاضر یک خط معینی بین باختن و پیروزی تعیین می کند که خوب بازی کردن باعث پیروزی در مدت طولانی نمیگردد به عبارت دیگر، شما میتوانید هنوز بد بازی کنید ولی پیروزیبدست آورید. همانطور که سطح بازی در بین تیمها نزدیک به هم است، هر تیم در جستجوی یک برتری جزئی میباشد. به طور آشکار پذیرفته شده است که کاربرد روانشناسی ورزشی دربرنامههای تمرینی تیم باعث بالا بردن سطح بازی و اجرای تمرینات میشود. با این حال هنوز در بعضی از مربیان و بازیکنان ، یک بدبینی در خصوص کاربرد روانشناسی ورزشیوجود دارد.
نتیجه گیری :
با توجه به مرور ادبیات ورزش و بهداشت روانی می توان رابطه ی این دو پدیده را از دو بعد پیش گیری و درمان مورد توجه قرار داد. به اعتقاد دست اندرکاران تربیت بدنی و بسیاری از روان شناسان و جامعه شناسان، تربیت بدنی و ورزش نه تنها یک وسیله یا نهاد تفریحی نیست، بلکه به عنوان یک ابزار آموزشی و تربیتی، اهداف روانی- اجتماعی فراوانی را دنبال می کند، که این اهداف در توان اجتماعی و شکل پذیری شخصیت افراد نقش به سزایی دارد. اینجاست که نقش روان شناسی در تحقق این اهداف بیش از پیش نمایان می شود و هر قدر در به کار گیری این دانش ، بیشتر تلاش شود ، راه تحقق اهداف تسهیل خواهد شد.
بر این اساس فعالیت های تربیت بدنی و ورزش آمیخته با تربیت روانی است و هر تجربه ی حرکت یا تغییر جسمانی یک تغییر یا یک تجربه ی روانی را در بر دارد. از این رو شرکت در چنین فعالیت هایی از روش های مهم تکامل جسمانی و روانی است. ورزش در تامین نیاز افراد، تکامل اجتماعی، کسب صفات اجتماعی و آگاهی از توانایی های بالقوه ی جسمانی و در شکل گیری، تغییر و تقویت بسیاری از توانایی ها و ویژگی های روانی- اجتماعی موثر است.
شرکت مداوم و مستمر در فعالیت های جسمانی و ورزشی بر اساس روند یادگیری و تکامل اجتماعی، در صفات اکتسابی نقش دارد. زیرا سابقه ی فعالیت ورزشی و کسب مهارت های نه صرفا حرکتی، بلکه اساسا روانی و اجتماعی در انبوهی از محرک های مثبت و منفی، انواع درگیری ها، تعاملات عاطفی و هیجانی، ناشی از رقابت و مسابقه می تواند در تعادل و ثبات هیجانی، رشد اعتماد به نفس، تصور بدنی و اجتماعی و میزان اجتماعی بودن فرد، نقش سازنده و مثبتی داشته باشد. اثرات روانی- اجتماعی فعالیت های جسمانی و ورزشی همیشه بیش از اثرات جسمانی آن مورد علاقه ی روان شناسان و مربیان آموزشی بوده است. زیرا چنین فعالیت هایی با ایجاد تجارب غنی اجتماعی و آموزشی رقابت به عنوان یک فرآیند آموزشی، به فرد امکان می دهد تا مهارت های روانی و اجتماعی خود را بیازماید.
شرکت در چنین فعالیت هایی این امکان را به فرد می دهد تا با دیگران تماس مستقیم و تعامل واقعی برقرار سازد و نیازهای روانی خود مانند، رقابت، دوستی، جلب توجه، مقبولیت گروهی و نیاز به وابستگی، تضاد، ابراز و کنترل هیجان، رکورد شکنی، ماجراجویی و امنیت را برآورده کند. سلامت روان از موضوع هایی است که در اثر شرکت در فعالیت های ورزشی می تواند حاصل شود، چنین فعالیت هایی بهترین موقعیت را برای درگیری معیارهای سلامت روان فراهم می کند. اگر سلامت روان را مبنای احساس راحتی نسبت به خود و دیگران تعریف کنیم، معیارهای آن موفقیت، تعادل هیجانی، واقع بینی، سازگاری، اجتماعی بودن و احساس ارزشمندی خواهد بود. بنابراین ورزش با فعال سازی چنین معیارهایی نه فقط به بهداشت جسمی بلکه به بهداشت روانی نیز کمک می کند.
احساس ارزشمندی برای همه ی افراد بسیار مهم است و فعالیت های ورزشی شاید بتواند از راه های مختلف به احساس مثبت فرد از خود و خودپندارهای بهتر در فرد کمک کند. چنین احساسی می تواند زمینه و بستر پدید آمدن تغییر و تحول بسیاری از صفات روانی- اجتماعی فرد شود. این احساس خوب و مثبت در دنیای پرفشار امروزی بسیار ضروری است و احتمالا در روش زندگی افراد تاثیر خواهد گذاشت. برخی از محققان معتقدند که ورزش عاملی برای جذب شدن در جامعه است و امکان فرونشستن تنش ها برآمده از زندگی را فراهم می نماید. در واقع او را در شهروند خوب بودن، اطاعت از قوانین و احترام به اصول یاری می دهد و حس تسلط بر نفس و میهن پرستی را در وجود انسان تقویت می کند. تحقیقات نشان داده فعالیت های بدنی منظم آثار بسیار مثبت و سودمند دیگری به دنبال دارد که به طور خلاصه در زیر به آن اشاره می کنیم:
الف) بعد جسمانی
1- کاهش ضربان قلب در حال استراحت
2- آمادگی قلبی، عروقی
3- کاهش وزن بدن
4- کاهش چربی و فشار خون
5- افزایش انعطاف پذیری و دامنه ی حرکتی مفاصل
6- افزایش قدرت و استقامت عضلانی
7- برطرف کردن احساس خستگی
فعالیت بدنی منظم باعث می شود بدن به طور اقتصادی کار کند و بسیاری از عوارض ناشی از بی تحرکی را از بین برده و فرد از ابتلا به بسیاری از بیماری ها از جمله: «فشار خون، چاقی، درد مفصل، بی حوصلگی و...» که همگی سکته ی قلبی را چندین برابر افزایش می دهد، مصون بماند. بنابراین پیش گیری بهتر و اقتصادی تر از درمان است که با انجام منظم ورزش و فعالیت بدنی دست یافتنی است.
ب) بعد روانی
1- کاهش اضطراب و استرس
2- کاهش افسردگی
3- کاهش پرخاشگری
4- افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس
5- افزایش شادابی و طراوت
6- افزایش تحمل در برابر مشکلات (سازگاری)
امروزه بسیار شنیده می شود که بعضی افراد دچار افسردگی بوده یا در برخوردها پرخاشگر هستند، یا دایما در حال اضطراب و استرس به سر می برند. همه ی این ها بیانگر عدم تعادل روحی مناسب در فرد است که می توان با فعالیت های بدنی منظم آن ها را کاهش داده و به افزایش شادابی، اعتماد به نفس، عزت نفس و تحمل در برابر مشکلات و... منتج شود.
ج) بعد اجتماعی
1- مسوولیت پذیری
2- تقویت هدایت و رهبری در خود
3- جامعه پذیری
4- امید به زندگی
5- افزایش خوش بینی و اعتماد اجتماعی
6- افزایش هم دلی و صمیمیت و دوستی
یکی از معضلاتی که در حال حاضر در جامعه زیاد به چشم می خورد، بی توجهی به قوانین است که برای کنترل جامعه وضع شده است. این بی توجهی ناشی از جدایی فرد از جامعه و عدم احساس تعلق به جامعه است، با اندکی صرف وقت و انجام فعالیت های منظم روزانه ی ورزشی می توان خیلی از این محدودیت ها را کاهش و شرایط جامعه پذیری را در خود تقویت نمود. در نهایت می توان گفت: ورزش و فعالیت بدنی، ضامن سلامتی است. سلامتی نیز ناشی از تعادلی است که در ابعاد جسمانی و روانی و اجتماعی ایجاد شود.
روان شناسی ورزش تخصصی مستقل است که افراد فعال در این زمینه می توانند از شاخه های پزشکی (پزشکی ورزشی)، روان پزشکی، روان شناسی و یا متخصصانی از رشته های تربیت بدنی باشند. متخصصان در هر یک از این رشته ها می توانند با آموزش و آشنایی با این مقوله به فعالیت در آن بپردازند ولی الزامی در این که یک مربی تمرینات ذهنی یک پزشک، روان شناس یا کاوشگر تربیت بدنی باشد وجود ندارد. به طور کلی پژوهشگران دریافتند که محیطهای چالش برانگیز که شامل سه عامل موقعیتهای یادگیری فشرده، تعاملهای اجتماعی و فعالیتهای فیزیکی هستند نقش مهمی در افزایش تعداد سلولهای مغز در جانداران مختلف و حتی در انسان دارند. این افزایش تعداد سلول نقش بسیار مهمی در تقویت اراده فرد و اتخاذ تصمیمات انفجاری و تحریکی دارد که باعث کسب موفقیت های خارق العاده در ورزش می شود. دیگر این که استفاده از روان شناسی در ورزش نقش بسیار مهمی در کنترل ، کمرنگ کردن و حتی حذف بیماری های مختلف دارد که شاید نفس ورزش در مقابله با آنها نا کار آمد باشد ولی ورزش و روان شناسی توامان می توانند در ایجاد یک تحول نقش بسزایی بازی کنند. از این رو ضرورت انجام تحقیقات در روان شناسی ورزشی در سطح جهان مورد تأکید قرار گرفته است و موضوعات و روش های متفاوتی در این زمینه مطرح شده و مکانیزم های فیزیولوژیکی و روان شناختی و حتی روان درمانی و روان پریشی در ورزشکاران مرتبا مورد مطالعه و تحقیق صاحبنظران گرفته است.
تحقیقات نشان داده اند که تمرینات بدنی تاثیر مستقیمی بر کارکردهای شناختی دارند. زنهایی که بیشتر در فعالیتها مشارکت داشتند به طرز معنیداری کمتر به اختلال در توانمندنیهای ذهنی دچار شده بودند. بنابراین در می بابیم تمرینات بدنی در کنار رعایت اصول روان شناختی و روانی تاثیر به سزایی در مکانیزم های فیزیولوژیکی و روان شناختی و حتی روان درمانی افراد ورزشکار و حتی افراد عادی دارد.
لذا شایسته است مسئولین محترم نیز بیش از پیش به این مقوله پرداخته و در کنار بها دادن به امور فنی و تکنیکی و تاکتیکی به امور روان شناختی نیز پرداخته و صرفا به ان به دید حل مشکلات روحی – روانی افراد یا تیم ننگرند ، بلکه آن را شیوه ای موثر جهت بهبود عملکرد ورزشکاران در سطوح مختلف و در نهایت ارتقاء تندرستی کل افراد جامعه به حساب بیاورند.
منابع و مآخذ:
1 - احمدی قانم ، روان شناسی ورزشی . تهران ، انتشارات ستایش ، 1379.
2 ـ بهمنش طیبه ، نقش یوگا در ورزش . تهران ، انتشارات شمس تبریزی ، 1382.
3. http://www.mums.ac.ir/student/fa/ravanshenasi
4. http://varzeshjey.parsiblog.com/349153.htm
5. http://www.ravanyar.com/Psycologyworld/sport.asp
3. Human Being behavior
4- motivation
1. Physical factors
1- physical exercise
2 – stress controlling
1 – Group Work
2 - self imagination
1- Coalmine